#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
ادامه روایت از فایل فبلی
❇️ چون نامۀ عيسى به هارون رسيد، آن حضرت را از بصره به بغداد برد و نزد فضل بن ربيع محبوس گردانيد.
احمد بن عبد اللَّه فروى از پدرش نقل كرده كه گفت بر فضل بن ربيع وارد شدم و بر پشت بامى نشسته بود به من گفت نزديك بيا نزديك رفتم تا برابرش رسيدم گفت سر در اين خانه بكش سر كشيدم گفت چه بينى؟ گفتم جام هاى روى زمين افتاده گفت خوب نگاه كن من تامل كردم و نگاه كردم گفتم مردى در سجده است
گفت او را میشناسى؟ گفتم نه گفت او مولا و آقاى تو است گفتم مولايم كيست؟ گفت خود را به نادانى میزنى، گفتم نه من مولائى ندارم گفت اين أبو الحسن موسى بن جعفر است من شب و روز از او بازرسى میكنم هر وقتى او را بهمين حال مینگرم او نماز صبح را میخواند و ساعتى تعقيب میگويد دنبال نمازش تا آفتاب میزند سپس بسجده رود و در سجده است تا زوال شمس و كسى را پاينده زوال كرده نمیدانم چه وقت ظهر شده است
پس از جا بلند میشود و مشغول نماز میشود بدون تجديد وضوء از اينجا میدانم كه در سجده خود نه خواب رفته و نه بيهوش شده بهمين حال است تا نماز عصر میخواند و بسجده میرود و میماند تا غروب آفتاب و آفتاب كه غروب كرد بلند میشود و بدون تجديد وضوء نماز مغرب میخواند و بتعقيب و نماز میگذراند تا نماز عشاء را میخواند و پس از آن با كبابى كه برايش میآورند افطار میكند و تجديد وضوء میكند و بسجده میرود و سر بر میدارد و خواب سبكى میكند و بر میخيزد و تجديد وضوء میكند و بر پا میشود در دل شب نماز میخواند تا سپيده بدمد و نمیدانم چه وقت اعلام طلوع فجر میكنند كه او براى نماز از جا بلند میشود
از وقتى او را به من تحويل دادند همين شيوه را دارد گفتم از خدا بترس و باو آزارى مرسان كه باعث زوال نعمت از تو گردد تو ميدانى كسى بيكى از آنها بدى نكرده جز آنكه نعمت از دستش رفته گفت بارها بمن دستور كشتن او را دادند و نپذيرفتم و اعلام كردم كه اگر هم مرا بكشند او را نكشم پس از آن او را تحويل فضل بن يحيى برمكى دادند و مدتى هم نزد او زندانى بود « شیخ صدوق ، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۱۰۶، امالى شيخ صدوق، ص ۱۴۶، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۲۱۰ ».
✅ وقتی هارون دانست كه فضل بن ربيع بر قتل آن حضرت اقدام نمینمايد، او را از خانۀ او بيرون آورد و نزد فضل بن يحيى برمكى زندانی کرد، فضل بن ربيع هر شب خوراكى براى او ميفرستاد و نمي گذاشت از جاى ديگر براى او ببرند و او هم افطار و خوراكى جز آن مائده نداشت تا سه شبانه روز بر اين منوال گذشت *
در شب چهارم خوراك فضل بن يحيى را براى او آوردند آن امام مظلوم عليهالسّلام سر به جانب آسمان بلند كرد و فرمود: يَا رَبِّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي لَوْ أَكَلْتُ قَبْلَ الْيَوْمِ كُنْتُ قَدْ أَعَنْتُ عَلَى نَفْسِي خداوندا تو میدانى در خوردن اين طعام مجبور و معذورم. چون از آن غذا خورد، اثر زهر در بدن شريفش ظاهر شد، چون روز شد آن ملعون طبيبى نزد آن جناب فرستاد، چون طبيب نظر كرد، ديد كه بر اثر زهر كف دست مباركش سبز شده است، طبیب به هارون گفت: به خدا سوگند كه او بهتر از شما میداند آنچه شما با او كرده ايد، و بر اثر این زهر امام عليهالسّلام شهید شد امالى شيخ صدوق، ص ۱۴۸، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۲۲۱
😭 به روايت ديگر هارون نامهای به سندى بن شاهك نوشت و دستور شهادت امام عليهالسّلام را صادر کرد، و رطبى چند را به زهر آلوده كرده به ابن شاهك داد كه نزد آن جناب برد و مبالغه نمايد در خوردن آنها، دست از آن جناب بر ندارد تا تناول نمايد. چون ابن شاهك آن رطب ها را نزد امام مظلوم عليهالسّلام آورد، حضرت به ناچار تناول نمود شيخ طوسی، الغيبه، ص ۲۹
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا می نویسد: عمر بن واقد که نگهبان امام بود گفته امام کاظم عليهالسّلام مرا طلبيد فرمود: ساعتی دیگر بر اثر زهر اعضايم ورم كند و چهرهام زرد، سپس سرخ و بعد از آن سبز شود. سپس فرمود كه: اين ملعون سندى بن شاهك گمان خواهد كرد كه او مرتكب غسل و كفن من است، اين هرگز نخواهد شد، زيرا كه انبياى الهی و اوصياى ايشان را جز نبى و وصى غسل نمیتواند داد
چون لحظهاى گذشت نظر كردم جوان خوش روئى را ديدم كه نور سيادت و ولايت از جبين وى ساطع و لامع بود، و سيماى امامت و نجابت از چهره وى ظاهر، و شبيه ترين مردمان به حضرت امام موسى عليهالسّلام بود، در جنب آن حضرت نشسته، چون لحظهاى بر آمد آن امام مسموم غريب مظلوم فرزند دلبند خود را وداع كرد، و نفس مطمئنّهاش نداى ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ « سوره فجر/ آيه ۲۸» را اجابت نمود « شیخ صدوق ، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۹۵»
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
❇️ روایت اول : شیخ مفید مینویسد: مأموريت سندى آن بود كه حضرت ابو الحسن امام کاظم علیهالسلام را بوسيله زهر، شهيد نمايد او هم حسب الامر زهرى در طعام ريخته و يا خرما را به زهر آلوده كرده به حضرت خورانيد امام علیهالسلام از آن تناول نمود و سه روز پس از آنكه از شدت زهر، تب كرده بود بيش زنده نماند و جهانى را بر شهادت خود سوگوار ساخت و دنيا را به شكمخوارگان گرگ سيرت خوك طبيعت سپرد و خود پس از سه روز شهيد شد.
هنگامى كه امام کاظم علیهالسلام دار فانى را وداع گفت سندى علما و بزرگان شهر را كه از جمله هيثم بن عدى و ديگران بودند به خانه خود و در محلى كه بدن پاك يادگار زهرا به زهر جفا شهيد و آزرده گرديده دعوت كرد و به آنان دستور داد ببينند كه ابو الحسن علیهالسلام به اجل خود از دنيا رفته آنان هم كه گواهان عادل از خدا برگشته بودند ديدند كه اثر جراحت و خفگى در وجود نازنينش ظاهر نيست گواهى دادند كه به مرگ طبیعی رحلت كرده
بدن مطهر حضرت ابو الحسن علیهالسلام را پس از شهادت گواهان از خانه بيرون برده بر پُل بغداد گذاشته و جار زدند اين است موسى بن جعفر است كه به اجل خود رحلت كرده مردم میتوانند ببينند و گفته ما را تصديق كنند. مردم دسته دسته میآمدند و كاملا دقت میكردند و پیکر مطهر آن حضرت مى نگريستند و تصديق میكردند كه به اجل خود وفات يافته.
در روزگار آن حضرت عده از مردم خيال میكردند آن حضرت همان قائم موعود است و زندان رفتن او را غيبت براى امام قائم مي دانستند و ....
ادامه این روایت در فایل بعدی
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
ادامه روایت از فایل فبلی
در روزگار آن حضرت عده از مردم خيال میكردند آن حضرت همان قائم موعود است و زندان رفتن او را غيبت براى امام قائم مي دانستند و معتقد بودند امام قائم كه در پرده غيب است همين آقاست كه مدتها در پرده غيبت زندان از انظار ارادتمندان دور بوده اين عقيده بى معنى ايجاب كرد يحيى بن خالد جار بزند آنها كه موسى بن جعفرعلیهالسلام را امام قائمى میدانستند كه نمیميرد اكنون بيايند از نزديك مشاهده كنند كه مُرده و دار فانى را وداع گفته مردم براى اينكه تعيين راستى درگذشته، به ديدار جنازه او میآمدند. پس از كشمكش ها پیکر مطهر حضرت ابو الحسن علیهالسلام را تشييع كرده و در مقابر قريش در باب تين كه از زمانهاى قديم مقبره و آرامگاه قريش و نامداران روزگار بوده دفن كردند. )شیخ مفید در ارشاد ج ۲ ص۳۰۲، شیخ طوسی در الغیبة ص ۳۱؛ علامه مجلسی در بحار الانوار ج ۴۸ ص ۲۳۴)
❇️ روایت دوم : شیخ صدوق مینویسد: حسن بن عبد اللَّه صيرفى نقل كرد كه : موسى ابن جعفرعليه السّلام در زندان سندى بن شاهك درگذشت، او را بوسيله تابوتى برداشتند «و نودى عليه هذا امام الرافضة فاعرفوه» يك نفر فرياد میزد: اين پيشواى رافضيان است او را بشناسيد. وقتى بدن شريف او را آوردند به محل اجتماع شرطه و مأمورين مورد اعتماد دولت، چهار نفر به پاى خاستند و فرياد زدند هر كه مايل است ببيند موسى بن جعفر را بيايد.
سليمان بن ابى جعفر از قصر خود خارج شد سر و صدائى شنيد به فرزندان و غلامان خود گفت چه خبر است؟ گفتند: سندى بن شاهك بدن امام کاظم عليه السّلام را در تابوت گذاشته او را معرفى میكنند گفت خيال مي كنم از طرف غرب بياورند وقتى نزديك شما شدند با غلامان پيش برويد و جنازه را از آنها بگيريد اگر مانع شدند آنها را بزنيد و علائم سپاهشان را پاره كنيد.
همين كه به آنجا رسيدند از قصر بيرون آمده جنازه را گرفتند و آنها را زدند و علامتهاى سياه كه شعار بنى عباس بود پاره كردند جنازه موسى بن جعفر عليه السّلام را بر سر چهار راه گذاشتند يك نفر صدا میزد هر كس مايل است ببيند پيكر پاك فرزند پاك موسى بن جعفرعليه السّلام را بيايد، مردم جمع شدند بدنش را غسل داده حنوط گرانبهائى كردند او را در كفنى كه از برد يمنى بود كه بدو هزار و پانصد دينار برايش بافته بودند تمام قرآن بر آن نقش بود با پاى برهنه بصورت عزاداران با گريبان چاك از پى جنازه آن جناب تا قبرستان قريش رفت در آنجا بدن شريفش را دفن كرد و جريان را براى هارون الرشيد نوشت. ( شیخ صدوق کمال الدین ج 1 ص 37؛ شیخ صدوق عیون اخبار الرضا ج1 ص 91؛ علامه مجلسی ج 48 ص227 )
❇️ روایت سوم: شیخ صدوق نقل میکند عمر بن واقد گفت: سندی بن شاهک نيمه شبى كه در بغداد بودم مرا خواست ترسيدم كه تصميم بدى نسبت به من داشته باشد، وصيت هاى لازم را به خانواده ام كرده. گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
بعد سوار شده به جانب او رفتم همين كه چشمش به من افتاد گفت ابو حفص! تو را ترساندم ناراحت شدى؟ گفتم آرى. گفت: خير است. گفت ميدانى براى چه از پى تو فرستادم؟ گفتم نه. گفت موسى بن جعفر عليه السّلام را میشناسى؟ گفتم: آرى بخدا قسم بين من و آن جناب سابقه دوستى بود از مدتها پيش. گفت: در بغداد چه كسانى او را مي شناسند از اشخاصى كه مورد اعتماد مردمند چند نفر را نام بردم، فهميدم آن جناب از دنيا رفته است.
از پى آن اشخاص فرستاد همه را مثل من آوردند، باز از ايشان پرسيد میشناسيد كسانى را كه موسى بن جعفرعليه السّلام را بشناسند آنها نيز نام اشخاصى را بردند همه را احضار كرد در حدود پنجاه و چند نفر در خانه جمع شديم از كسانى كه موسى بن جعفرعليه السّلام را می شناختند و با او مصاحبت داشتند.
آنگاه او رفت ما نماز خوانديم، منشى و نويسنده اش آمد طومارى داشت اسم ها و مشخصات از قبيل آدرس منزل و شغل و رنگ چهره ما را نوشت بعد پيش سندى رفت، سندى آمد با دست به شانه من زده گفت حركت كن؛ من از جاى حركت كردم بقيه نيز حركت كردند داخل اطاق شديم به من گفت: پارچه از روى موسى بن جعفرعليه السّلام بردار باز كردم ديدم مرده است گريه كردم و كلمه استرجاع با خود ذكر كردم. آنگاه سندى روى به حاضرين نموده گفت نگاه كنيد يكى يكى نزديك شده نگاه كردند گفت همه قبول داريد كه اين شخص موسى بن جعفرعليه السّلام است؟ گفتم: آرى.
آنگاه گفت: غلام! پارچه اى روى عورت او بيانداز بقيه بدنش را عريان كن غلام بدستور او عمل كرد؛ گفت ببينيد روى بدن اثر آزار و اذيتى هست؟ گفتيم: نه چيزى نمیبينيم، مرده است. گفت همين جا باشيد تا او را غسل بدهيد من كفن كنم و دفن نمايم
( کمال الدین ج ۱ ص ۳۷؛ شیخ صدوق عیون اخبار الرضا ج ۱ ص ۹۱؛ علامه مجلسی ج ۴۸ ص۲۲۷
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
آیه امروز: در محضر کلام الله مجید👆👆
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
حدیث امروز: در محضر اهل بیت علیهم السلام « قرآن ناطق »👆👆
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
شهادت امام کاظم علیهالسلام: بنا به روایت مشهور در ۲۵رجب سال ۱۸۳هجری قمری امام موسی کاظم علیهالسلام در زندان سندى بن شاهک و به دستور هارون الرشید ملعون به شهادت رسیدند. شیخ مفید، مسار الشیعه ص ۵۹، شیخ طوسی، مصباح المتهجد ج ۲ ص۸۱۲، شیخ کفعمی، المصباح ص ۵۱۲، علامه طبرسی، اعلام الوری ج۲ص ۶، محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۲۱۶، مرحوم طبرسی، تاج الموالید ص ۹۶، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۱، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۸۹۶، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۵۲۶
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#سلام_برامام_زمان_عجلاللهُتعالیفرجهالشریف
📖 السلام علیک فی آنآء لیلک و اطراف نهارک...
🌱سلام بر تو ای مولایی که در شب تیرهی غیبت، همه از تو نور می جویند؛
و در روز ظهورت، همه با آفتاب تو راه بندگی را میپویند.
📚 فرازی از زیارت آل یاسین ۲۵
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
شکر خـدا جـسم تو را بیسـر ندیدند
زخـم سنان بر روی آن پیکـر ندیدند
شکر خدا که شیعـیان بودند آن روز
مردم تو را بییـار و بییـاور ندیدند
شکـر خـدا آن روز دخـترهـا نبودند
پـای تـو را آن لحـظـۀ آخـر نـدیـدنـد
دوری تـو از خــانــواده بـد نـبــوده،
وقتی تنت را این چنین لاغـر ندیدند
آقا خـدا را شکـر مردم حـنجـرت را
درگیر با کـندی یک خـنجـر نـدیـدند
هم پیکرت عریان نمانده روی خاک و
هم غارت انگشت و انگـشتر ندیدند
جانم فدای آن غریبی که به جـسمش
جـایـی بـرای بـوسـۀ مــادر نـدیـدنـد
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
سرش گرم ِ عبادت بود و کارش خواندنِ قرآن
تمام روزهایِ هفته در هر گوشه از زندان
زمین غرقِ تحیّر از خضوعِ سجده اش دائم
در و دیوار، از نورِ قنوتش آن به آن؛ حیران
به ظاهر دست و پایش در غل و زنجیر بود اما
بدونِ إذنِ چشمانش نمیبارید که بـاران
مسلمان میشد و میرفت بعد از صحبتِ با او
کنارش لحظه ای میشد اگر که کافری مهمان
خودش از رنج؛ رنگش زرد بود اما پس از لبخند
غذایش را تعارف کرد در زندان به این و آن
اگر چه دست و پایش زخم و ردّی از کبودی داشت
خودِ باب الحوائج بود؛ بر هر دردِ بیدرمان
فدای قدّ و بالایِ نحیفش که اذان گفت و
شد از سرسختیِ غلهایِ سنگین؛ قامتش لرزان
به رویِ تکهای از بوریا با اشک خلوت داشت
به زیرِ تابش ِ خورشید با یک داغ بی پایان
برایِ غارتِ پیراهن و انگشت و انگشتر
برای جدّ عطشانش، برای پیکرِ عریان
به رویِ سینه میکوبید با دستانِ در زنجیر
به یادِ عمهجان زینب، به یادِ "شام" شد گریان
زمانِ احتضارش با شکنجه سختتر جان داد
زمانی که به جدّش ناسزا میگفت زندانبان
به مکرِ سندیِ إبنِ شاهک ملعون رها افتاد
تنش رویِ پلِ بغداد؛ در بینِ گذر؛عطشان!
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_شهادت
هـستی غـریب و با تو کـسی آشنا نشد
هـمدم کسی به سوز دلت جز خدا نشد
خرما به زهر کینه شد آغشته وای من
جز سـوز زهـر، زخـم دل تو دوا نشد
معصومه خوب شد که نبود و ندیده است
روح از تنت جدا شد و زنجیر وا نشد
جان دادی ای غریب، به دور از وطن ولی
امـا غـمـی بـه مـثـل غـم کـربـلا نـشـد
شکر خدا که هفت کـفـن داشتی به تن
دیگـر برای تو کـفـن از بـوریـا نـشـد
❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت معتبر حذف شد زیرا همانطور که شیخ صدوق و دیگر علما در صفحات ۹۳ جلد ۱ عیون اخبار الرضا و ۳۸ جلد ۵ کمال الدین و ۲۲۷ جلد ۴۸ بحارالانوار نقل کرده اند امام را بر تابوتی قرار داده و بر دوش ۴ شرطه قرار دادند و....، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کنید
بر تخته پاره جسم تو تـشـییع شد ولی
تـشـیـیع تو به زیـر سـم اسـبها نـشـد
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_مدح_ومناجات
عصر آشوب و بلا ولوله و بحـرانها
جامعه از همه سو دستخوش توفـانها
رویش معـتـزله، زیـدیه و جـنـبـش فخ
عصر سرکوب و فراوان شدن زندانها
ای امامی که دلت نرمتر از باران بود
یا ابا الصبر! شما را چه به این زندانها
خاک پای تو چه بسیار هشام بن حکم
تـربـیتیـافـتـۀ مـکـتـب تو صـفـوانها
کاظمین است دل شیعـه ز داغ غـمتان
به فـدای تن رنجـور تو گـردد جـانها
عطـری از پیـرهـن پاره تو در زندان
میکـند باز دل و چـشم همه کـنعـانها
ای عزیزی که خـداوند فـرو میریزد
از دعـا و نـفـس گـرم شـمـا بـارانهـا
اسوۀ مجتهدان! لطف تو کاری کرده است
که مرید تو شدند آنهمه زنـدانبـانها
پیکرت روی پل و رافضیات میخواندند
از همان نسل که بر نیزه زده قرآنها
گرچه تشییع تو بسیار غریبانه گذشت
وای بر آن بـدن دوخـتـه با پـیـکـانها
زیر تابـوت تو رفتند ملائک تا عرش
خـتم در نـور شده با تو همه جریانها
❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد میکنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.
زینت مجتهدان! لطف تو کاری کرده است
که مرید تو شدند آنهمه زنـدانبـانها
همچنین بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت معتبر حذف شد زیرا همانطور که شیخ صدوق و دیگر علما در صفحات ۹۳ جلد ۱ عیون اخبار الرضا و ۳۸ جلد ۵ کمال الدین و ۲۲۷ جلد ۴۸ بحارالانوار نقل کرده اند امام را بر تابوتی قرار داده و بر دوش ۴ شرطه قرار دادند و....، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید.
چند دربان تن بیجان تو را چرخاندند
روی یک تـخـتۀ چوبی وسط میدانها
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#امام_کاظم_علیهالسلام_مدح_ومناجات
کلامش واژه واژه، خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبهخوانی روی منبر نیز، حیدر بود
چنان آئینۀ «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ» شد حِلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصوَّر بود
ربود از خلق عالم دل به حُسن خُلق و ثابت کرد
که تأثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود
کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن
غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود
برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را
کسی که روزی عالم به یُمن او مقدر بود
زبانِ روزه شب میکرد صبحش را میان بند
و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود
غلط گفتند زندانی شده؛ در اصل باید گفت
که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود
خدا را شکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند
خدا را شکر که رأس شریفش روی پیکر بود
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹