eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
8 ویدیو
45 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کـنـار دل و دست و دریـا، اباالفضل! تـو را دیـده‌ام بـارهـا، یا ابـاالـفـضـل! تو از آب می‌آمدی، مـشـک بر دوش و من در تو غـرق تمـاشا، اباالفضل! اگــر دســت مـی‌داد، دل مـی‌بــریــدم به دست تو از هر دو دنیا،‌ اباالفضل! دل از کودکی از فرات، آب می‌خورد و تکـلـیف شـب، آب، بابا، اباالفضل! فــدک مــادری مـی‌کــنـد کــربــلا را غـریـبی تو هم، مثل زهرا اباالفضل! تو را هر که دارد ز غم بی‌نیاز است وفـا بعد از این نیست تنهـا اباالفضل! تـو بـا غـیـرت و آب و دسـت بـریـده قـیـامت به پـا می‌کـنی، یا اباالـفـضل! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـقـا بـه آب، لـب ز ادب آشـنـا نـکـرد از آب پُرس از چه ز سـقـّا حـیـا نکرد تجـدیـد شد وضوی نـمـاز امـام عـشـق بیهـوده دستِ خویش به آب آشنـا نکرد تن چاک چـاک دید و به بیداد، تن نداد سر شد دو تا و قد برِ دونان، دو تا نکرد «غیر از دمی که مشک به دندان گرفته بود در عُـمرِ خـویش خـندهٔ دندان‌نما کرد» دندان کـند کمک، چو گره وا نشد ولی دنـدان او هـم آن گـره بـسـتـه وا نکرد معراج او به روی زمین شد ز پشت زین همچون نَبی عروج به سوی سما نکرد مسجود را ندیده سر از سجده برنداشت حقِ سجود عشق، چو او کس اَدا نکرد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مـاه است و آفـتـابـی‌ام از مهـربـانی‌اش صد کـهـکـشـان فـدای دل آسـمـانـی‌اش بی‌دست می‌خروشد و دریا کنار اوست ای عشق آتشین! به کجا می‌کشانی‌اش؟ دست از حیات شست که آب حـیات شد این خاک مرده زنده شد از جان‌فشانی‌اش از خود عـبور کرد و نـوشـتـنـد رودها با اضطراب، چشمه‌ای از پهـلـوانی‌اش از خود عبور کرد و درختان قـلم شدند در اشـتـیـاق دم زدن از زنــدگــانـی‌اش از خود عبور کرد و ملائک رقـم زدند با خون و اشک، اندکی از بی‌کرانی‌اش از خـود عـبـور کرد و شـنـیـدند بـادهـا از سمت سـروهای پـریشان، نشانی‌اش تیر از کمان جدا شد و بر خاک، خون نوشت این چرخ پیر، شرم نکرد از جوانی‌اش باران گرفت باز و پس از گریه دیدنی‌ست در چشم من، تجـلّـی رنگـین‌کـمـانی‌اش چشم مرا به چهرۀ خورشیدی‌اش گشود مـاه است و آفـتـابـی‌ام از مهـربـانی‌اش ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غـم از دیـار غـم‌زده عـزم سفـر نداشت شد آسـمـان یـتـیـم که دیگر قمر نداشت این سو درون خـیمۀ سیراب از عـطش خواهر ز حال و روز برادر خبر نداشت عبّاس اگر چه دست کشید از دو دست خویش از یـاری حـسـینِ عـلی دست بر‌‌نداشت او جـسم خـویش را سپـر آب کرده بود جز مشک پاره‌پارۀ جـانش سپر نداشت درد و غمش تمامی از این بود که چرا یک جان برای هدیه به او بیشتر نداشت او رفت و مادرش پس از آن روز خویش را امّ‌البـنـین نخـواند که دیگـر پسر نداشت ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستی بر آتش دل و دستی به روی آب از هرم اشک‌های تو تَر شد گـلوی آب بـالا نـرفـت جـرعـه و دور از لبان تو پائـین نرفت آب خـوشی از گـلـوی آب جان در کف تو داد و کمی رنگ و بو گرفت از مَشک توست این نفس مُشک‌بوی آب در چهرۀ تو صورت خود را که دید، گفت پـیـدا شـده‌سـت آیـنــه‌ای روبــروی آب من گـور ابـرهای غـمـم، نـیـسـتم زلال دور از لب حـسین سیاه است روی آب از مشک پاره اشک فرات است می‌چکد غیر از لب تو نیست مگـر آرزوی آب والا مـقـام! غـیرت حق! پور بوتـراب! تنـهـا امـیـد تـشـنـه‌لبان! ای عموی آب! حالا که قطره قطره چکـیدی کنار رود با خون توست روز قیامت وضوی آب ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا