eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
8 ویدیو
45 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث امروز: در محضر اهل بیت علیهم السلام « قرآن ناطق »👆👆 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشید از سینه آهِ مستمر؛ دروازهٔ ساعات دلش یکریز می‌شد شعله‌ور؛ دروازهٔ ساعات رسید آن کاروانِ زجر دیده، بی‌رمق، زخمی شد از حالِ رقیه محتضر؛ دروازهٔ ساعات مزیّن شد به پرچم‌های رنگی، شد چراغانی به دستِ شامیانِ فتنه‌گر؛ دروازهٔ ساعات حرامی‌هایِ بی‌اصل و نسَب، سیلِ تماشاچی عزیزانِ علی؛ رأسِ قمر...دروازهٔ ساعات شلوغی، هلهله، بارانِ سنگ و خیلِ نامحرم به دورش دید خیلی دردسر دروازهٔ ساعات به خود لعنت فرستاد و به زینب‌ خیره شد مضطر به دستِ بسته‌اش با چشم ِتر؛ دروازهٔ ساعات سه ساعت از مصیبت دیدگان، می‌کرد استقبال نه با گل! با غم و خون جگر؛ دروازهٔ ساعات حسین بن علی شد منکسر بالا سرِ عباس شکسته عمه سادات در؛ دروازهٔ ساعات به پایِ نیـزه‌های داغـدیـده پایکوبی بود فقط از این بلا دارد خبر؛ دروازهٔ ساعات! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آمد زمـان سـخـتِ اسـیـری میان شام کوچه به کوچه سختی ماندن در ازدحام دروازۀ شـلـوغ و تـجـمـع مـیــان راه ساعات سختِ رد شدن از هجمۀ نگاه در شـام داده‌انـد به مـا چـه مـدارجی! با طـعـنه گـفـته‌اند به ما قـوم خارجی خـنـدیـده‌اند بر غـم ما در ازای چه؟! پوشیده‌اند رخت عروسی برای چه؟! با ضرب کعب نیزه، به اجبار می‌برند ما را برای چه سر بـازار می‌بـرند؟! حرفی نمی‌زنم که شدم از خجالت آب زینب کجا و رفتن در مجلس شراب؟! با دست بـسـتـه راهـی دارالخـلافـه‌ام از مـجـلـس یـزیـد حـسـابـی کـلافـه‌ام در بین طشت رفت سرت، نیمه‌جان شدم با چشمِ خیس، خیره سوی خیزران شدم آنـقـدر زد به روی لـبـت در بـرابـرم دنـدان تو شـکـسـت، بـمـیـرم برادرم پنجاه سال شد که به عشقت عجین شدم امشب بیا ببین که خـرابـه‌نـشـین شدم ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارِ ما گرچه به جز گریۀ پیوسته نبود کارِ این قـوم ولـی خـنـدۀ آهـسـتـه نبود آنقدر ضـربۀ نیـزه همه را ساکـت کرد بِینِ ما در پِیِ تو، یک سرِ نشکسته نبود پشت دروازۀ ساعات معـطل شده است آن کریمی که درِ خانـۀ او بـسـته نـبود خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود فقط از دور، تو را دخـتـرکـانت دیـدند نیزه‌ای کاش به تو این‌همه وابسته نبود گـرمِ تـزئـین و پـذیـرایـی شـام‌انـد همه ورنه دروازۀ این شهر چنین بسته نبود ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش در دروازۀ ساعت زمان می‌ایستاد نیـزه‌ها می‌رفت؛ اما کـاروان می‌ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می‌تپید قلب دنیا می‌گـرفت و ناگهـان می‌ایستاد کوفیان دیدند، وقتی لب به گفتن می‌گشود ناگهان زنگ شتـر‌ها از تکان می‌ایستاد کائنات انگـار تحت امر زینب می‌شدند آن چنان که گفته‌اند: «آبِ روان می‌ایستاد» او که با صبر و وقار و همت زهرایی‌اش باحـجـابش روبروی دشـمنان می‌ایستاد زینبی که خطبه‌ها را حیدری می‌خواند و بعد روی حرفش چون علی تا پای جان می‌ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت هم چنان می‌ایستاد و هم چنان می‌ایستاد روضۀ گودال را اصلاً نخوانم بهتر است شمر در خون می‌نشست اما سنان می‌ایستاد آفـتـابِ داغ مـی‌تـابـیـد بـر تـن‌هـا، ولی قـاتل خـورشـیـد زیر سایـبـان می‌ایستاد بیت آخر سهم خولی می‌شد و با خواندش بر زمین می‌خورد وقتی روضه‌خوان می‌ایستاد ❇️ بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی پیشنهاد می‌کنیم بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید زیرا غرور در فرهنگ لغت به معانی زیر آمده است:« ۱ - ( مصدر ) فریفتن فریب دادن ۲ - ( مصدر ) مغرور بودن ۳ - ( اسم ) فریفتگی ۴ - تکبر نخوت ۵ - پندار خیال باطل ۶ - جوشهایی که بر صورت جوانان پر خون و خوش بنیه پیدا آید » با این معانی می بینید که غرور دارای بار منفی است و بیشتر ذمّ اهل بیت است. او که با صبر و غرور و همت زهرایی‌اش با حـجـابش روبروی دشـمنان می‌ایستاد لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ورود اهل بیت به شهر شام پس از تمامی وقایع سخت و جانگداز بین کوفه تا شام که ما بخشی از آن‌ها را بازگو کردیم، کاروان در شانزدهم ربیع الاوّل به شام رسید و بنا بر گزارش عماد الدین طبری اهل بيت را سه روز پشت دروازه شهر شام نگه داشتند تا شهر را تزئین كنند و جشن بگيرند. کامل بهایی ص ۶۳۶؛ بحارالأنوار ج ۱۰۱ص۳۳۵؛ نفس المهموم ص ۳۹۵؛ منتهي الآمال ص ۵۰۳؛ منتخب التّواریخ ۳۱۶؛ فیض العلام۲۸۰؛ بررسی تاریخ عاشورا ۱۴۹ ❇️ توضیحات: همان طور که قبلاً به طور مشروح و مستند در قسمت روایات تاریخی سایت جامع آستان وصال ذکر شد تاریخ دیگری برای ورود اهل بیت ذکر نشده و ذکر تاریخ اوّل صفر مربوط به ورود سرمطهّر امام است. البته در کتب امروزی به نقل از شیخ کفعمی شیخ بهایی و محدّث کاشانی ورود اهل بیت به شام در اوّل صفر ذکر شده در صورتی که‌اشتباه است؛ زیرا در هر سه کتاب با عبارت « أدخل رأس الحسين (عليه السّلام) الى دمشق في أول صفر » اشاره به ورود سر امام به شام شده نه اهل بیت و حتی سر دیگر شهدا هم ذکر نشده است!!! بعد از ورود اهل بیت به شام و جسارتهایی که صورت گرفت اهل بیت را به مجلس یزید ملعون بردند. در وصف مجلس يزيد گفته‌اند كه كاخ يزيد را تزیين كـرده و او را بر تختي آراسته نشانده بودند و دور تـا دورش صندلي‌های زرّين براي نشستن بزرگان شام بود. اهل بيت را در مقابل كاخ نگه داشته بودند تا يزيد ملعون اذن ورود بدهد. کامل بهایی ص ۶۳۶؛ بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۱۳۲؛ نفس المهموم ص۳۹۶؛ منتهي الآمال ۵۰۶ ؛ جلاءالعیون ۶۰۸؛ مقتل جامع ۲ص۱۱۴ ادامه روایت در فایل بعدی👇👇👇