🔴 شأن و زیّ طلبگی چیست❓
🔹 روحانیت دارای قداست است. مردم به من و شما که نگاه میکنند، به خاطر لباسمان، شأنمان و شغلمان، حساب خاصی برای ما باز میکنند و یک تقدسی قائلند. بعضی از گناهانی که خودشان میکنند، خیال میکنند ماها نمیکنیم؛ بعضی از کارهای خیری که خودشان انجام نمیدهند، خیال میکنند ما انجام میدهیم؛ خیال میکنند ماها دائم در حال ذکر الهی و توجه به پروردگار - که غالباً از آن غفلت میشود - هستیم؛ یک چنین تصوراتی دربارهی ما دارند. البته این تصورات را نباید تقویت کرد.
🔹 امام سجاد (سلاماللَّه علیه) در یکی از ادعیهی صحیفهی ثانیهی سجادیه از خدای متعال شش چیز میخواهد، که یکیاش این است: «و لبّاً راجحاً»؛ باطنم از ظاهرم بهتر باشد. ماها در این زمینه گرفتاریم. باید باطنمان از ظاهرمان بهتر باشد. این قداست را چگونه حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالی، سلامت اخلاقی و حفظ زیّ طلبگی است. نمیگوییم عبای پاره به دوشمان بیندازیم؛ معنای زیّ طلبگی این نیست. معنایش این است که در دنیاطلبی مثل دنیاطلبان عمل نکنیم؛ هر چه هوس کردیم، بخواهیم.
🔹 من قبلها روایتی دیدم که هر کس هر چه دلش خواست بپوشد، هر چه دلش خواست بخورد و هر مرکوبی که دلش خواست سوار شود، این شخص پیش خدای متعال ملعون است. این شأن پولدارها و پولپرستهاست. ما هم فلان چیز را هوس میکنیم، اما حالا پول نداریم، بهمجردی که پول گیرمان آمد، فوراً میرویم آن را تهیه میکنیم؛ منتظریم که از این صد جزء اشرافیگری، وقتی این یک جزئش فراهم شد، نود و نه جزء دیگر را هم در فرصتهای دیگر همینطور بتدریج فراهم کنیم. این شأن طلبگی نیست. شأن طلبگی این است که انسان یک زیّ متوسطی همراه با قناعت، سلامت مالی و سادگی به طور نسبی برای خودش نگه دارد. سلامت اخلاقی، خیلی مهم است. آن وقت قداست حفظ خواهد شد.
حضرت امام خامنهای(مدظله العالی)
۱۳۸۵/۰۸/۱۷
📩 #طلبگی
📩 #روحانیت
📩 #زی_طلبگی
📩 #شأن_طلبگی
📩 #سلامت_اخلاقی
* #امام_خمینی #طلبگی
💠 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻 يک وقتي طلبگی مساوی بود با آرامش، با اطمينان، با گذشت؛ از آن طرف هم حرفي که زده ميشد از طرف يک عالم، حرف آخر بود.
🔸 خدا رحمت کند مرحوم آيت الله بهاءالدینی را، ميفرمودند: در جلسهاي که با مرحوم امام داشتند، مرحوم امام به ايشان فرموده بودند: فلانی! همهی قضايا بدست من هست، امّا گویی خودم در اختيار خودم نيستم.
🔹 اين بزرگوار از ناحيهي خداي متعال هدايت ميشد. اينها به خاطر آن از خودگذشتگي است. نتیجه آن قدم اولي است که طلبه وقتي وارد حوزه علميه ميشد پا ميگذاشت روي نفس و نفسانيات و دنياطلبي و واقعاً ايمان و اعتقاد به عالم غيب داشت.