هر کوهی دامنهای دارد، قلهای دارد. ارتفاع محرم و صفر در دهه عاشوراست، همانطوری که وقتی از قله کوه نقشه شهر و جایگاه هر چیزی را در زیر پای خودتان میبینید در قله عاشورا هم خط و خطوطها را میبینید و میشناسید. همانطور که اگر خواستید آبادی را ببینید باید از بلندی ببینید، اگر هم خواستید جریانات فکری، انحرافی، حق و باطل را مشاهده بکنید، باید از ارتفاع عاشورا به صحنه نگاه کنید. این مردمی که حق را شناختند، از قله عاشورا به جریانات نگاه کردند و حق را از باطل تمییز دادند.
جنگ در عاشورا بین دو گروه نمازگزار بود، هر دو روزه گیر، هر دو اهل حج و جهاد. وقتی ابن سعد میخواست، کار را یکسره کند این جمله را گفت: «يَا خَيْلَ اَللَّهِ اِرْکبِي وَ أَبْشِرِي» . ای سواران خدا سوار شوید! مژده باد شمارا به بهشت! یعنی بکشید حسین بن علی و یارانش را، بهشتی میشوید، آنها هم شمارا بکشند بهشتی میشوید.
از این بلندی عاشورا نگاه کن که امام زمان را مسلمان ندانند. کار به کجا رسیده است، چرا نماز اینها را به این روز نشانده است که به قاتل امام زمان بگویند: «خیل الله» و بگویند: «الی الجنه ابشری». بکشید که به بهشت میروید و کشته شوید به بهشت میروید و به امام زمان ویارانشان بگویند مسلمان نیستند و پیکر آنها را دفن نکنند.
دفن مسلمان واجب است. دفن غیرمسلمان واجب نیست. نماز آنها را به این روز نشانده است. روزه آنها را به این روز نشانده است. زکات آنها را به این روز نشانده است، حج، جهاد، امربهمعروف، نهی از منکر، مجموعه فروع دینشان، از آنها چنین موجوداتی ساخته است.
آیت الله #حائری_شیرازی
خدا میگوید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».نور الهی است که آسمان و زمین را روشن کرده است. پس کسی که عالم را روشن ببیند با نور خدا آشنا شده است و باید نور خدا را در خودش هم ببیند؛ چون خود انسان هم جزء آسمان و زمین است.
وقتی میگویی: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خود انسان نباید از قلم بیفتد و اگر انسان بخواهد خدا را ببیند، با آن نوری که در خودش هست باید خدا را ببیند، چون نزدیکترین جا به انسان خود انسان است. اگر کسی خدا را در خودش دید چه حالتی پیدا میکند؟ آیا ادعای خدایی میکند که خدا را در خودش دیده است، یا استغفار میکند؟ استغفار میکند. چون میگوید من در محضر خدا چه کردهام، وقتی خدا را در خودش میبیند در مقابل دشمنان خدا احساس ناتوانی نمیکند؛ در مقابل دوستان خدا اظهار خودنمایی نمیکند. مشکل انسان این است که خودش را قبول دارد و میگوید من کسی هستم و چیزی هستم.
همه بدبختیها از همین جا شروع میشود که انسان خودش را چیزی بداند. زمانی خدا را در خودش میبیند که خودش را چیزی نداند. اگر خودش را دید، او را نمیبیند؛ اما اگر او را دید، خودش را نمیبیند و این راهی است که قرار دادهاند برای انسان که ببیند هرچه هست در عالم، آثار خداست، مالکش خداست، ولیاش خداست.
آیت الله #حائری_شیرازی