eitaa logo
جهاد تحول و تبیین
2.2هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
39.2هزار ویدیو
849 فایل
هدف ماسربازپروری برای امام زمان عج الله ونایب برحقش امام خامنه ای است. همراه ماباشید
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که جانش را پای معرفتش گذاشت 🔹هوا گرگ‌ومیش و اول تاریکی است که سر‌وکله قاچاقچیان، لابه‌لای نیزار‌ها پیدا می‌شود. صدای ممتد تیراندازی به گوش می‌رسد. " سعید رحمانی " برای کمک به هم رزمش از محل خدمت پایین می آید. هرقدر نیرو و توان دارد، در دستانش جمع می‌کند تا هرکه را می‌بیند، از پای دربیاورد، اما همه‌چیز خوب پیش نمی‌رود. گلوله در خشاب اسلحه گیر می‌کند و تا خم می‌شود که دوباره سلاحش را برای تیراندازی آماده کند، یک تیر به گردنش اصابت می‌کند و او را از پای درمی‌آورد. 🔹خانواده دیدار بعدی را گذاشتند برای روز تولدش. قرار بود ۱۳ شهریور بیاید. اگرچه محرم بود و قرار جشنی نبود، مادر برایش از شلیل‌های باغ کنار گذاشته بود. سعید به خانه برگشت، اما با تابوت. تازه بیست‌ساله می‌شد. مادر هنوز هم آرام است و مادر شهید بودن، سزاوار اوست.
دست‌هایش را به قنوت برداشت و آسمانی شد 🔹از جمله ابتکارات " شهید محمد طرحچی طوسی " می‌توان به انجام طرح‌های نظامی مانند زدن اولین خاکریز توسط بولدوزر در جاده خرمشهر و همچنین تعمیر قطعات آسیب‌دیده ماشین آلات سنگین اشاره کرد. 🔹محمد طرحچی در مدت ۲۰ روز ساخت جاده‌ای میان حمیدیه، جاده‌ی اهواز اندیمشک را به انجام رساند. 🔹وی هنگام حضور در جبهه جنوب، بر اساس قراری که با خانواده و دوستان میگذارد، باید تا سه روز بعد از قرار، در مشهد باشد و عصر روز سوم، در حالی که در قنوت نماز است، توسط تانک دشمن بعثی هدف گلوله قرار گرفت، لبیک گویان ندای معبود خود را پاسخ داد و عاشقانه به دیدار حضرت حق شتافت‌ تا تنها جسمش به مشهد برگردد.
🔸تبعیض در میدان جنگ ممنوع 🔹برخی رزمنده ها به نماز کمی بی‌توجه بودند، شهید مهدى ميرزایی صفی آبادی با شوخی به آنها می‌گفت: «اگر حواستان به همین پشتک ملق‌هایتان باشد، درست است؛ ولی امان از وقتی که حواستان نیست! » 🔹عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری را در مقابل شهید مهدى ميرزایی قرار داد. در این عملیات که در محور شلمچه انجام شد برادرش رضا به شهادت رسید و مهدی در حالی که می توانست جنازه او را به پشت خط خودی منتقل کند ترجیح داد جنازه رزمنده دیگری را بیاورد و در حالی که نیروهایش اصرار داشتند که جنازه برادرش را بیاورند، با توجه به محدودیت وقت با قاطعیت دستور داد: «که اول دیگران، بعدا برادر من!».
🔸تبعیض در میدان جنگ ممنوع 🔹برخی رزمنده ها به نماز کمی بی‌توجه بودند، شهید مهدى ميرزایی صفی آبادی با شوخی به آنها می‌گفت: «اگر حواستان به همین پشتک ملق‌هایتان باشد، درست است؛ ولی امان از وقتی که حواستان نیست! » 🔹عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری را در مقابل شهید مهدى ميرزایی قرار داد. در این عملیات که در محور شلمچه انجام شد برادرش رضا به شهادت رسید و مهدی در حالی که می توانست جنازه او را به پشت خط خودی منتقل کند ترجیح داد جنازه رزمنده دیگری را بیاورد و در حالی که نیروهایش اصرار داشتند که جنازه برادرش را بیاورند، با توجه به محدودیت وقت با قاطعیت دستور داد: «که اول دیگران، بعدا برادر من!».
وضوی یک نخبه چگونه نیروهای کومله را انقلابی کرد 🔹شهید محمدرضا چمنی پس از بازگشت از سفر جهادی با دانشجویان به سیستان و مشاهده محرومیت مردم آنجا و در زمان دانشجویی که در تهران بود، کوره‌ای اختراع کرد که با نفت سیاه یا مازوت و آب قابل استفاده بود. انگیزه‌ محمد از ساخت کوره این بود که نقاط محروم کشور که خانه‌هایی از گِل داشتند با استفاده از این کوره، خانه‌های آجری بسازند. 🔹محمدرضا چمنی در اوایل جنگ با ۶ پاسدار به کردستان می‌رود‌، در راه کومله‌ها آن‌ها را اسیر و هر ۶ پاسدار را شهید می‌کنند،‌ نوبت به او که می‌رسد،‌ فرصت می‌خواهد تا نماز بخواند‌، در همین هنگام شیخ کومله‌ها از راه می‌رسد و بحثی بین این دو بر سر وضوی صحیح پیش می‌آید،‌ شیخ از افرادش می‌خواهد تا وی را اعدام نکنند تا او بتواند اثبات کند که وضوی شهید چمنی اشتباه است. این مباحثات تا دو سال به طول می‌انجامد و محمد چمنی با بسیاری از شیخ‌های آن منطقه بحث می‌کند. پس از دو سال او را آزاد می‌کنند.
شهید حسن آزادی 🔹 از ﻛﺎرﻫﺎى ﻣﻬﻢ و ﺑﺎ ارزش شهید حسن آزادی ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻳﮕﺎن ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺳﭙﺎه ﻣﺸﻬﺪ ﺑﻮد. از ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎى او در اﻳﻦ دوره، ﺧﻨﺜﻰﺳﺎزى ﻃﺮح ﺳﻮءﻗﺼﺪ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺖ آﺳﺘﺎنﻗﺪس رﺿﻮى ﺑـﻮد ﻛـﻪ ﺑـﺎ رﺷـﺎدت وى اﻳـﻦ ﺗﻮﻃﺌـﻪ خنثی شد. 🔹ﻳﻜﻰ از ﻫﻤﺮزﻣﺎﻧﺶ شهید درباره حادثه ترور به تولیت آستان قدس ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: " در زﻣﺎﻧﻰﻛﻪ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ، اﺋﻤﻪ ﺟﻤﻌﻪ را ﺗﺮور ﻣـﻰﻛﺮدﻧـﺪ، ﻣـﻦ ﻛﻪ در ﺻﻒ اول ﻧﻤﺎز ﺑﻮدم ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪم ﻛﻪ ﻳﻜﻰ از ﻫﻤﺮاﻫﺎن ﮔﺮوه ﻓﻴﻠﻤﺒﺮدارى ﺑﺎ ﻗﻄـﻊ و وﺻـﻞ ﻛـﺮدن ﺳﻴﻢ و ﺟﺮﻳﺎن ﺑﺮق، ﻗﺼﺪ دارد ﻛﻪ ﺑﺎﺳﻴﻢ ﺑﺮﻗﺪار، آﻗﺎى ﻃﺒﺴﻰ را ﺗﺮور ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﺎﻓﻈﻴﻦ ﻣﺘﻮجه ﺷـﺪﻧﺪ و ﺗﻴﺮاﻧﺪازى ﺷﺪ ﻛﻪ ﺷﻬﻴﺪ آزادى ﺧﻮد را ﺳﭙﺮ ﺟﺎن آﻗﺎى ﻃﺒﺴﻰ ﻗﺮار داد ﺗﺎ ﺑـﻪ اﻳـﺸﺎن ﺻـﺪمه‌ای وارد نشود، صفوف نماز جماعت به‌هم خورد اما شهید آزادی ایستاد و خطر را به‌جان خرید..
عروج کارگر افغانستانی از جمکران تا دمشق 🔹شهید نقیب اله هزاره چندین سال متوالی هر هفته به مسجد مقدس جمکران می رفت و حتی زمانی می‌خواست به سوریه اعزام شود برای آخرین بار به مسجد جمکران رفت و به مادرش میگفت، مادر دعا کن بتوانم در سوریه طاقت دلتنگی جمکران را بیاورم و جلوی امام زمان روسفید شوم. 🔹مادر نقیب اله هزاره در ادامه از علاقه های این شهید بزرگوار به درس خواندن می‌گوید: "نقیب الله آنقدر به درس علاقه داشت که تا سوم راهنمایی را نمرات بالا خواند اما وقتی دید پدرش به خاطر بیماری که مناشی از جراحت جنگ شوروی و افغانستان داشت دیگر قادر به کار کردن نبود با همه عشقی که به تحصیل داشت ریال درس را رها کرد و برای کمک به پدر برای تامین معاش خانواده به کارگری روی آورد."
مکه جبهه نبرد حق علیه باطل است 🔹مادر شهید سيّد ابراهيم شجيعى مى‏ گويد: «وقتى از جبهه مى‏ آمد، به او مى‏ گفتم: ديگر بدن تو سوراخ سوراخ است، لازم نيست به جبهه بروى. بيا و دستِ زن و بچّه ‏ات را بگير و مدّتى به روستا پيش ما بيا تا ما از دلتنگى در آييم. او در جواب مى ‏گفت: مادرم، اگر من نروم يا ديگران نروند، مى‏ دانى چه خواهد شد؟ ديگر از اسلام خبرى نخواهد بود و هر يك از ما به دست يك كافر خونخوار خواهيم افتاد كه ايمان و انسانيّت ندارند. پس بايد به اين انقلاب و جنگ تا جايى كه در توان داريم كمك كنيم.» 🔹به سيّد ابراهيم شجيعى خبر داده بودند كه بيا مبلغى واريز كن كه بروى مكّه. به ايشان گفته بود: مكّه من در همين جاست و به زودى به مكّه ‏اى خواهم رفت كه خشنودى خدا در آن است و آن شركت در عمليّات بود»
مردی که جراحت‌های بی‌شمار از جنگ داشت 🔹خواهر شهید می‌گوید:"هنگام مأموریت تحت هیچ شرایطی منطقه را ترک نمی‌کرد. خبر فوت مادرم را که به او دادند، به‌دلیل وجود موقعیت سخت منطقه و در محاصره قرار‌گرفتن نتوانست در مراسم ترحیم مادر شرکت کند." 🔹در منطقه‌ای به نام «فاطمیه» که بمباران شیمیایی شده بود، حسین محمدیانی تا آخرین لحظه برای حمایت نیروهایش ماند و حتی ماسک خود را در‌اختیار دیگران قرار داد. 🔹چند سال بعد وقتی آخرین عمل جراحی روی سینه مجروح شهید محمدیانی انجام شد، پزشکان دریافتند امیدی به بهبودی او نیست. کمیسیون پزشکی تصمیم می‌گیرد او را جهت درمان به خارج اعزام کند. قبل از اعزام پرسیده بود: «آیا اعزام به خارج مفید است؟» پزشک گفته بود: «امیدی به درمان نیست.» از آن به بعد، همه کار‌های مربوط به درمانش را قطع کرد و از رفتن به خارج منصرف شد، چون معتقد بود «اکنون که هرکاری بی‌فایده است، به‌کارگیری بودجه بیت‌المال به صلاح نیست.»
تبعیض در میدان جنگ ممنوع 🔹برخی رزمنده ها به نماز کمی بی‌توجه بودند، شهید مهدى ميرزایی صفی آبادی با شوخی به آنها می‌گفت: «اگر حواستان به همین پشتک ملق‌هایتان باشد، درست است؛ ولی امان از وقتی که حواستان نیست! » 🔹عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری را در مقابل شهید مهدى ميرزایی قرار داد. در این عملیات که در محور شلمچه انجام شد برادرش رضا به شهادت رسید و مهدی در حالی که می توانست جنازه او را به پشت خط خودی منتقل کند ترجیح داد جنازه رزمنده دیگری را بیاورد و در حالی که نیروهایش اصرار داشتند که جنازه برادرش را بیاورند، با توجه به محدودیت وقت با قاطعیت دستور داد: «که اول دیگران، بعدا برادر من!». شرط شهید شدن شهید بودن است