یزید و ملبورن استرالیا . معاویه اواخر عمر شهر به شهر شیخ به شیخ دنبال بیعت گرفتن برای یزید بود. می دانست پسرک قمار باز مشروعیت و توان همراه ساختن بزرگان را ندارد. دستگاه تبلیغاتی بنی اُمیه دو کار را همزمان پیش برد: ۱. میگفتند: یزید تقدیر خداست. جبر الهی است. از تقدیر خداوند امکان گریز وجود ندارد. بیعت کنید. بپذیرید. ۲. حسین(ع) باید بی سر و صدا و در خفا حذف شود. همه میدانستند حذف حسین(ع) هزینه سنگینی دارد. اما چاره ای هم نبود با وجود حسین(ع) یزید آب خوش از گلویش پایین نمیرفت و حاکم مطلق نبود. از همان ابتدا تلاش بر حذف سریع و بی سرصدا بود. نقشه اول قرار بود در کاخ حاکم مدینه همان روزهای نخست پس از مرگ معاویه اجرا شود. یک گوشه بدور از چشم مردم با کمترین هزینه حسین(ع) کشته و از صحنه حذف شود. نشد. نقشه بعدی حذف در مکه بود از طریق ترور، نشد. حضرت را تعقیب کردند. به بیابانی رسیدند. قرار بود در آن بیابان شدیدترین و غلیظ ترین رفتار را بخرج دهند اما سر و صدا بلند نشود. در آن بیابان کاروان را محاصره کردند. همه را ترساندند. پایه حکومت محکم شود. روایان از پیروزی بنی امیه بگویند. اما خدا نخواست خد از نور خود دفاع کرد خدا صدای حسین(ع) شد حسین(ع) خون خدا شد خدا منتقم خون خود شد صدای حسین(ع) عالمگیر شد در عصر بی خدایی، در استرالیا هم حسین(ع) دسته دارد سر و صدای نام او به قاره ها دیگر رسید قبر یزید در مذبله هاست تکریم نمیشود خدا معادلات را برهم میزند کاری میکند که ۷۲ نفر بر ۳۰ هزار نفر پیروز شوند . . #علیرضا_زادبر https://eitaa.com/AtashBeEkhtiar_Qom