eitaa logo
داستان مذهبی‌و زندگی ائمه ع
969 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
☀اینجا اتفاقات مهم تاریخی و از زندگی اهل بیت ع رو یاد میگیری به صورت داستان و با سند معتبر😍 . . ارتباط با ما 👈 @yamahde_1 . لینک گروه مون 👇 https://eitaa.com/joinchat/272957452C63387cddc4 .
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاَحِ وَ الرِّضَا... «كجاست آنكه پريشانی‌هاىِ خلق را اصلاح و دل‌ها را خشنود می‌سازد...» ♥️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ♥️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
🌷 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) : ✍ بر هر مسلمانی لازم است که هر روز صدقه بدهد ؛ عرض شد : کسی که مال ندارد چکارکند ؟ حضرت فرمودند : 💠 نشان دادن راه به کسی صدقه است 💠 عیادت بیمــار صدقه است 💠 امر به معروف صدقه است 💠 نهی از منکر صدقـه است 💠 و جـواب سـلام دادن صدقه است 💠 برداشتن چیزهای آسیب رسان از ســر راه صـدقـه است. 📚 بحارالانوار 🔴 عضوشوید ⇩⇩⇩ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
آینه‌ی علی تَرک میخورَد ارثِ نخورده از فدک میخورَد آه، کجا دیده کسی اینچنین یک زن حامله کتک میخورَد..😭 🔴 عضوشوید ⇩⇩⇩ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان خوبم فاطمیه و ایام شهادت مادرمون رو تسلیت میگم ⚫️🥀 در مورد مادرمون و واقعیت شهادت حضرت زهرا س جان به صورت داستان در کانال بذارم تا شما هم استفاده کنید . اگه دلتون شکست بین اشک هاتون منم دعا کنید عاقبت بخیر و روسفید بشم 💚🥺 التماس دعا
🖤﷽🖤 داستان و واقعیت حضرت زهرا س بعد از شهادت پیامبر ص 🥀 ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ☆🖤☆ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ✨نگاه من به آسمانِ پر ستاره دوخته شده است، نمى دانم فردا چه خواهد شد. با خود فكر مى كنم، كاش الآن در مدينه بودم! خدايا! آيا خواهم توانست بار ديگر پيامبر را ببينم؟ امروز خبردار شدم كه بيمارى پيامبر، بسيار شديد شده است، ديگر اميدى به بهبودى او نيست. من خيلى نگران هستم. فردا صبح زود به سوى مدينه خواهم رفت، من مى خواهم بار ديگر پيامبر را ببينم. 🌴اكنون، خورشيد روز28 ماه "صَفَر" طلوع مى كند و من آماده رفتن مى شوم. دستى به يالِ اسب سفيد و زيبايم مى كشم، پا در ركاب مى نهم، من مى خواهم به سوى مدينه بروم. آيا تو نيز همراه من مى آيى؟ تو بايد با عجله همراه من بيايى، از اينجا تا مدينه، دو ساعت راه داريم. عشق ديدن پيامبر مرا بى قرار كرده است، يادم مى آيد آخرين بارى كه پيامبر را ديدم، خبر از رفتن خود مى داد، او ديگر از ماندن در اين قفس تنگ دنيا خسته شده بود و دوست داشت كه به اوج آسمان ها پر بكشد و همنشين فرشتگان گردد. آيا من موفّق خواهم شد بار ديگر پيامبر را ببينم؟ 🍃آنجا را نگاه كن، آيا ديوارهاى شهر مدينه را مى بينى؟ اكنون ما به مدينه رسيده ايم، بيا جلوتر برويم، به مركز شهر، مسجد پيامبر. آيا تو هم صداى گريه ها را مى شنوى؟ براى چه صداى گريه از خانه ها بلند است؟ چه خبر شده است؟ خداى من! پيامبر از دنيا رفته، اينجا خانه پيامبر است، صداى گريه فاطمه (س) دختر پيامبر به گوش مى رسد، اكنون على (ع) پيكر پيامبر را غسل مى دهد. پيامبر خودش وصيّت كرده على (ع)، به تنهايى پيكر او را غسل دهد و در اين كار، فرشتگان او را يارى خواهند كرد. 🍂با خود مى گويم خوب است به داخل مسجد پيامبر بروم، مسجدى كه پيامبر در آنجا براى ما بالاى منبر مى رفت و سخن مى گفت، هنوز طنينِ صداى مهربان او در گوش من است. خداى من! در اين شهر چه خبر است؟ چرا در اين لحظه، مسجد اين قدر خلوت است؟ پس مردم كجا هستند؟ آيا كسى از راز خلوتى مسجد خبر دارد؟ ● ادامه دارد... 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ✍حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود : هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است : ❶ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛ ❷ به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛ ❸ را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛ ❹ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛ ❺ بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛ ❻ ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛ ❼ از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید . 📔‍ نهج الفصاحة ، ص 366 . 🔴 عضوشوید ⇩⇩⇩ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
26.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌نمیخوام بترسونمتون! از این چیزهایی میشنویم که تا حالا بهش دقت نکرده بودیم 🤔 👈رسانه در 🔴 عضوشوید ⇩⇩⇩ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313
  🖤﷽🖤 داستان و واقعیت حضرت زهرا س بعد از شهادت پیامبر ص 🥀 ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ  ☆🖤☆ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ                                                          🔰از مسجد بيرون مى آيم، درِ خانه چند نفر از دوستان خود را مى زنم، امّا كسى جواب نمى دهد. يك نفر به سوى من مى آيد: ــ سلام، آيا مى دانى مردم كجا رفته اند؟ چرا مسجد اين قدر خلوت است. ــ مگر خبر ندارى كه همه مردم به سقيفه رفته اند؟ ــ سقيفه ديگر كجاست؟ آنجا چه خبر است؟ ــ همراه من بيا، آنجا خبرهاى مهمّى است. من همراه او حركت مى كنم، تو نيز همراه من بيا. ⚜او مرا به سوى غرب مدينه مى برد، ما از شهر خارج مى شويم. آنجا را نگاه كن، آنجا سايبانى است كه به آن سقيفه مى گويند. چه جمعيّتى در آنجا جمع شده است! چه سر و صدايى بلند است! به راستى اينجا چه خبر است؟ جمعيّت زيادى در سقيفه جمع شده است، من جمعيّت را مى شكافم و جلو مى روم: ــ آقا چه مى كنى، كجا مى خواهى بروى؟ مگر نمى بينى كه راه بسته است؟ ــ امّا من بايد جلو بروم، مى خواهم براى دوستانم كه متنِ مرا مى خوانند گزارش بدهم و سخن بگويم، آنها حق دارند بفهمند امروز اينجا چه خبر است. هر طور كه هست وارد سقيفه مى شوم، تختى را مى بينم كه پيرمردى بر روى آن خوابيده است. 💠جلو مى روم، گويا پيرمرد مريض است، رنگ زردى به چهره دارد. يك جوان كنار او ايستاده، پيرمرد يك جمله مى گويد، جوان سخن او را با صداى بلند تكرار مى كند تا همه بشنوند. آيا اين پيرمرد را مى شناسى؟ او سَعد است، رئيس قبيله خَزْرَج. آن جوان هم، قيس، پسر اوست كه در كنار او ايستاده است. 🔸حتماً مى دانى كه مدينه از دو طايفه بزرگ اَوْس و خَزْرَج تشكيل شده است، اين دو طايفه قبل از اسلام، همواره در حال جنگ بودند، امّا به بركت اسلام، صلح و آرامش به ميان آنها برگشته است. اكنون، بزرگان اين دو طايفه در كنار هم جمع شده اند تا براى آينده اين شهر تصميم بگيرند. سعد، بزرگ قبيله خزرج چنين سخن مى گويد: اى مردم مدينه! شما بايد قدر خود را بدانيد، شما بوديد كه پيامبر را يارى كرديد و اگر شما نبوديد، اسلام به اين شكوه و عظمت نمى رسيد. 📒آرى، مردم شهر مكّه، نه تنها پيامبر را يارى نكردند، بلكه همواره باعث اذيّت و آزار او شدند و خدا به ما توفيق داد كه پيامبر را يارى نماييم. اى مردم مدينه، با شمشيرهاى شما بود كه دين اسلام، قدرت پيدا كرد، آگاه باشيد كه پيامبر از دنيا رفت در حالى كه از شما راضى بود و شما نور چشم او بوديد. اكنون پيامبر به ديدار خدا شتافته است. همه مردم يك صدا فرياد مى زنند: "اى سعد! چه زيبا و خوب سخن گفتى، ما فقط به سخن تو عمل مى كنيم". مردم، حسابى به شور افتاده اند! نگاه كن! چگونه دور سعد مى چرخند و فرياد مى زنند: "اى سعد! تو مايه اميد ما هستى، مرگ بر دشمن تو!". 📌صدايى به گوشم مى رسد. يكى از عقب جمعيّت فرياد مى زند: "مهاجران با سعد بيعت نخواهند كرد، براى اين كه آنها آوردند و همراه آن حضرت به مدينه هجرت كردند. آنها اوّلين كسانى هستند كه به پيامبر ايمان آوردند. 🌴حتماً تو هم مثل من با ديدن اين صحنه ها خيلى تعجّب مى كنى. من نزديك يكى از اين مردم مى روم و به او چنين مى گويم: ــ مگر در غدير خُمّ، پيامبر، على (ع) را به عنوان جانشين خود معرّفى نكرد؟ پس چرا مى خواهيد در ميان مسلمانان اختلاف بياندازيد؟ ــ ما با خلافت على (ع) مخالف نيستيم. ــ پس براى چه اينجا جمع شده ايد و مى خواهيد سعد را خليفه خود كنيد؟ ــ خبرهايى به ما رسيده است كه مهاجران مى خواهند شخص ديگرى را به عنوان خليفه انتخاب كنند. آنان قبلاً با هم پيمان بسته اند كه نگذارند على (ع)به حكومت برسد. ⚜ آخر براى چه؟ ــ مگر تو نمى دانى بعضى از اين مهاجران كه اهل مكّه هستند، كينه على(ع) را به دل دارند!؟ مگر نمى دانى در جنگ بدر و اُحُد، على (ع) عدّه زيادى از مشركان مكّه را به قتل رساند؟ آنهايى كه به دست على (ع) كشته شدند; برادر، پدر و يا يكى از اقوامِ اين مهاجران بودند، براى همين، آنها كينه على  را به دل دارند. 💠مگر پيامبر در روز غدير خُمّ، على (ع) را به عنوان خليفه و جانشين خود معيّن نكرد؟ چرا شما اينجا جمع شده ايد و اين سخنان را مى گوييد؟ ــ مهاجران با هم پيمان بسته اند و براى حكومت ابوبكر، برنامه ريزى كرده اند. وقتى كه ما از اين ماجرا باخبر شديم، تصميم گرفتيم اينجا بياييم تا نگذاريم مهاجران به هدف خود برسند. هدف ما فقط مخالفت با نقشه مهاجران است. گويا در اين شهر خبرهاى زيادى است، به راستى چه كسانى قسم خورده اند كه حقّ على (ع) را غصب کنند؟ ● ادامه دارد... 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ❥• @Atashe_entezarr313