eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
3.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
17 ویدیو
58 فایل
👈 کانون خدمت رضوی 👈 انتخاب شعر جدید، خوب، پر محتوا و مستند و روایات معتبر مهم ترین هدف و دغدغه ماست 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت آستان وصال و حجم بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه گزارش فایل قبل👆👆👆 در خصوص زمان شهادت امام رضا علیه‌السلام اختلاف نظر وجود دارد اکثر مورخین سال شهادتش را ۲۰۳ هجری اعلام کرده‌اند ولیکن طبری شیعه و رضی الدین حلی سال شهادت را ۲۰۲ هجری می‌دانند. طبری، دلائل الامامه ص ۳۵۰، رضی الدین حلّی، العدد القویه ص ۲۷۶ اما در خصوص ماه و روز شهادت حضرت شش گزارش مختلف وجود دارد که سه گزارش در ماه صفر دو گزارش مربوط به ماه رمضان و یک گزارش نیز برای ما ذیقعده است که در زیر به آن اشاره می‌شود: 1️⃣ رضی الدین حلی می‌نویسد امام رضا علیه‌السلام در روز دوشنبه ۱۴ صفر سال ۲۰۲ هجری به شهادت رسیدند. رضی الدین حلّی العددالقویه ص ۲۷۶؛ علامه بحرانی عوالم العلوم ج ۲۲ ص ۴۸۰ شیخ عباس قمی منتهی الآمال ص۹۲۲ 2️⃣ بنا بر گزارش شیخ کفعمی شهادت امام هشتم در روز سه شنبه ۱۷ صفر سال ۲۰۳ هجری و در سن ۵۵ سالگی بوده است شیخ کفعمی المصباح ص ۵۱۰؛ علامه مجلسی بحارالأنوار ج ۴۹ ص۲۹۳، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۴، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۷۲۳ 3️⃣ بنا بر روایت مشهور علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در آخرین روز ماه صفر سال ۲۰۳ هجری بوسيله سمى كه مأمون لعنة الله علیه در انگور ریخته بود به شهادت رسیدند. علامه طبرسی اعلام الوری ج ۲ ص ۴۰۳؛ محدث اربلی کشف الغمه ۲ ص۳۱۲، رضی الدین حلّی، العدد القویه ص ۲۷۶، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۹ ص ۳، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۴، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۷۲۳ البته مرحوم کلینی در الکافی ج۱ ص ۴۸۶ و شیخ مفید در لاارشاد ج۲ ص ۳۰۴ و مسعودی در مروج الذهب ج ۳ ص ۴۴۱ بدون تعیین روز فقط ماه صفر ۲۰۳ را به عنوان شهادت امام هشتم نقل کرده‌اند. 4️⃣ شیخ صدوق شهادت حضرت را در روز جمعه ۲۱ رمضان سال ۲۰۳ می‌دانند. شیخ صدوق عیون اخبارالرضا ج ۲ ص ۲۴۵؛ علامه مجلسی بحارالأنوار ج ۴۹ ص ۳۰۳، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۴، مرحوم خراسانی ص ۵۷۷ 5️⃣ بعضی از مورخین همچون مرحوم طبرسی و محدث اربلی نیز روز جمعه ۲۳ رمضان سال دویست و سه هجری را روز شهادت شمس الشموس علی بن موسی الرضا علیه‌السلام اعلام کرده‌اند. علامه طبرسی اعلام الوری ج ۲ ص ۴۱؛ محدث اربلی کشف الغمه ج ۲ ص۲۹۷، رضی الدین حلّی، العدد القویه ص ۲۷۶، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۳۶۷، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۹ ص ۳ ) طبری شیعه نیز در صفحه ۳۵۰ کتاب دلائل الامامه بدون تعیین روز فقط اشاره به شهادت حضرت در ماه رمضان کرده است. 6️⃣ اما آخرین گزارش مستند به نظر شیخ مفید است که ۲۳ ذیقعده را سالروز شهادت امام رضا اعلام کرده و به همین دلیل این روز روز زیارتی مخصوص حضرت می‌باشد. شیخ مفید مسارالشیعه ص ۳۴؛ رضی الدین حلّی العددالقویه ص ۲۷۵، علامه مجلسی بحارالأنوار ج۴۹ ص ۲۹۳، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۴، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۷۲۳ و فیض العلام ص۱۳۶ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
شیخ صدوق به نقل از ابا صلت می‌نویسد: در خدمت حضرت رضا علیه‌السلام بودم فرمود داخل اين قبه‌اى كه هارون مدفون است برو از چهار طرف آن خاك بردار بياور داخل قبه شدم و خاك را آوردم امام ملاحظه فرموده و گفت اين قسمت از خاك را كه مربوط به طرف راست است به من بده، تقديم كردم حضرت آن خاک را بو كشيده سپس بر زمین ریخته و فرمودند در اينجا می‌خواهند برايم قبر حفر كنند سنگى پديدار خواهد شد كه اگر تمام كلنگ هاى خراسان را جمع كنند نمی‌توانند آن را بردارند. امام در مورد خاكى كه از پائين پا و بالاى سر آورده بودم همين فرمايش را تكرار نمود. آنگاه فرمود: اين خاك را به من بده كه خاك مدفن من است سپس فرمود: در اينجا براى من قبر می‌كنند بگو هفت پله پائين روند و ضريحى بگشايند اگر امتناع ورزيدند مى ‏گوئى به اندازه يك متر لحد قرار دهند خداوند اگر بخواهد آن را وسعت می‌دهد پس از آماده شدن قبر در قسمت سر رطوبتى خواهى ديد دعائى كه بتو می‌آموزم بخوانش تا لحد پر از آب مى ‏شود و ماهى ‏هاى كوچكى در آن می‌بينى از همان نانى كه بتو می‌دهم براى آنها ريزه می‌كنى خواهند خورد وقتى تمام شد يك ماهى بزرگ آشكار می‌گردد ماهي هاى كوچك را می‌خورد بطورى كه يكى هم نمی‌ماند و بعد ديده نمی‌شود. هر وقت كه ماهى بزرگ ديده نشد دست بر روى آب بگذار و دعائى كه بتو می‌آموزم بخوان آب فرو می‌رود و چيزى از آن باقى نمی‌ماند تمام اين كارها را در پيش مأمون انجام بده پس از آن فرمود: من می روم پيش اين نابكار وقتى خارج شدم اگر سرم پوشيده نبود با من حرف بزن جواب می‌دهم چنانچه سرم پوشيده بود با من صحبت مكن
شیخ صدوق به نقل از ابا صلت می‌نویسد: در خدمت حضرت رضا علیه‌السلام بودم فرمود داخل اين قبه‌اى كه هارون مدفون است برو از چهار طرف آن خاك بردار بياور داخل قبه شدم و خاك را آوردم امام ملاحظه فرموده و گفت اين قسمت از خاك را كه مربوط به طرف راست است به من بده، تقديم كردم حضرت آن خاک را بو كشيده سپس بر زمین ریخته و فرمودند در اينجا می‌خواهند برايم قبر حفر كنند سنگى پديدار خواهد شد كه اگر تمام كلنگ هاى خراسان را جمع كنند نمی‌توانند آن را بردارند. امام در مورد خاكى كه از پائين پا و بالاى سر آورده بودم همين فرمايش را تكرار نمود. آنگاه فرمود: اين خاك را به من بده كه خاك مدفن من است سپس فرمود: در اينجا براى من قبر می‌كنند بگو هفت پله پائين روند و ضريحى بگشايند اگر امتناع ورزيدند مى ‏گوئى به اندازه يك متر لحد قرار دهند خداوند اگر بخواهد آن را وسعت می‌دهد پس از آماده شدن قبر در قسمت سر رطوبتى خواهى ديد دعائى كه بتو می‌آموزم بخوانش تا لحد پر از آب مى ‏شود و ماهى ‏هاى كوچكى در آن می‌بينى از همان نانى كه بتو می‌دهم براى آنها ريزه می‌كنى خواهند خورد وقتى تمام شد يك ماهى بزرگ آشكار می‌گردد ماهي هاى كوچك را می‌خورد بطورى كه يكى هم نمی‌ماند و بعد ديده نمی‌شود. هر وقت كه ماهى بزرگ ديده نشد دست بر روى آب بگذار و دعائى كه بتو می‌آموزم بخوان آب فرو می‌رود و چيزى از آن باقى نمی‌ماند تمام اين كارها را در پيش مأمون انجام بده پس از آن فرمود: من می روم پيش اين نابكار وقتى خارج شدم اگر سرم پوشيده نبود با من حرف بزن جواب می‌دهم چنانچه سرم پوشيده بود با من صحبت مكن ابا صلت گفت: حضرت صبحگاه فردا لباس پوشيد در محراب به انتظار نشست در اين موقع غلام مأمون وارد شده گفت مأمون شما را می‌خواهد كفش را پوشيده و از جاى حركت نمود و رفت، منهم از پى آن حضرت رفتم تا وارد بر مأمون شد جلو مأمون ظرفى از انگور و چند ظرف ديگر از ميوه ‏هاى مختلف بود يك خوشه انگور بدست داشت كه مقدارى از آن را خورده بود همين كه چشمش به حضرت رضا علیه‌السلام افتاد از جاى حركت كرده او را در بغل گرفت و پيشانيش را بوسيد و آن حضرت را پهلوى خود نشانيد امام علیه‌السلام فرمود انگور خوب انگور بهشتى است مأمون درخواست كرد از آن انگور بخورد امام علیه‌السلام فرمود مرا معاف دار مأموم گفت ممكن نيست شايد به من اطمينان ندارى سپس خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد براى مرتبه دوم به دست حضرت رضا علیه‌السلام داد آن جناب سه دانه از انگور خورد به گوشه ‏اى پرت كرده و از جایی که نشسته بودند حركت نمود مأمون گفت كجا می‌روى؟ امام علیه‌السلام فرمود به جايى كه فرستادى. وقتى امام خارج شد عبا را بر سر كشيده بود چيزى عرض نكردم تا داخل خانه شد سپس دستور داد درها را ببندم و در رختخواب خوابيد. من نیز با حزن و اندوه داخل حياط ايستاده بودم. در همين موقع مشاهده كردم جوانى خوش روى با موى‏ هاى مجعد شبيه به حضرت رضا علیه‌السلام وارد شد پيش رفته عرض كردم از كجا آمدى درها كه بسته بود فرمود كسى كه مرا از مدينه در اين ساعت به طوس آورده از درهاى بسته نيز داخلم كرده. گفتم: شما كيستى؟ « فقال أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ » من حجت خدايم بر تو. من حجت خدا بر تو محمّد بن علي هستم ابا صلت امام جواد به طرف اطاق علي بن موسى- الرضا علیه السلام رفت به من نيز فرمود وارد شوم؛ همين كه چشم حضرت رضا علیه‌السلام به او افتاد از جاى جست و فرزندش را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و پيشانيش را بوسيد و بجانب خود كشانيد. امام جواد پيوسته پدر را می‌بوسيد و آرام با او سخنانى می‌گفت كه من نفهميدم. در اين موقع حضرت رضاعلیه السلام از دنيا رفت. حضرت جواد علیه‌السلام فرمود: ابا صلت حركت كن و از انبار تخت بياور با آب تا پدرم را غسل دهم. عرض كردم: در انبار تخت و آب نيست فرمود هر چه می‌گويم بجاى آور داخل انبار شدم تخت و آب بود بيرون آوردم دامن به كمر زدم تا امام علیه‌السلام را غسل دهم. حضرت جواد علیه‌السلام فرمود تو کنار برو كسى هست كه به من كمك كند سپس حضرت رضاعلیه السلام را غسل داد سپس رود کرده به من و فرمود: داخل انبار شو زنبيلى كه در آن كفن و حنوط پدرم هست بياور وارد شدم زنبيلى ديدم كه قبلا در آنجا نديده بودم آوردم خدمت ايشان پدر خود را كفن كرد و بر بدنش نماز خواند. ادامه روایت در فایل بعدی 👇👇
شـکر خدا کـه سـائـل ایـن آسـتـانـیـم‌ بـر خـاک افـتـاده، ولـی در آسـمـانـیم شـکـر خـدا در سـایـۀ کـهـف امـانـیــم مـا دوسـتــداران امــام مــهــربــانــیـم آن روز که دل‌های ما را می‌سرشتـند ما را گدای حـضرت سلـطان نـوشتند عمری‌ست از خـدمتگـزاران رضائیم نه امشـبی، که بین رضوانِ رضائیم در خانه هم باشیم، مهمان رضائیم مـا اهل آب و خـاک ایـران رضـائـیـم ما شـاهـدیـم او بـارهـا اعجـاز کـرده از زنـدگـی‌هـامـان گـره‌هـا بـاز کـرده از کودکی خود را به صحن او رساندیم ما با رضا در هـیچ راهی وا نمـانـدیم هر دفعه‌ای که "یا امین الله" خواندیم گرد و غبار از روی دل‌هامان تکاندیم مشهد برای توبه کردن بهترین جاست دارالـشـفـای ِعـالَـم و آدم هـمـین‌جاست ❇️بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید مشهد برای توبه کردن بهترین جاست دارالـشـفـای ِعـالَم هـمـین‌جاست ادامه این شعر مربع ترکیب در فایل بعدی👇👇 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه شعر مربع ترکیب مدح و مرثیه امام رضا از فایل قبل مشهـد هـمیـشه ابـتـدای زنـدگی‌هاست فصل جدیدی در شروع بندگی‌هـاست مرز رهـایی از هـمـه آلـودگـی‌هـاست شاید که پـایـان همه دلـبـسـتـگی‌هاست با اینکه ما عُمری‌ست زندانی خویشیم دلـبـسـتـۀ یــار خـراسـانـی خـویـشـیـم پهن است در هر صحن بزم میهـمانی در پـیـش زوّار حــرم بـا مـهــربـانـی یک جـا نـشـسـتـه زائـر مــازنـدرانـی جـانـم بـه زائــرهــای آذربــایـجــانـی آنجـاست که بـوسه زدن دارد صفـایی بر دست پـیـنـه بـسـتـۀ یک روسـتایی در صحن سلطان که پناه زائران است هر گوشه‌ای این نالۀ یک روضه‌خوان است: "آقا چرا قـبر حَسَن بی‌سـایـبـان است؟ حیف است شهر مادری بی‌آستان است در خواب بوسه می‌زنم با قلب خـسته جای ضریحش روی یک سنگ شکسته" یک روضه‌خوانِ دیگری که غم نصیب است چشمش به دیوار حرم محو کتیبه است آرام ذکرش "یا حسین" و "یا غریب" است آغاز ابیـاتش چرا یابن الشبیب؛ است؟ یابن الـشـبـیب! آه از غـم کـربـبـلایش از مـاجـراهـای سـرِ بـر نـیـزه‌هـایـش خم بود قد و قامتش؛ از غـربتـش بود خون علیْ‌اصغر به روی صورتش بود شمر آمد و در فکر هتک حرمتش بود صورت به روی خاک؛ این وضعیتش بود نامـردها کـم‌کـم به مـقـتل می‌رسـیـدند با حـوصـله سر از تن او می‌بُـریـدنـد شاعر: رضا تاجیک ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
سـویت نـیـامـدم که بیـایی سه جا فقط خواهـم شـوم هـمیـشه مـریـد شما فقط قلبم به عشق هرکس و ناکس نمی‌تـپـد بـر خــانـوادۀ تـو شـده مــبـتـلا فــقـط تکیه زده به کرسی شاهانه روی عرش آن کس که بوده در حـرم تو گـدا فقط الحق شده‌ست پنجـره فـولاد صحن تو بر درد لاعـلاج مـریـضـان دوا فـقـط بـایـد شـوی طـبـیـب تـمـام خـلایـق و عـالـم بـگـیـرد از حـرم تو شـفـا فقـط از گوشۀ ضریح تو شش گوشه خواستیم در دست تـوست تـذکـرۀ کـربـلا فقـط آقا کــنـار مـقـتـل جـدت چه می‌کـند؟! آن کس که داشت همره خود یک عصا فقط آقــا اگــر نـشـد بـدن جــدّ تــو کــفــن چـیـزی نبـود چـاره شده بـوریـا فـقط از بهـر کـشـتن تو نـیازی به سم نبود کـافی‌ست درد مـجـلـس شـام بـلا فقط ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
درون حجـرۀ غـربت، خدا خدا می‌کرد کسی که عقدۀ دل را به مرگ وا می‌کرد شراره را نتـوان با شراره کرد خموش به غیر زهر، که او را ز غم رها می‌کرد؟! رضا که هر نفسی داشت درد تازه‌تری به زهر شعله برانگـیز، مرحبا می‌کرد نیافت ساحـل امـنی به غیر موج خـطر میان لجّۀ غم، هرچه دست و پا می‌کرد چه جای زهر هلال؟ که بر شهادت او غـم مـصـاحـبـت قـاتـل، اکـتـفا می‌کرد غریب و تشنه و تنها، بدن کبود از زهر فـتاده بـود و به اجـدادش اقـتـدا می‌کرد چو شخص مار گزیده، به خویش می‌پیچید چه زهر بوده و با جان او چها می‌کرد! به هر نگاه که می‌بست و می‌گشود از درد جواد، نـور دل خویش را صدا می‌کرد حدیث غـربتش این بس که پای تابوتش دویده قاتل و گریان، رضا رضا می‌کرد خوشا شبی که "مؤيد" به یاد غـربت او به اشک و زمزمۀ خود، عزا به پا می‌کرد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
مدینه! بی تو شب من سحـر نمی‌گردد شب فـراق، از این تـیـره‌تـر نمی‌گردد مدینه! شب همه شب با ستاره‌های صبور بگو که شام غـریـبـان سـحر نمی‌گردد مدینه! از همۀ نـخـل‌های تـشـنه بپرس مگر کسی که سفر رفـت برنمی‌گردد؟ مدینه! سکه به نامم زدند و نیست شبی که دست و دامنم از اشک، تر نمی‌گردد مدینه! سینۀ من تنگ شد در این غربت چـرا مـدار فـلـک تـنـدتـر نـمـی‌گـردد؟ مدینه! گوشۀ غـربـت چه عـالمی دارد کـسـی ز راز دلـم بـاخـبـر نـمـی‌گـردد مدینه! در عَجَبم من، که خوشۀ انگور چـرا ز آه دلـم شـعــلـه‌ور نـمـی‌گـردد؟ مدینه! چـشـم مـرا انـتـظار کرد سـپـید چه شد که یوسف من جلوه‌گر نمی‌گردد مـدیـنـه حـاصـل عـمـرم اگـر نـمـی‌آید حدیث عمر، چرا مخـتصر نمی‌گردد؟ مدینه! بی گلِ روی «جواد»، دست و دلم رضـا به بـسـتـن بـار سـفـر نمی‌گـردد مدینه! کـاش بـرادر امـیـدواری داشت که خواهر از پی او دربه‌در نمی‌گردد مدینه! کاش به این آرزو دلم خوش بود: که بعدِ من پسرم خـون‌جگر نمی‌گردد مدیـنه! مـردم نـوغـان گـریسـتـنـد ولی کسی چو مـادر من نوحه‌گر نمی‌گردد مدینه! پشت سر من گلاب اشک بریز مسـافـر تو به این شـهـر بـرنـمی‌گردد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ساحتِ عرش، غرق غـم‌ها بود جـگـری در حـصار سَـم‌ها بود نـــالـــۀ او بــه آه بـــنـــد شـــده دادِ انــگــورهـــا بــلــنــد شــده هرچه را خورده بود، پس می‌زد من بـمـیـرم! نـفـس‌نـفـس می‌زد هی نـشـسـت و بلـند شد در راه تا زمین خورد گـفـت: وا اُمّـاه! خـاتـمِ عـشـق بـی‌نـگـیـن افـتـاد با سر و صورتـش، زمین افتاد در دل شیـعـه‌هـا شـرر انداخت با عـبایی که روی سر انداخت سیـنـۀ او مسـیـر سوخـتن است اثر زهـر، تـشـنه‌لب شدن است لااقــل داده‌انـــد تــسـکــیــنــش پـســرش آمــده بـه بــالـیــنــش این غریبی که سخت، بی‌حال است کُنج حجـره به یاد گـودال است یاد آن تـشـنه‌ای که عـریان شد بـدنـش پــایــمــال اســبـان شـد باز هـم شکـر پـا نخـورده تنش نوک نـیـزه نـرفـتـه در دهـنـش قدرِ یک نـصفـه روز پیـر نشد شـیـرخـوارش ذبـیـحِ تـیـر نشد پای قـاتـل در آسـتـانـش نیـست زجـر دنـبـال دخـتـرانش نیست اهـل بـیـتــش نـدیـده بــددهـنـی وسـط بــزم مِـی نـرفـتـه زنــی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
کوثر اشک من از ساغر و پیمانه، توست دل آتش‌زده‌ام، شـمع عزاخـانه تـوست جگر سوخـته، خاکستر پـروانه توست شعـله‌های دلـم از آه غـریـبـانه تـوست ای تـراب قــدم زائـر کـویـت گُـل مـن وی خراسان تو تا صبح قیامت دل من درد جان را تو طبیبی تو طبیبی تو طبیب بزم دل را تو حبیبی تو حبیبی توحبیب بی تولّای تو دل را نه قرار ونه شکیب تو غریب الغربایی و همه خلق، غریب نه خراسان که سماوات و زمین حائر توست دورو نزدیک ندارد دل ما زائر توست ای قــبـول غـم تـو گــریـه نــاقـابـل ما آتش عشق تو در روز جـزا حاصل ما مایـه از خاک خراسان تـو دارد گل ما ما نبودیم که می‌سوخت به یادت دل ما سال‌ها آتش غم شمع صفـت آبت کـرد زهر درسینه شراری شد و بی تابت کرد تو به خلقت پدری و توبه زهرا پسری مثـل جد و پـدرت از همه مـظلـوم‌تری تـو جگـر پاره پیغـمبـر و پاره جگری بلکه بی‌تـاب‌تر از بسمل بی‌بال و پری میزبان تو شــد ای جان جهان قاتل تو کس نـدانست نـدانست چه شد با دل تو ادامه این شعر مربع ترکیب در فایل بعدی 👇👇👇 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه شعر مربع ترکیب مدح و شهادت امام رضا علیه السلام از فایل قبل تو به خلقت پدری و توبه زهرا پسری مثـل جد و پـدرت از همه مـظلـوم‌تری تـو جگـر پاره پیغـمبـر و پاره جگری بلکه بی‌تـاب‌تر از بسمل بی‌بال و پری میزبان تو شــد ای جان جهان قاتل تو کس نـدانست نـدانست چه شد با دل تو تـو کـه سـر تـا بـه قـدم آیــنه توحـیدی به چه تقصیر چوبسمل به زمین غلطیدی مرگ رادورسرت لحظه به لحظه دیدی همچنان مـارگـزیده به خودت پیچـیدی که گمان داشت که با آن غم پیوسته تو قـتـلگـاه تو شـود حـجـره در بستـه تو؟ «بابی انت وامی» که چه آمد به سرت داغ معصومه مظلومه به جان زد شررت تو زدی بال و پر و کـرد تماشا پسرت بس که بر شمس رُخت ریخت ستاره قمرت شـــرر آه بـر آمـد ز نـهـــادت مــــولا صورتت شسته شد از اشک جـوادت مولا طـایــر روح غریبــانه پــرید از بدنت قاتـلت اشک فـشان بود به تـشیـیع تنت خبر از غربت تن داشـت فقط پیرهنت کرد با خون جگر دست جوادت کفنت چوب تابوت تو بر شانۀ جان همه بود جای معصومه تو اشک فشان فاطمه بود بانـوان چشم ز مهـریـه خـود پوشـیدند دور تابـوت تو پـروانه صفت گردیدند اشک‌ها بود که بـر غربت تـو باریـدند لاله از خون جگر بر سر راهت چیدند مردها مثل زنـان شیـونـشان بــرپا بود دور تابـوت تو ذکـر همه یا زهـرا بود ای خدا سوختم ازگریه،دل ازکف دادم کاش می‌سوخت فلک از شرر فـریادم کـاش مـی‌داد غــم شـام بـــلا بـر بـادم یـاد خـاکـستر و سـنگ لب بـام افـتـادم پای تابوت رضاچنگ ونی ودف نزدند همه سیلی زده بر صورت خود، کف نزدند دور تابوت تو برچهره اگرچنگ زدند لیک پـای سر جد تو همه چـنگ زدند دور تابـوت تـو نالـه ز دل تـنگ زدند دور زینب همه از چارطرف سنگ زدند تا شرار از جگر و ناله ز دل برخیزد اشک«میثم» به تو و جد غریبت ریزد شاعر: غلامرضا سازگار ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
شدی به زهـر حرامی دچـار، افتادی به راه حـجـره به چـشمان تار افتادی شـبـیـه فـاطـمـه، بی‌اخـتـیـار افـتـادی نـوشـتـه‌انـد که پـنـجـاه بــار افـتــادی به لب رساند مکافاتِ زهر، جانت را عبایِ روی سرت کُشت شیعـیانت را دلیل و منشأ نور و وجود خـورشیدی اگرچه خاک بر اندام و جامه‌ات دیدی تنت ضعیف شد از سوز زهر و لرزیدی شبیه مـارگـزیـده به خویش پـیچـیـدی به چشم خیس، دو دستت به سوی در بردی به یاد فاطمه بودی و بد زمین خوردی گـلیمِ جـمع شده، از خـجـالـتت گـریید عبای روی سر از هتک حرمتت گریید میان مشت تو، تـسـبیح تربتت گـریید دو پلک زخم و ترت، وقت غربتت گریید نبود حجرۀ دربـسته، بسترت ای‌کاش زمان پر زدنت بود خواهرت ای‌کاش به گریه زمزمه کردی وَ إن یَکادت را طلب نموده‌ای از سوی حق، مرادت را از آستـان خـدا خـواسـتی شـهـادت را صدا زدی به لب تـشنه‌ات جوادت را به خاک حجره تنت را رسانـده‌ای آقا هزار شکـر که تـشـنـه نـمـانـده‌ای آقا هزار شکر که با شمر، رو به رو نشدی اسـیـر خـنـجـر خـولی تـنـدخـو نشدی به دست خواهرت ای شاه، جست و جو نشدی هزار شکر که با ضربه، پشت و رو نشدی چقدر خورد به گـودی قـتلگه، ضربه حسین و خـنجر کُند و دوازده ضربه ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹