✡ فردگرایی اخلاقی در عصر کازابلانکا (2)
🎯 تجربهای چهلساله از #لیبرالیزاسیون_دولتی (قسمت سوم)
1⃣ اگر چه #فردگرایی (Individualism) و اصالت بخشیدن به فرد، در فلسفه سیاسی و اقتصادی، با نظریات فیلسوفانی همچون «توماس هابز» و «آدام اسمیت» تبیین و شناخته شد، اما در واقع این صنعت سینمای غرب و بالاخص سینمای #هالیوود است که به تبیین شاخصههای فردگرایی در جوامع لیبرال مبادرت میورزد.
2⃣ بهعنوان نمونه، #کازابلانکا (Casablanca) اثر سینمایی شاخصی است که در طی جنگ جهانی دوم و در اوج دوران «نبرد آتلانتیک» یعنی در سال ۱۹۴۲م ساخته شد و پردهی نقرهای سینما را به تسخیر خود درآورد؛ فیلمی تبلیغاتی برای ایالات متحده آمریکا که طی آن هالیوود توانست از همان ابتدای فیلم سخن از نگاه حسرتبار اروپایِ دربند به آمریکای آزاد و #سبک_زندگی_آمریکایی را به مخاطبان خود حقنه نماید!
3⃣ در پایانِ فیلم نیز، شخصیت اصلیِ فیلم یعنی «ریک بلین» با بازی شاخصِ #هامفری_بوگارت (Humphrey Bogart) را بهعنوان نماد ایالات متحده، در قامت #منجی و نجاتدهنده برای اروپا میبینیم كه بهواسطهی او، «ویکتور لازلو»، رهبر جنبش پایداری چکسلواکی که نازیها همهجا دربهدر به دنبالش هستند، از چنگال نازیهای خونآشام نجات مییابد!
4⃣ کازابلانکا بهصورت کاملاً واضحی اقدام به بسط و ترویج «سبک زندگی آمریکایی» میکند و در این میان با برجسته نمودن #اصالت_فرد (Individualism) سعی میکند تا بهرهجوییِ ممدوح و بیاعتناییِ مثبت به هر نوع ایدئولوژی و عقیدهی جمعباورانه را در سبک زندگیِ تراز و آرمانیِ انسان آمریکایی ترسیم کند و با اصل قرار دادن موضوعِ فردیّت، ارزش روابط اجتماعی را نه بر پایهی یک آرمان اجتماعی، بلکه بر پایهی ارتباط نزدیک افراد ترویج نماید.
✍ نویسنده: م. شاهحسینی
✡ فردگرایی اخلاقی در عصر کازابلانکا (3)
🎯 تجربهای چهلساله از #لیبرالیزاسیون_دولتی (قسمت سوم)
1⃣ ارتباطی که در فیلم #کازابلانکا بر بستر عشقِ مثلثی ریک بلین و ویکتور لازلو به همسر ویکتور، یعنی «ایلسا لاند» (Ilsa Lund) ظهور و بروز مییابد، سبب میشود تا دو دیدگاه «فردگرا»ی ریک و «جمعگرا»ی ویکتور با یکدیگر مشارکت نمایند. البته مشاركتی نه بهمنظور پیگیری یک آرمان مشترک اجتماعی، بلکه بهسبب ارتباط نزدیک افراد و گرهخوردنِ علایق ریک و ویکتور بر شخصیت زن محور داستان که بهعنوان بهرهی عاشقانهی ریک بلین در زندگی فردگرایانهاش معرفی میشود.
2⃣ پس اگر چه «ریک بلین» فردگرا، در ظاهر با فداکاریِ خود، طرز فکرِ جمعباورانهی «ویکتور لازلو» را از چنگال نازیها نجات میدهد، اما در واقع فیلم سعی میکند تا ماهیت این فداکاری را نه در پذیرش طرز فکرِ جمعگرا، بلکه در اصالت بخشیدنِ افراطی به بنیانهای فردیّت و ظهور و بروز عشق مثلثی و عمیق ریک به «ایلسا لاند» معرفی نماید!
3⃣ «ایلسا لاند»ی که اگرچه در حال حاضر همسر «ویکتور لازلو» است اما در واقع عشقِ اول و اصلیِ «ریک بلین» بوده و در حال حاضر ضمن حفظ علایقِ خود به ریک، به هیچ عنوان آرمانهای شوهرش را تایید نمیکند و به نمودی از #سبک_زندگی فردگرایانه و بهرهی اصلی ریک در زندگی مبدل گردیده است.
4⃣ از این جهت، تغییر «ریک بلین» و تبدیل او به یک مبارز عملگرا در انتهای فیلم را میبایست در راستای تجلّی #فردگرایی لیبرالهای آمریکایی و بهمثابه تغییر رفتار این کشور در مقطع حساس جنگ جهانی دوم ارزیابی نمود، مقطعی که ایالات متحده آمریکا به کمک متحدانِ اروپاییِ خود شتافت و با دفع تهدید نازیها، سعی نمود تا زندگی فردگرایانه و #سبک_زندگی_آمریکایی را به جهانیان حقنه نماید و در این میان پلان پایانی کازابلانکا و ارائهی وجههی #مسیحگونه از «ریک بلین» را میتوان اوج این تصویرسازی قلمداد نمود.
✍ نویسنده: م. شاهحسینی
✡ فردگرایی اخلاقی در عصر کازابلانکا (1)
🎯 تجربهای چهلساله از #لیبرالیزاسیون_دولتی (قسمت سوم)
1⃣ همانگونه که در قسمت اول این مقاله به استحضار رسید، #لیبرالیسم (Liberalism) روشی است که مبتنی بر آن، فرد در انجام امور خود از آزادی مطلق برخوردار بوده و با اعتقاد کامل نسبت به مباح بودن تمامی امور و شئون زندگی، رویکرد خود را مبتنی بر #اباحهگری تنظیم مینماید و در این مسیر هیچ امر و نهیی را در زندگی برنمیتابد و هیچ واجب و حرامی را مشروع نمیانگارد.
2⃣ موضوعی که با اصول فکری ویژه و مبانی شاخصی شناخته میشود که شاید اصلیترین و مهمترین آن را بتوان #فردگرایی (Individualism) و اصالت بخشیدن به فرد دانست، که پیش از این و در قسمت دوم این مقاله، سعی شد تا برخی از جوانب این تفکر بررسی شده و مشخص شود که مبتنی بر نظریهی فردگرایی، فعل و انفعالهایی که میان انسانها صورت میگیرد، از ماهیتی واقعی برخوردار نبوده و شکلگیری جوامع و اجتماعات انسانی، مرکبِ واقعی محسوب نمیشود.
3⃣ این اساس، همهی پدیدههای اجتماعی را موضوعاتی قابل تبیین و همراه با توجیههایی روانشناسانه تبیین مینماید و در مجموع سبب میشود تا فرد بر مسندی طاغوتی نشسته و ادعای خدایی نماید و منفعت خویش را بر مصلحتِ وحیانیِ جامعهی بشری رجحان بخشد.
4⃣ بهعبارت دیگر، مسلک #لیبرال (Liberal)، نخست فرد را بر جمع مقدم میدارد و با اصالت بخشیدن به فرد (Individualism)، معتقد میگردد که جامعه بهخاطر فرد بهوجود آمده نه فرد برای جامعه و در نتیجهی این تصور است که پذیرش هرگونه ساختارهای جمعیِ از پیش بر جا مانده، همانند مذهب، خانواده، قومیت و آیینها و در مجموع سنتهای اجتماعی، اموری فاقد ارزش تلقی میشوند که اسباب استیلای تام بر فردیت انسانها را محقق و آزادی مطلق آدمی را مخدوش میسازند!
✍ نویسنده: م. شاهحسینی
🔴 "انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن 🔴
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1️⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف #مورفی، وین #دایر، راندا #برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های #انرژی به جای #خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای " #قانون_جذب "، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2️⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون #هیل، برایان #تریسی و آنتونی #رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3️⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک #زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند. این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
#نشر_حداکثری
#تفکر_نوین
#قانون_جذب
#تهاجم_فرهنگی
#دین_ستیزی
🔴 "انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن 🔴
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1️⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف #مورفی، وین #دایر، راندا #برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های #انرژی به جای #خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای " #قانون_جذب "، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2️⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون #هیل، برایان #تریسی و آنتونی #رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3️⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک #زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند. این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
https://eitaa.com/antihalghe
🔴 "انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن 🔴
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1️⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف #مورفی، وین #دایر، راندا #برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های #انرژی به جای #خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای " #قانون_جذب "، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2️⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون #هیل، برایان #تریسی و آنتونی #رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3️⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک #زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند. این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.