eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
10 ویدیو
46 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه شهادت امام کاظم علیه‌السلام رضای من بیا تو لحظه های آخرم چشام سوی درِ که برسی بالا سرم بیا که بشنوی این نفسای خستمو ببینی تو قفس بال و پرِ شکستمو تا آسمون میره صدای ناله های من چی آمده سرم باخبره خدای من خلصنی یاربِ دعای این شبای من وآآآ غریب آقام آقام آقام **بند دوم ** بیا بیا ببین چیزی نمانده از تنم زنجیر و سلسله به دست و پا و گردنم از تـازیـانـۀ یه ظالم ِیهودیه که روی پیکرم پرِجای کبودیه میخنده دشمنم به اشک چشمای ترم از طعنه هاش داره میسوزه تا پا و سرم غریب و بی کسم؛ وارث داغ حیدرم وآآآ غریب آقام آقام آقام **بند سوم به یاد کربلا دوباره نیمه جان شدم برا غم حسین دوباره روضه خوان شدم در دشت کربلا با لب تشنه وای من میان قتلگاه به زیر دشنه وای من بریدن از قفا سر غریب مادرو به زیر سم اسب تن عزیز حیدرو سرش به نیزه رفت جلو چشای خواهرو وآآآ غریب آقام آقام آقام بند چهارم** درسته عاشقم ولی پر از شکایتم میشه بازم بگی که روا میشه حاجتم نگفتی که باید با این فراق کنار بیام آقا توروخدا یه بار دیگه بذار بیام به این شکسته دل تورو خدا عنایتی منّت بذار سرم تو که سَحاب رحمتی منو ببر حرم توی شب زیارتی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه شهادت امام کاظم علیه‌السلام داده جان موسی بن جعفر از جفا با دیده ی تر دارد از غم به پیکر نشانه ضربت سیلی و تازیانه وامصیبت مصیبت مصیبت *** بند دوم *** روز و شب اندر مناجات گشته ممنوع الملاقات اشک چشم رضا گشته جاری فاطمه می کند سوگواری وامصیبت مصیبت مصیبت *** بند سوم *** کاظمین گشته سیه پوش صوت کاظم گشته خاموش گشته معصومه زین غم عزادار می زند سینه با حال افکار وامصیبت مصیبت مصیبت *** بند چهارم *** جسم تو بر جسر بغداد لعن حق بر دشمنت باد قلب مهدی ازاین غم حزین شد فاطمه در جنان دلغمین شد وامصیبت ،مصیبت، مصیبت *** بند پنجم *** پیکر تو روی دوش است شیعه در جوش و خروش است پیکر جد تو شاه عطشان پاره پاره شد از سم اسبان وامصیبت مصیبت مصیبت *** بند ششم *** من گدایم در سرایت هم غلامم بر رضایت حق جدت حسین شاه عطشان دست (فرج) بگیری ز احسان وامصیبت مصیبت مصیبت... شاعر: امیر رضا فرجوند ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه شهادت امام کاظم علیه‌السلام با سجدۀ تو هر سحر، روشن شده زندان غم با تو داره عطر بهشت، حتی سیاه‌چال ستم پر و بال روح تو اسیر نشد بین قفس چه دلای مرده‌ای رو زنده کردی هر نفس ای دست تو مشکل‌گشا، باب الحوائج حتی تو زندان بلا، باب الحوائج *** بند دوم *** شبی که زنجیر ستم، به پای تو خون گریه کرد چشمای آسمون تا صبح، برای تو خون گریه کرد تو قنوت نمازت مگه چی خواستی از خدا؟ که آخر با چشم بارونی شدی حاجت‌روا دلتنگی خیلی این روزا، موسی بن جعفر برای دیدن رضا، موسی بن جعفر *** بند سوم *** حتی تن پاک تو هم، شد روضه‌خون کربلا مانده غریب جسم تو هم، بر جسر بغداد ای خدا به فدای پیکری که مونده بود بی‌پیرهن پیکری که شد با خاک و خون و بوریا کفن ای کشتۀ دور از وطن، غریب مادر ای یوسف بی‌پیرهن، غریب مادر ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. حتی تن پاک تو هم، شد روضه‌خون کربلا مونده سه روز روی زمین، جسم مطهرت آقا شاعر: یوسف رحیمی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام مورخین سال شهادت موسی بن جعفر علیه‌السلام را سال ۱۸۳ هجری ذکر کرده اند و تنها ابوعبدالله عاملی ( مشهور به شهید اول یا شیخ شهید از علمای قرن هشتم هجری ) علاوه بر ذکر سال ۱۸۳ می‌نویسد به روایتی هم در ماه رجب سال ۱۸۱ به شهادت رسیده است. شهید اول، الدروس ص ۱۵۵، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۸ ص ۲۰۷ در خصوص ماه شهادت نیز مورخین همگی شهادت حضرت را در ماه رجب می‌دانند لیکن در روز آن اختلاف است و چهار روز مختلف را ذکر کرده‌اند 1️⃣ شیخ صدوق و به طبع آن برخی از علما و مورخین شهادت ایشان را در روز جمعه پنجم رجب سال ۱۸۳ هجری ذکر کرده‌اند. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا ج۱ ص ۹۲، علامه طبرسی، اعلام الوری ج۲ص ۶، فتال نیشابوری، روضة الواعظین ج ۱ص ۲۲۱، شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۳۲۴، شهید اول، الدروس ص ۱۵۵، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۶ ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۸۹۶، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۵۲۶ 2️⃣ مرحوم کلینی، شیخ مفید، محدث اربلی و یوسف شامی نیز شهادت موسی بن جعفر علیه‌السلام را در زندان سندی بن شاهک و در ششم رجب تعیین و اعلام نموده‌اند. مرحوم کلینی، الکافی ج ۱ ص ۴۷۶؛ شیخ مفید، الارشاد ج۲ ص ۲۱۵، ‏محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۲۱۹، یوسف شامی، الدر النظیم ص ۶۷۱، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۲۰۶، شیخ عباس قمی فیض العلام ص ۳۷۸ 3️⃣ شیخ مفید، شیخ طوسی و بعضی دیگر از مورخین علاوه بر ذکر تاریخ ششم رجب می نویسند به روایتی دیگر شهادت آن بزرگوار شش روز به آخر رجب مانده یعنی ۲۴ رجب سال ۱۸۳ بوده است. شیخ مفید، المقنعه ص ۴۷۶، شیخ طوسی، التهذیب ج۶ ص ۸۱، فتال نیشابوری، روضة الواعظین ج ۱ص ۲۲۱، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۳۲۴، شهید اول، الدروس ص ۱۵۵، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۶ 4️⃣ به روایت مشهور هفتمین پیشوای مسلمین در سن پنجاه و پنج سالگی ( شیخ صدوق در عیون اخبارلرضا ۵۴ سال گفته) در روز جمعه مصادف با ۲۵ رجب سال ۱۸۳به دستور هارون الرشید ملعون و در زندان سندی بن شاهد مسموم گشته و به شهادت رسیده است. شیخ مفید، مسار الشیعه ص ۵۹، شیخ طوسی، مصباح المتهجد ج ۲ ص۸۱۲، شیخ کفعمی، المصباح ص ۵۱۲، علامه طبرسی، اعلام الوری ج۲ص ۶، محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۲۱۶، مرحوم طبرسی، تاج الموالید ص ۹۶، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۱، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۸۹۶، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۵۲۶) ********************** بنا بر منابع تاریخی معتبر در ابتداء امامت، عمر شريفشان بيست سال بود و كمتر نيز گفته‌اند، و مدّت امامتشان سى و پنج سال بود. ايّام امامت آن حضرت مصادف بود با بقيّه خلافت منصوردوانيقى، و منصور به ظاهر متعرّض آن حضرت نشد؛ و بعد از منصور حدود ده سال ايّام خلافت مهدى بود، و آن لعين حضرت را به عراق احضار کرده و محبوس گردانيد، و به سبب مشاهده معجزات بسيار از امام، جرأت نمی‌کرد آن حضرت را اذیت نماید و آن جناب را به مدينه برگردانيد بعد از مهدى پسر او هادى بنام موسى بن محمّد يك سال و يكماه حكومت داشت و او نيز نتوانست آسيبى به آن حضرت برساند. بعد خلافت در اختيار هارون پسر محمّد كه مشهور به رشيد بود قرار گرفت. هارون الرشید در سال ۱۷۹ به حج رفت و پس از انجام عمره ماه رمضان به مدينه برگشت، و در بازگشت خود ده شب به آخر شوال مانده امام کاظم علیه‌السلام را به زور از مدينه با خود همراه کرد و در بازگشت از راه بصره رفت و آن حضرت را پيش عيسى بن جعفر زندانى نمود. بعد او را به بغداد آورد و در زندان سندى بن شاهك زندانی کرد. و بالاخره در سال پانزدهم خلافت خود امام کاظم علیه‌السلام را به زهر شهيد كرد و در مدينة السلام (بغداد) در قبرستان معروف به قبرستان قريش دفن شد «ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۳۴۹، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۱ و ۲ و۲۰۶». ادامه این روایت در فایل بعدی لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
ادامه روایت از فایل فبلی ❇️ شیخ صدوق به نقل از علىّ بن محمّد بن سليمان نوفلىّ در خصوص احضار و تبعید امام کاظم از مدینه می‌نویسد که از پدرم چنين شنيدم: لَمَّا قَبَضَ الرَّشِيدُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه‌السّلام قُبِضَ عَلَيْهِ وَ هُوَ عِنْدَ رَأْسِ النَّبِيِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قَائِماً يُصَلِّي فَقُطِعَ عَلَيْهِ صَلَاتُهُ؛ زمانى كه هارون، موسى بن جعفر عليه‌السّلام را دستگير كرد، آن جناب در حرم حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در قسمت «بالاى سر» در حال نماز بود كه نماز ايشان را قطع كردند وَ حُمِلَ وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَقُولُ أَشْكُو إِلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَلْقَى و حضرت را، در حالى كه می‌گريست و می‌گفت: يا رسول اللَّه از اين وضع به شما شكايت می‌كنم، با خود بردند وَ أَقْبَلَ النَّاسُ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ يَبْكُونَ وَ يَصِيحُونَ مردم نيز از هر سو، گريه كنان و ضجّه زنان به سوى آن حضرت می‌‏دويدند، فَلَمَّا حُمِلَ إِلَى بَيْنِ يَدَيِ‏ الرَّشِيدِ شَتَمَهُ وَ جَفَاهُ و زمانى كه ايشان را نزد هارون بردند، او به موسى بن جعفر عليه‌السّلام دشنام داد و بدى و بى‏ احترامى كرد فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ أَمَرَ بِبَيْتَيْنِ فَهُيِّئَا لَهُ فَحَمَلَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عليه‌السّلام إِلَى أَحَدِهِمَا فِي خَفَاءٍ وَ دَفَعَهُ إِلَى حَسَّانَ السَّرْوِيِّ وَ أَمَرَهُ بِأَنْ يَصِيرَ بِهِ فِي قُبَّةٍ إِلَى الْبَصْرَةِ فَيُسَلِّمَ إِلَى عِيسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي جَعْفَرٍ وَ هُوَ أَمِيرُهَا وَ وَجَّهَ قُبَّةً أُخْرَى و شبانگاه دستور داد دو كجاوه آماده كردند و حضرت را پنهانى به يكى از آن دو منتقل نمودند، سپس، آن جناب را به حسّان شروى سپرد و به او دستور داد كه ايشان را به بصره برد، تا به عيسى بن جعفربن أبى جعفر (پسر عموى هارون و)- امير بصره- تحويل دهد عَلَانِيَةً نَهَاراً إِلَى الْكُوفَةِ مَعَهَا جَمَاعَةٌ لِيُعَمِّيَ عَلَى النَّاسِ أَمْرَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه‌السّلام و از طرفى هم كجاوه ديگر را در روز و آشكارا، به همراه گروهى به سمت كوفه فرستاد تا مسأله را به مردم پوشيده و مخفى بدارد فَقَدِمَ حَسَّانُ الْبَصْرَةَ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ بِيَوْمٍ فَدَفَعَهُ إِلَى عِيسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي جَعْفَرٍ نَهَاراً عَلَانِيَةً حَتَّى عُرِفَ ذَلِكَ وَ شَاعَ خَبَرُهُ و حسّان نيز يك روز قبل از روز ترويه وارد بصره شد و ميانه روز و آشكارا حضرت را به عيسى بن أبى جعفر تحويل داد و به اين ترتيب قضيّه روشن شد و خبرش در همه جا منتشر گرديد فَحَبَسَهُ عِيسَى فِي بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ الْمَجْلِسِ الَّذِي كَانَ يَجْلِسُ فِيهِ وَ أَقْفَلَ عَلَيْهِ وَ شَغَلَهُ الْعَبْدُ عَنْهُ فَكَانَ لَا يَفْتَحُ عَنْهُ الْبَابَ إِلَّا فِي حَالَتَيْنِ حَالَةٍ يَخْرُجُ فِيهَا إِلَى الطَّهُورِ وَ حَالَةٍ يَدْخُلُ فِيهَا الطَّعَامُ عيسى نيز آن جناب را در يكى از اتاق هاى عمارتى كه در آن جلوس می‌کرد زندانى نمود و در را قفل كرد، و عيد قربان و مراسم آن روز چنان او را مشغول داشت كه ديگر از حضرت عليه‌السّلام غافل بود، بطورى كه فقط در دو نوبت در را بر روى حضرت می‌گشودند، كه در يك نوبت آن، حضرت براى تجديد وضو، خارج می‌شدند و در نوبت ديگر براى آن جناب، غذا می‌آوردند ✅ يك سال آن حضرت نزد آن لعين محبوس بود، چون حبس آن حضرت نزد او به طول انجاميد، نامه‌اى به هارون نوشت كه: حبس موسى بن جعفر عليه‌السّلام نزد من بطول كشيد، كسى را بفرست كه من او را تسليم او نمايم و الّا او را رها می‌كنم و ديگر حبس و زجر او را بر خود نمی‌پسندم روایت است امام عليه‌السّلام در مدت زندانی خود اینگونه مناجات می‌کردند که: خداوندا من پيوسته می‌خواستم کنج خلوتى و گوشۀ عزلتى و فراغ خاطرى ازجهت عبادت و بندگى خود مرا روزى كنی، اكنون شكر می‌كنم كه دعاى مرا مستجاب کرده و آنچه می‌خواستم عطا فرمودى « شیخ صدوق ، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۸۵، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۲۲۱ لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
ادامه روایت از فایل فبلی ❇️ چون نامۀ عيسى به هارون رسيد، آن حضرت را از بصره به بغداد برد و نزد فضل بن ربيع محبوس گردانيد. احمد بن عبد اللَّه فروى از پدرش نقل كرده كه گفت بر فضل بن ربيع وارد شدم و بر پشت بامى نشسته بود به من گفت نزديك بيا نزديك رفتم تا برابرش رسيدم گفت سر در اين خانه بكش سر كشيدم گفت چه بينى؟ گفتم جام ه‏اى روى زمين افتاده گفت خوب نگاه كن من تامل كردم و نگاه‏ كردم گفتم مردى در سجده است گفت او را می‌شناسى؟ گفتم نه گفت او مولا و آقاى تو است گفتم مولايم كيست؟ گفت خود را به نادانى می‌زنى، گفتم نه من مولائى ندارم گفت اين أبو الحسن موسى بن جعفر است من شب و روز از او بازرسى می‌كنم هر وقتى او را بهمين حال می‌نگرم او نماز صبح را می‌خواند و ساعتى تعقيب می‌گويد دنبال نمازش تا آفتاب می‌زند سپس بسجده رود و در سجده است تا زوال شمس و كسى را پاينده زوال كرده نمی‌دانم چه وقت ظهر شده است پس از جا بلند می‌شود و مشغول نماز می‌‏شود بدون تجديد وضوء از اينجا می‌دانم كه در سجده خود نه خواب رفته و نه بيهوش شده بهمين حال است تا نماز عصر می‌خواند و بسجده می‌رود و می‌ماند تا غروب آفتاب و آفتاب كه غروب كرد بلند می‌شود و بدون تجديد وضوء نماز مغرب می‌خواند و بتعقيب و نماز می‌گذراند تا نماز عشاء را می‌خواند و پس از آن با كبابى كه برايش می‌آورند افطار می‌كند و تجديد وضوء می‌كند و بسجده می‌رود و سر بر می‌دارد و خواب سبكى می‌كند و بر می‌خيزد و تجديد وضوء می‌كند و بر پا می‌شود در دل شب نماز می‌خواند تا سپيده بدمد و نمی‌دانم چه وقت اعلام طلوع فجر می‌كنند كه او براى نماز از جا بلند می‌شود از وقتى او را به من تحويل دادند همين شيوه را دارد گفتم از خدا بترس و باو آزارى مرسان كه باعث زوال نعمت از تو گردد تو ميدانى كسى بيكى از آنها بدى نكرده جز آنكه نعمت از دستش رفته گفت بارها بمن دستور كشتن او را دادند و نپذيرفتم و اعلام كردم كه اگر هم مرا بكشند او را نكشم پس از آن او را تحويل فضل بن يحيى برمكى دادند و مدتى هم نزد او زندانى‏ بود « شیخ صدوق ، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۱۰۶، امالى شيخ صدوق، ص ۱۴۶، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۲۱۰ ». ✅ وقتی هارون دانست كه فضل بن ربيع بر قتل آن حضرت اقدام نمی‌نمايد، او را از خانۀ او بيرون آورد و نزد فضل بن يحيى برمكى زندانی کرد، فضل بن ربيع هر شب خوراكى براى او ميفرستاد و نمي گذاشت از جاى ديگر براى او ببرند و او هم افطار و خوراكى جز آن مائده نداشت تا سه شبانه روز بر اين منوال گذشت * در شب چهارم خوراك فضل بن يحيى را براى او آوردند آن امام مظلوم عليه‌السّلام سر به جانب آسمان بلند كرد و فرمود: يَا رَبِّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي لَوْ أَكَلْتُ قَبْلَ الْيَوْمِ كُنْتُ قَدْ أَعَنْتُ عَلَى نَفْسِي خداوندا تو می‌دانى در خوردن اين طعام مجبور و معذورم. چون از آن غذا خورد، اثر زهر در بدن شريفش ظاهر شد، چون روز شد آن ملعون طبيبى نزد آن جناب فرستاد، چون طبيب نظر كرد، ديد كه بر اثر زهر كف دست مباركش سبز شده است، طبیب به هارون گفت: به خدا سوگند كه او بهتر از شما می‌داند آنچه شما با او كرده ‏ايد، و بر اثر این زهر امام عليه‌السّلام شهید شد امالى شيخ صدوق، ص ۱۴۸، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۲۲۱ 😭 به روايت ديگر هارون نامه‌ای به سندى بن شاهك نوشت و دستور شهادت امام عليه‌السّلام را صادر کرد، و رطبى چند را به زهر آلوده كرده به ابن شاهك داد كه نزد آن جناب برد و مبالغه نمايد در خوردن آنها، دست از آن جناب بر ندارد تا تناول نمايد. چون ابن شاهك آن رطب‏ ها را نزد امام مظلوم عليه‌السّلام آورد، حضرت به ناچار تناول نمود شيخ طوسی، الغيبه، ص ۲۹ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا می نویسد: عمر بن واقد که نگهبان امام بود گفته امام کاظم عليه‌السّلام مرا طلبيد فرمود: ساعتی دیگر بر اثر زهر اعضايم ورم كند و چهره‌ام زرد، سپس سرخ و بعد از آن سبز شود. سپس فرمود كه: اين ملعون سندى بن شاهك گمان خواهد كرد كه او مرتكب غسل و كفن من است، اين هرگز نخواهد شد، زيرا كه انبياى الهی و اوصياى ايشان را جز نبى و وصى غسل نمی‌تواند داد چون لحظه‌اى گذشت نظر كردم جوان خوش روئى را ديدم كه نور سيادت و ولايت از جبين وى ساطع و لامع بود، و سيماى امامت و نجابت از چهره وى ظاهر، و شبيه ‏ترين مردمان به حضرت امام موسى عليه‌السّلام بود، در جنب آن حضرت نشسته، چون لحظه‌اى بر آمد آن امام مسموم غريب مظلوم فرزند دلبند خود را وداع كرد، و نفس مطمئنّه‌اش نداى‏ ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ‏ « سوره فجر/ آيه ۲۸» را اجابت نمود « شیخ صدوق ، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۹۵» ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ روایت اول : شیخ مفید می‌نویسد: مأموريت سندى آن بود كه حضرت ابو الحسن امام کاظم علیه‌السلام را بوسيله زهر، شهيد نمايد او هم حسب الامر زهرى در طعام ريخته و يا خرما را به زهر آلوده كرده به حضرت خورانيد امام علیه‌السلام از آن تناول نمود و سه روز پس از آنكه از شدت زهر، تب كرده بود بيش زنده نماند و جهانى را بر شهادت خود سوگوار ساخت و دنيا را به شكمخوارگان گرگ سيرت خوك طبيعت سپرد و خود پس از سه روز شهيد شد. هنگامى كه امام کاظم علیه‌السلام دار فانى را وداع گفت سندى علما و بزرگان شهر را كه از جمله هيثم بن عدى و ديگران بودند به خانه خود و در محلى كه بدن پاك يادگار زهرا به زهر جفا شهيد و آزرده گرديده دعوت كرد و به آنان دستور داد ببينند كه ابو الحسن علیه‌السلام به اجل خود از دنيا رفته آنان هم كه گواهان عادل از خدا برگشته بودند ديدند كه اثر جراحت و خفگى در وجود نازنينش ظاهر نيست گواهى دادند كه به مرگ طبیعی رحلت كرده بدن مطهر حضرت ابو الحسن علیه‌السلام را پس از شهادت گواهان از خانه بيرون برده بر پُل بغداد گذاشته و جار زدند اين است موسى بن جعفر است كه به اجل خود رحلت كرده مردم می‌توانند ب‏بينند و گفته ما را تصديق كنند. مردم دسته دسته می‌آمدند و كاملا دقت می‌كردند و پیکر مطهر آن حضرت مى ‏نگريستند و تصديق می‌كردند كه به اجل خود وفات يافته. در روزگار آن حضرت عده از مردم خيال می‌كردند آن حضرت همان قائم موعود است و زندان رفتن او را غيبت براى امام قائم مي دانستند و .... ادامه این روایت در فایل بعدی لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
ادامه روایت از فایل فبلی در روزگار آن حضرت عده از مردم خيال می‌كردند آن حضرت همان قائم موعود است و زندان رفتن او را غيبت براى امام قائم مي دانستند و معتقد بودند امام قائم كه در پرده غيب است همين آقاست كه مدتها در پرده غيبت زندان از انظار ارادتمندان دور بوده اين عقيده بى ‏معنى ايجاب كرد يحيى بن خالد جار بزند آنها كه موسى بن جعفرعلیه‌السلام را امام قائمى می‌دانستند كه نمی‌ميرد اكنون بيايند از نزديك مشاهده كنند كه مُرده و دار فانى را وداع گفته مردم براى اينكه تعيين راستى درگذشته، به ديدار جنازه او می‌آمدند. پس از كشمكش ها پیکر مطهر حضرت ابو الحسن علیه‌السلام را تشييع كرده و در مقابر قريش در باب تين كه از زمانهاى قديم مقبره و آرامگاه قريش و نامداران روزگار بوده دفن كردند. )شیخ مفید در ارشاد ج ۲ ص۳۰۲، شیخ طوسی در الغیبة ص ۳۱؛ علامه مجلسی در بحار الانوار ج ۴۸ ص ۲۳۴) ❇️ روایت دوم : شیخ صدوق می‌نویسد: حسن بن عبد اللَّه صيرفى نقل كرد كه : موسى ابن جعفرعليه السّلام در زندان سندى بن شاهك درگذشت، او را بوسيله تابوتى برداشتند «و نودى عليه هذا امام الرافضة فاعرفوه» يك نفر فرياد می‌زد: اين پيشواى رافضيان است او را بشناسيد. وقتى بدن شريف او را آوردند به محل اجتماع شرطه و مأمورين مورد اعتماد دولت، چهار نفر به پاى خاستند و فرياد زدند هر كه مايل است ببيند موسى بن جعفر را بيايد. سليمان بن ابى جعفر از قصر خود خارج شد سر و صدائى شنيد به فرزندان و غلامان خود گفت چه خبر است؟ گفتند: سندى بن شاهك بدن امام کاظم عليه السّلام را در تابوت گذاشته او را معرفى می‌كنند گفت خيال مي كنم از طرف غرب بياورند وقتى نزديك شما شدند با غلامان پيش برويد و جنازه را از آنها بگيريد اگر مانع شدند آنها را بزنيد و علائم سپاهشان را پاره كنيد. همين كه به آنجا رسيدند از قصر بيرون آمده جنازه را گرفتند و آنها را زدند و علامت‏هاى سياه كه شعار بنى عباس بود پاره كردند جنازه موسى بن جعفر عليه السّلام را بر سر چهار راه گذاشتند يك نفر صدا می‌زد هر كس مايل است ببيند پيكر پاك فرزند پاك موسى بن جعفرعليه السّلام را بيايد، مردم جمع شدند بدنش را غسل داده حنوط گرانبهائى كردند او را در كفنى كه از برد يمنى بود كه بدو هزار و پانصد دينار برايش بافته بودند تمام قرآن بر آن نقش بود با پاى برهنه بصورت عزاداران با گريبان چاك از پى جنازه آن جناب تا قبرستان قريش رفت در آنجا بدن شريفش را دفن كرد و جريان را براى هارون الرشيد نوشت. ( شیخ صدوق کمال الدین ج 1 ص 37؛ شیخ صدوق عیون اخبار الرضا ج1 ص 91؛ علامه مجلسی ج 48 ص227 ) ❇️ روایت سوم: شیخ صدوق نقل می‌کند عمر بن واقد گفت: سندی بن شاهک نيمه شبى كه در بغداد بودم مرا خواست ترسيدم كه تصميم بدى نسبت به من داشته باشد، وصيت‏ هاى لازم را به خانواده‏ ام‏ كرده. گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ بعد سوار شده به جانب او رفتم همين كه چشمش به من افتاد گفت ابو حفص! تو را ترساندم ناراحت شدى؟ گفتم آرى. گفت: خير است. گفت ميدانى براى چه از پى تو فرستادم؟ گفتم نه. گفت موسى بن جعفر عليه السّلام را می‌شناسى؟ گفتم: آرى بخدا قسم بين من و آن جناب سابقه دوستى بود از مدتها پيش. گفت: در بغداد چه كسانى او را مي شناسند از اشخاصى كه مورد اعتماد مردمند چند نفر را نام بردم، فهميدم آن جناب از دنيا رفته است. از پى آن اشخاص فرستاد همه را مثل من آوردند، باز از ايشان پرسيد می‌شناسيد كسانى را كه موسى بن جعفرعليه السّلام را بشناسند آنها نيز نام اشخاصى را بردند همه را احضار كرد در حدود پنجاه و چند نفر در خانه جمع شديم از كسانى كه موسى بن جعفرعليه السّلام را می شناختند و با او مصاحبت داشتند. آنگاه او رفت ما نماز خوانديم، منشى و نويسنده ‏اش آمد طومارى داشت اسم ها و مشخصات از قبيل آدرس منزل و شغل و رنگ چهره ما را نوشت بعد پيش سندى رفت، سندى آمد با دست به شانه من زده گفت حركت كن؛ من از جاى حركت كردم بقيه نيز حركت كردند داخل اطاق شديم به من گفت: پارچه از روى موسى بن جعفرعليه السّلام بردار باز كردم ديدم مرده است گريه كردم و كلمه استرجاع با خود ذكر كردم. آنگاه سندى روى به حاضرين نموده گفت نگاه كنيد يكى يكى نزديك شده نگاه كردند گفت همه قبول داريد كه اين شخص موسى بن جعفرعليه السّلام است؟ گفتم: آرى. آنگاه گفت: غلام! پارچه ‏اى روى عورت او بيانداز بقيه بدنش را عريان كن غلام بدستور او عمل كرد؛ گفت ببينيد روى بدن اثر آزار و اذيتى هست؟ گفتيم: نه چيزى نمی‌بينيم، مرده است. گفت همين جا باشيد تا او را غسل بدهيد من كفن كنم و دفن نمايم ( کمال الدین ج ۱ ص ۳۷؛ شیخ صدوق عیون اخبار الرضا ج ۱ ص ۹۱؛ علامه مجلسی ج ۴۸ ص۲۲۷ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه امروز: در محضر کلام الله مجید👆👆 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث امروز: در محضر اهل بیت علیهم السلام « قرآن ناطق »👆👆 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
شهادت امام کاظم علیه‌السلام: بنا به روایت مشهور در ۲۵رجب سال ۱۸۳هجری قمری امام موسی کاظم علیه‌السلام در زندان سندى بن شاهک و به دستور هارون الرشید ملعون به شهادت رسیدند. شیخ مفید، مسار الشیعه ص ۵۹، شیخ طوسی، مصباح المتهجد ج ۲ ص۸۱۲، شیخ کفعمی، المصباح ص ۵۱۲، علامه طبرسی، اعلام الوری ج۲ص ۶، محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۲۱۶، مرحوم طبرسی، تاج الموالید ص ۹۶، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۸ ص ۱، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۸۹۶، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۵۲۶ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 السلام علیک فی آنآء لیلک و اطراف نهارک... 🌱سلام بر تو ای مولایی که در شب تیره‌ی غیبت، همه از تو نور می جویند؛ و در روز ظهورت، همه با آفتاب تو راه بندگی را میپویند. 📚 فرازی از زیارت آل یاسین ۲۵ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکر خـدا جـسم تو را بی‌سـر ندیدند زخـم سنان بر روی آن پیکـر ندیدند شکر خدا که شیعـیان بودند آن روز مردم تو را بی‌یـار و بی‌یـاور ندیدند شکـر خـدا آن روز دخـترهـا نبودند پـای تـو را آن لحـظـۀ آخـر نـدیـدنـد دوری تـو از خــانــواده بـد نـبــوده، وقتی تنت را این چنین لاغـر ندیدند آقا خـدا را شکـر مردم حـنجـرت را درگیر با کـندی یک خـنجـر نـدیـدند هم پیکرت عریان نمانده روی خاک و هم غارت انگشت و انگـشتر ندیدند جانم فدای آن غریبی که به جـسمش جـایـی بـرای بـوسـۀ مــادر نـدیـدنـد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹