مدتی پیش، اندیشکدهی مجموعه تخصصی آتا با هدف پاسخ به این سؤالات، پژوهشی میدانی در بین تعداد زیادی نوجوان انجام داد. متأسفانه نتایج این پژوهش و نتیجهی مشاورهها، گفتگوهای فردی با دانش آموزان و معلمان این درس حاکی از آن بود که بسیاری از مطالب آموزشی تدریس شده، ارتباط چندانی با انواع مهارتهای تفکر (مانند: تفکر سیستمی، راهبردی، آیندهنگر و...) ندارد. حتی شیوه و روش تدریس، در اکثر موارد با شیوههای تفکرمحور، یعنی شیوههای فعال کنندهی ذهن و فکر، مطابقت نداشته و به جای مهارتِ تفکر، صرفا انبوهی از اطلاعات به دانش آموزان داده میشود.
مهمتر از همه، متأسفانه مقدار بسیار اندکی از این حجمِ انبوه اطلاعات (کتابهای تفکر در مدرسه) به صورت کاربردی هضم و فهم شده و به ندرت منجر به تغییر نگرش، تغییر احساس یا تغییر رفتار در دانشآموزان میشود.
یعنی سیستم آموزشی انقدر به معدهی فکر و ذهن این بچهها خوراک یا همان اطلاعات تزریق نموده که اکثر نوجوانان دچار نوعی استفراغ ذهنی شدهاند و در کمال تأسف، دیگر نه تنها میل و رغبتی به موضوع تفکر ندارند، بلکه احساس نیازشان را هم به یادگیری انواع مهارتهای تفکر از دست دادهاند.
و این هم یکی از انواع همان استعمار نو هست که خواسته یا ناخواسته گریبان سیستم آموزشی ما را به شدت گرفته است…
پ.ن: نقدی کوتاه بر سیستم آموزش از منظر پرورش تفکر
#نقدی_بر_سیستم_آموزش
#نقدی_بر_کتاب_تفکر
#تزریق_اطلاعات_انبوه
#هضم_جذب_و_فهم_اطلاعات_اندک
#پرورش_تفکر_یا_حفظ_کردن_اطلاعات
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯