❌ #شبهه
⁉️ برخی جاهلان یا مغرضان، برای منحرف کردن قیام اباعبدالله الحسین(ع) گفتهاند: حضرت قیام نکرد، بلکه هدف او تنها بیعت نکردن با یزید(لعنهاللهعلیه) بود و تنها میخواست فرار کند، ولی متاسفانه در کربلا گرفتار شد، لذا هدفش قیام نبود.
🔰پاسخ:
1⃣ اولا این قول صرفا یک تحلیل است و هیچ مدرکی و مستندی تاریخی یا روایی ندارد؛ دوما نقدهای متعددی بر آن وارد است:
2⃣. این مطلب مخالف سخنان خود حضرت است، حضرت قبل از خارج شدن از مدینه فرمودند: «إنّي لم أخرج أشرا، و لا بطرا، و لا مفسدا، و لا ظالما...؛ من از سر شادى و سرمستى و تباهكارى و ستمگرى قيام نكردم، بلكه برای اصلاح در امت جدم به پا خاستم، و اكنون مىخواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم، و بر روش جدم و پدرم على بن ابى طالب راه بروم... .»
🔶 در این روایت کلمه «اخرج» آمده که دال بر خروج و قیام است و هرگز صحبت از فرار و عدم بیعت نیست، و خروج بر کسی به معنای قیام و اعلام جنگ با اوست.
3⃣. اگر هدف حضرت فرار بود، چرا کوفیان برای او نامه نوشتند و ایشان را به کوفه دعوت کردند و با ایشان بیعت کردند و از ایشان خواستند تا قیام کند، ایشان میتوانست در پاسخ نامهها و بزرگان کوفه که ایشان را دعوت کرده بودند بفرماید: نه من اهل قیام نیستم و سکوت اختیار کند.
4⃣. در بین راه و قبل از رسیدن به سرزمین کربلا خبر شهادت مسلم و پیمان شکنی کوفیان به حضرت رسید، با این حال اگر هدف حضرت تنها فرار از بیعت بود، به هیچ وجه عاقلانه نبود که به حرکت خود ادامه دهد و میبایست برگردد و به سمت جاهای امن فرار کند.
5⃣. اگر هدف فقط فرار از بیعت بود، اصلا عاقلانه نبود که خانواده و اهل بیت خود را همراه خود ببرد، حضرت میتوانست خودش به تنهایی و کاملا مخفیانه و با چهرهای مبدل از مدینه خارج شود و به مکانی نامعلوم بگریزد تا از سپاهیان خلیفه در امان باشد.
6⃣. حضرت برای اکثر بزرگان شیعه و اهل سنت نامه نوشت و آنها را به بیعت با خود و قیام علیه یزید(لعنهاللهعلیه) دعوت کرد، و بسیاری از آنان به نامه حضرت پاسخ دادند.
💠 حال اگر هدف تنها عدم بیعت بود، معنا نداشت برای بزرگان اقوام مختلف نامه بنویسد و آنها به قیام و بیعت با خود دعوت کند.
📎 #اعتقادات
📎 #راهنما_شناسی
📎 #محرم
❌ #شبهه
⁉️ چرا امام حسین در کربلا برای رفع تشنگی از خداوند طلب باران نکرد؟
🔰 پاسخ
🔶 نکته اول: پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام ملزم بودند که در تمام کارها و زندگی روزمره خود از علم و قدرت عادی استفاده کنند. در برخورد با دوستان، دشمنان، برآوردن نیازهای زندگی و ... از علم و توانایی که از طریق عادی به دست آمده، استفاده میکردند و در برخورد با ستمکاران از راه های معمولی استفاده میکردند و دست به اعجاز و کار خارقالعاده نمی زدند.
🔺بدون شک ائمه اطهار علیهم السلام قدرتهای فوق بشری و الهی را داشتهاند و میتوانستند از آنها استفاده کنند و دشمنان را در دم نابود کنند؛ امام باقر علیه السلام در این رابطه فرمود: «اسم اعظم 73 حرف است و در پیش "آصف بن برخیا" یک حرفش بود که با به کار بردن همان یک حرف در یک لحظه تخت بلقیس را آورد، و پیش ما (امامان) 72 حرف از اسم اعظم است».
👈 امام حسین علیه السلام نیز با اینکه مستجاب الدعوه و دارای اسم اعظم الهی بود، و میتوانست به اذن الهی همه دشمنان را از این طریق نابود کند، نیز می توانست از زمین چشمه گوارا بجوشاند یا از آسمان باران بباراند (با اذن خدا) و خود و اصحابش را سیراب نماید، ولی این کار را نکرد، چون مشیت الهی بر این نبود که در حادثه کربلا، معجزه جریان یابد و حضرت طبق مشیت الهی عمل کند.
💠 نکته دوم: آزمایش، یکی از سنتهای الهی است که در آیات بسیاری بیان شده، که غیر قابل تغییر بوده، در مورد همه انسانها از جمله پیامبران و امامان علیه السلام جاری است. یکی از این آزمونها سختی و مصیبت و گرسنگی و تشنگی است. کربلا نیز صحنه آزمون الهی است. آزمون حسین و یاران او از یک طرف و دشمنان از طرف دیگر. برای چنین صحنهای باید ابزار آزمایش آماده باشد تا با صبر و شکیبایی در مقابل این مصیبت و آزمون الهی، به پاداش عظیم صابران دست یابند و اجر و پاداش مصیبت دیدگاه در راه خدا را دریافت کنند.
🌐 نکته سوم: اگر بنا باشد ائمه اطهار علیهم السلام با علم لدنی و علم غیب که از خداوند دریافت می کردند، زندگی کنند و با دیگران برخورد نمایند و نیازهای خود را برآورده کنند، دیگر امامت، مقام با ارزشی محسوب نمی شد و اصولاً نمیتوانستند الگوی ما باشند، بلکه امامان با زحمت بسیار و تلاش و کار و ... زندگی خود را فراهم میکردند و بر مشکلات چیره میشدند و در این راه مشکلات بسیاری را تحمل میکردند.
❇️ نکته چهارم: مسئله اصلی در روز عاشورا تشنگی نبود تا با رفع آن مشکل حل شود. یاران امام علیه السلام در شب عاشورا از فرات آب آورده، غسل کرده و نوشیده بودند؛ اما در روز عاشورا سپاه دشمن میخواست با قرار دادن آنان در موقعیت کم آبی و تشنگی، آنها را به تسلیم وادارد. مسأله اصلی در آن صحنه، مبارزه با ظلم یا تسلیم شده بود، که یکی به شهادت میانجامید و دیگری به ذلت، و بودن یا نبودن آب در آن اثری نداشت .
✳️ نکته پنجم: از طرف دیگر تشنگی در روز عاشور و منع سپاهیان دشمن برای آبرسانی به زنان و فرزندان سبب رسوا شدن آنها و آشکار شدن چهره خشن و غیر انسانی و قساوت آمیز آنان بود.
___________________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/111672
📎 #شکوه_حسینی
📎 #امام_حسین علیهالسلام
📎 #راهنما_شناسی
📎 #محرم
✅ آیدی دریافت سوالات 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
⭕️ سوال
⁉️ چرا اول شخصیت جهان خلقت و افضل انبیا و اشرف مخلوفات، پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلىالله عليهوآله) تشییع جنازه نشد و در خانه خودش به خاک سپرده شد؟
🔰 در پاسخ باید گفت: اگر به اتفاقات زمان رحلت، نگاه کنیم، خواهیم دید كه چشم طمع و جاهطلبی و حس ریاست و خلیفه شدن، چنان چشم مسلمین را کور کرده بود که دیگر به فکر احترام جنازه پیامبرشان نبودند. تاریخ گواه است بزرگان مدینه به محض رحلت حضرت، بعد از نماز صبح به جای اینکه همه جمع شوند و با احترام و با شکوه و جلال، جسد بزرگترین انسان تاریخ بشریت را تشییع کنند، در سقیفه بنی ساعده جمع شدند.
🔶 جریان سقیفه اینچنین گزارش شده است:
👈 «ابن ابى الحديد معتزلی» از بزرگان اهل سنت میگوید: «براء بن عازب» مىگويد: «چون رسول خدا(صلىالله عليهوآله) رحلت كرد، من ترسيدم كه مبادا قريش براى خارج كردن امر خلافت از بنىهاشم، اجتماع كنند، لذا مرتب نزد بنىهاشم كه در حجره پيامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) برای دفن بدن مبارکش جمع شده بودند رفت و آمد مىكردم، و از وجوه و بزرگان قريش نیز جويا مىشدم، و اگر يكى از آنها را نمىيافتم، سوال مىکردم و پيوسته در اين احوالپرسى بودم كه ناگهان ابوبكر و عمر را نيافتم. شخصى گفت: آنها در سقيفهی بنىساعده هستند و شخص ديگرى گفت: مردم با ابوبكر بيعت كردند.
🔶 پس از مدت کوتاهی با ابوبکر مواجه شدم، عمر و ابو عبيده و جماعتى از اصحاب نیز با او بودند. و همه آنان دامن لباسهاى صنعانى را بر كمر بسته بودند، و هر كس كه عبور مىكرد را محكم مىزدند و به طرف جلو مىآوردند و دست او را بر دست ابوبکر مىكشيدند براى بيعت، چه میخواست، و چه نمیخواست.
✳️ من از ديدن اين منظره، بىتاب شدم، و از آنجا به سرعت به سوی بنىهاشم آمدم، ديدم كه درِ خانهی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) كه در آن بنیهاشم مشغول تجهيز آن حضرت بودند بسته است. من در را محكم زدم و گفتم: مردم با «ابوبكر بن ابى قحافه» بيعت كردند.
🔺 سپس «عباس بن عبد المطلب» عموی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) گفت: «فَعَلُوهَا وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ ...: سوگند به پروردگار كعبه كه كردند درباره خلافت، آنچه را مىخواستند؛ ای بنیهاشم برای همیشه خاكنشين شديد.»
💠 حال با این توصیفات، جواب سول بالا به وضوح معلوم میگردد، ریاستطلبی و قدرتطلبی برخی از اصحاب پیامبر پاسخ سوال بالاست؛ آنها حتی یک روز، صبر نکردند تا جسد پیامبرشان با احترام و شکوه و جلال، کفن شود و تشییع کنند و به خاک بسپارند، سپس به فکر جانشینی او باشند.
_____________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/56098
📎 #اعتقادات
📎 #راهنما_شناسی
📎 #شهادت_پیامبر_اکرم
📎 #پیامبر_اکرم
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
⭕️ سوال
⁉️ آیا چیزی به نام دهه محسنیه و عزاداری برای حضرت محسن علیهالسلام هم داریم؟
🔰 پاسخ کوتاه:
👈افراط در عزاداری از جمله دسیسههای اخیر تشیّع انگلیسی است، تا مردم هم خسته شوند و هم عرصه بر آنان تنگ شود و دیگر نتوانند جشنهای مذهبی و ملّی خود را برگزار کنند؛ لذا بعد از مدتی عزاداری محرم و صفر نیز تحت الشعاع قرار خواهند گرفت و کمرنگ خواهند شد.
🔰پاسخ تفصیلی:
👈 ابتداءاً باید دانست که عزاداری برای اهل بیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با دلایل شرعی معتبر جزء شعائر دینی و از وظایف محبّین خاندان عصمت و طهارت است. البته از نظر فقهی مستحبّ و در مواردی واجب است. سیره اهل بیت(علیهمالسلام) هم برپا کردن مراسم عزا مخصوصاً برای سیّد الشهداء(علیهالسلام) و روضه خوانی بر شهدای کربلا بوده است.
✅ عزاداری نیز مراتبی دارد، اصل عزاداری به یادآوردن مصائب اهل بیت و گریه کردن بر آن است. این مرتبه از عزاداری مئونۀ خاصی نمیطلبد و شاید افراط در مورد آن خیلی متصور نباشد. اما عزاداری مراتب بالاتری هم دارد که شیوههای عزاداری را تشکیل میدهد. مثلاً برپا کردن مجلس عزا و بیرون آوردن دستۀ عزاداری با آداب خاص خود.
✳️ نکته دیگر اینکه مقدار و اندازهی عزاداری را شرع تعیین نکرده مثلاً در روایتی نداریم که چند روز برای امام حسین(علیهالسلام) عزاداری کنید. بلکه مقدار عزاداری به عرف سپرده شده است یعنی عُرف هر منطقهای تعیین میکند که چند روز عزاداری شود.
👈 در سالهای اخیر تشیّع انگلیسی برای اهدافی خاص سعی دارد حدود و مقادیر عزاداریها را گسترش دهد تا جایی که عرصه بر مردم در برگزاری مراسماتی مثل عقد و عروسیها و دید و بازدیدهای نوروزی تنگ شود.
❇️ منظور ما از افراط «ساختن دهههای عزا» برای موارد جدیدی است که در گذشته نبوده است؛ به راه انداختن دستههای عزاداری با سر و صدای زیاد در برخی روزهای سال که اصلاً مناسبت تاریخی برای آن وجود ندارد مانند دهۀ محسنیه، دهه صادقیه، باقریه، دهۀهای متوالی فاطمیه(بعضاً تا چهار دهه!) و بسیاری موارد نوظهور که پیش از این سابقهای در مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) نداشته، نشان از طرّاحی پیچیده استکبار جهانی برای جدا کردن توده مردم از اهل بیت(علیهمالسلام) دارد. زیرا در طیّ یک سال مراسمات عقد و عروسی و جشنهای ملّی و اعیاد مذهبی فراوانی وجود دارد که گرامی داشتن آنها نیز لازم و ضروری است.
👈 حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت توفیقاته) دو سال پیش نسبت به این حرکت موزیانۀ تشیّع انگلیسی هشدار دادند و فرمودند: «جامعه عرفا نمیتواند نسبت به این همه عزاداری پیاپی مراقبت داشته باشد و سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میآورد.»
🔺 حضرت امام خامنهای(دامعزّهالشریف) نیز با روشنبینی همان سنت گذشته در مقدار روزهای دهه فاطمیّه را مراعات میفرمایند و برنامههای عزاداری دفتر ایشان در این ایّام و همچنین برنامههای صدا و سیما، راه را برای سوء استفاده دشمنان بسته است.
_________________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/86366
📎 #اعتقادات
📎 #راهنما_شناسی
💠 پرسمان اعتقادی استاد محمدی
╭┅─────────
⭕️ سوال
⁉️ مرگ خلیفه دوم در چه روزی اتفاق افتاده است؟
🔰 در فرهنگ عوام شیعه چنین گمان میرود که نهم ربیع الاول زمان مرگ خلیفه دوم است در حالیکه چنین گمانی، اشتباهی فاحش است؛ زیرا منابع تاریخی و روایی شیعه و سنی، تاریخ مرگ خلیفه دوم را در ماه ذی الحجه میدانند.
✅ قاطبهی عالمان و مورخین اهل سنت زمان جراحت خلیفه دوم را روز 26 یا 27 ماه ذیالحجه و دوشنبه و یا چهارشنبه دانسته و گفتهاند او پس از سه روز یا چهار روز در آخر ذیالحجه یا اول محرم درگذشت. عالمان بزرگ شیعه نیز به این نظریه معتقدند، از متقدمین شیعه، میتوان یعقوبی(م284ق)، مسعودی(م346ق)، ابن اعثم کوفی(م314ق) و شیخ مفید(م413ق) را نام برد؛ شيخ مفيد در كتاب «مسار الشيعه» مینویسد: «در روز بيست و ششم ذی الحجة سال 23 هجری عمر بن خطاب مجروح گرديد و در بيست ونهم ماه درگذشت.»
🔶 هم چنين ابن ادريس حلی(م578ق) در کتاب سرائر آورده است: «عمر بن الخطاب در روز بيست و ششم ذی الحجه سال 23 هجری مجروح گرديد و در بيست و نهم همان ماه درگذشت... اما تاريخ اين واقعه گاهی بر بعضی از علما ما مشتبه شده، و چنين پنداشتهاند كه اين حادثه در نهم ربيع الاول بوده است.»
✳️ علامه مجلسی(رحمةالله علیه) نیز به این موضوع اعتراف کرده و مینویسد: «آن چه كه درباره كشته شدن خليفه دوم در ماه ذیالحجه ذكر شد، مشهور بين علمای اماميه است.» سپس تلاش میکند که نقل نهم ربیع را نیز تایید کند و در اینباره تنها به یک روایت «رفع القلم» استناد میکند که سندش مخدوش و ضعیف است. چرا که اولا: روایت مرسل است و ثانیا: که در سند روایت دو فرد مجهول الهویه و ناشناخته وجود دارد و با دیگر اعتقادات شیعه نیز سازگاری ندارد. لذا این روایت نمیتواند صحیح باشد.
👈 اما نهم ربیع، زمان مرگ کیست؟
🔺 به گفته آیتالله سید حسن مصطفوی، ۹ربیعالاول در واقع سالروز کشته شدن عمر سعد، قاتل امام حسین(علیهالسلام)، به فرمان مختار ثقفی است که توسط عوام با خلیفه دوم اشتباه گرفته شدهاست.
___________________
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/127586
📎 #اعتقادات
📎 #راهنما_شناسی
📎 #امام_زمان
پاسخ به سوالات اعتقادی شما 👇👇
@pasokhgo313
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi