🔰دوکار بسیار مهم در وداع با ماه رمضان
🔸ماه رمضان، ماه #رحمت_ویژه_الهی است.
▫️#عبادات و #سرمايه هایی که در این ماه بی نظیر، به مدد و عنایت الهی کسب کرده ایم، هم باید آنها را #حفظ کنیم؛ هم این رحمت ویژهٔ الهی را #مستمراً شامل حال خودمان بکنیم.
🔻برای حفظ سرمایهها آن ها را به ولی خدا و ملائکة الله #امانت بدهیم. تا در قیامت و مواقع نیاز به ما برگردانند.
🔻و برای اینکه این رحمت ویژهٔ الهی که شامل حال ما شده است ادامه پیدا کند، باید عوامل به دست آوردن رحمت ویژهٔ الهی را در خودمان ایجاد و تقویت کنیم.
استغفار، رحم کردن به مخلوقات و بندگان خدا، دفاع از حق و استقامت در راه خدا و ولی خدا و توسل به ائمه علیهم السلام پنج عامل جذب رحمت ویژهٔ الهی هستند.
▫️بخشی از سخنرانی وداع با ماه رمضان ۱۴۰۳
💠 وقتی خرج کردن های باطل، درِ «توبه» و بازگشت اجتماعی را میبندد!
🔺امام باقر(ع) دربارۀ آيۀ شریفه «يَقُولُ: أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً؛ مىگويد: مال فراوانى را تباه كردم»(بلد:6)، فرمودند:
مراد این آیه شریفه، #عَمرو_بن_عَبدِوَدّ است كه امیرالمومنین(ع) در روز #خندق، پذيرفتن اسلام را به او پيشنهاد كرد اما او گفت:
➕ پس آن همه #سرمایه و ثروتی كه در راه #مبارزه با شما خرج كردم چه مىشود؟
او براى مبارزه با راه خدا، مال بسیاری را خرج كرده بود. در اين هنگام حضرت امیر او را كشت.
(قالَ: فَأينَ ما أنفَقتُ فيكُم مالاً لُبَداً؟! و كانَ أنفَقَ مالاً في الصَّدِّ عن سبيلِ اللّٰه)
📌پ.ن:
▫️این روایت، تصویر دقیقی از مکانیسمهای «روانی–اجتماعیِ» مقاومت در برابر اصلاح را ارائه میدهد. آنچه در ظاهر #لجاجت و دشمنی است، اما در واقع میتواند محصول پیچیدهای از «ترس از #بی_اعتباری_اجتماعی، خودفریبی، وابستگی به منافع و دارایی ها و...» باشد.
▫️در این ماجرا، وقتی عمرو بن عبدود میبیند پس از یک مبارزه طولانی با اسلام، با آن همه هزینه هایی که کرده است، اگر بخواهد مسلمان بشود، این در نگاه او و جامعه آن روز یعنی #بی_آبرویی_اجتماعی. لذا #غرور او اجازه نمیدهد مسیر حق را انتخاب کند، هرچند نسبت به مسیرِ غلطِ گذشته اش علم پیدا کرده باشد.
▫️لذا گاهی اوقات، افرادی که سرمایه های خود را در مسیر غلط صرف کردهاند(چه سرمایه های مادی و چه هویتی و غیرمادی)، پذیرش خطا را نوعی #فروپاشی_شخصیت و وجهه اجتماعی خود تلقی میکنند. در نتیجه از #پذیرش_واقعیت، فرار میکنند، حتی اگر هزینهی آن، نابودی شان باشد. این همان قدرت عجیب #فشارهای_اجتماعی است.
▫️امروز نیز این مسئله صادق است، چه بسیار افرادی که عُمری در مسلکی به سر کرده اند، عمری خود را #اصلاح_طلب یا #اصول_گرا دانسته اند، عمری در مسیر یک مسلک فکری یا سیاسی یا فرهنگی، خود را هزینه کرده اند، عمری #سلطنت_طلب یا #کمونیسم بوده اند یا... اما با اینکه امروز به اشتباه و خطاهای گذشته خود معترفند، ولی به خاطر همین ترس از زیان های روانی و اجتماعی، گزینه #توبه_اجتماعی را کنار گذاشته و سعی میکنند بدون دردسر، همان مسیر غلط خود را ادامه بدهند یا صرفا به نحو شخصی، توبه کنند، نه علنی.
▫️شاید ماجرای #الهام_چرخنده، مثال خوبی باشد، برای کسی که مقابل این فشار سنگین اجتماعی ایستاد و هزینه های آن را پرداخت اما نسبت به مسیر غلط گذشته اش، توبه اجتماعی کرد.
▫️فهم این مسئله که بسیاری از رفتارهای ضدحق گرایانه، نه از سر جهل، بلکه از سر #ترس_اجتماعی نسبت به عواقب بازگشت به حق است، خود میتواند در مواجهه با حداقل برخی مخالفان، بسیار برای ما کمک کننده باشد، اینکه با رفتارها و کنش های خود مانند برخوردهای تند یا برچسب زنی و...، کاری نکنیم که مخالفین، در مسیر غلط خود، به #دنده_لج بیافتند بلکه با #همدلی و همراهی، مسیر بازگشت آنها به حق را هموار کنیم.
▫️البته که این چشم پوشی از حقیقت و اصرار بر خطاهای گذشته، خود جرمی بسیار بزرگتر از حرکت در مسیر غلط گذشته است.
▫️این مسئله حتی در زندگی ساده و روزمره خود ما نیز صادق است، فقط کافی است کمی در آن تأمل کنیم...
💢 آیات و روایات اجتماعی