💌 #رمان_مذهبی_بیتوهرگز
#قسمتهای_21_22_23
🚫این داستان واقعی است🚫:
زندگی نامه طلبه ، شهید گمنام سید علی حسینی از قلم همسر و و دخترشان
قسمت های بیستویک، بیستودو و بیستوسوم، راس ساعت 10 شب 😇
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🔸تحریف سخنان رئیس جمهور در اجلاس اکو
🔹رسانه سعودی ایران اینترنشنال در حالی ادعا کرده که رئیس جمهور برای صادرات آب به کشورهای عضو اکو اعلام آمادگی کرده است که بررسی سخنان آیتالله رئیسی نشان میدهد اصل جمله بیان شده در سخنرانی وی کاملا بر خلاف خبر تحریف شده این رسانه است.
🔹رئیس جمهور در بخشی از سخنان خود در اجلاس اکو گفته است «مایلیم پروژه های انتقال آب برای کشورهای متقاضی از جمله ایران در دستور کار اکو قرار بگیرد» و نه تنها صحبتی از صادرات آب به خارج از کشور نکرده، بلکه تمایل ایران را برای حل مشکل آب کشور با همکاری سایر اعضای اکو مطرح کرده است.
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی در پانزدهمین اجلاس اکو: ایران اولویت ویژهای برای همکاری اقتصادی با کشورهای آسیایی قائل است
🔹طی سالیان گذشته دستاوردها و پیشرفتهای خوبی در سازمان اکو به دست آمده است اما کماکان فاصله معناداری با ظرفیت ها و توانمندیهای واقعی سازمان وجود دارد. باوجود پتانسیلهای تجاری بالا، تجارت درون منطقه ای کماکان کمتر از ۱۰ درصد است.
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🔹دیدار سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان با رجب طیب اردوغان امروز در اجلاس سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو)
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
در حاشیه دیدارهای اجلاس سازمان سران اکو، آقای رئیسی با علیف هم دیدار کرد.
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
محمدرضا عارف هم شفا گرفت و زبانش باز شد
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
📷عکس یادگاری سران اجلاس سازمان اکو
🔹سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان امروز در اجلاس سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) سخنرانی کرد.
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشف پیکرهای مطهر ۴ شهید دوران دفاع مقدس در مناطق عملیاتی شلمچه و شرق دجله عراق
⏰ شنبه ۶ آذر ۱۴۰۰
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🇮🇷 آتشنیوز 🇮🇷
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀ #رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز #قسمت_بیستم وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_بیست_یکم
نه دلی برای برگشتن داشتم ... نه قدرتی ... همون جا توی منطقه موندم ... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن ...
- سریع برگردید ... موقعیت خاصی پیش اومده ...
رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پرواز انتقال مجروحین برگشتم تهران ... دل توی دلم نبود ... نغمه و اسماعیل بیرون فرودگاه... با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن ... انگار یکی خاک غم و درد روی صورت شون پاشیده بود ...
سکوت مطلق توی ماشین حاکم بود ... دست های اسماعیل می لرزید ... لب ها و چشم های نغمه ... هر چی صبر کردم، احدی چیزی نمی گفت ...
- به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟
- نه زن داداش ... صداش لرزید ... امانته ...
با شنیدن "زن داداش" نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت... بغضم رو به زحمت کنترل کردم ...
- چی شده؟ ... این خبر فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم؟ ...
صورت اسماعیل شروع کرد به پریدن ... زیرچشمی به نغمه نگاه می کرد ... چشم هاش پر از التماس بود ... فهمیدم هر خبری شده ... اسماعیل دیگه قدرت حرف زدن نداره ... دوباره سکوت، ماشین رو پر کرد ...
- حال زینب اصلا خوب نیست ... بغض نغمه شکست ... خبر شهادت علی آقا رو که شنید تب کرد ... به خدا نمی خواستیم بهش بگیم ... گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر نمیدیم ... باور کن نمی دونیم چطوری فهمید ...
جملات آخرش توی سرم می پیچید ... نفسم آتیش گرفته بود ... و صدای گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد ... چشم دوختم به اسماعیل ... گریه امان حرف زدن به نغمه نمی داد...
- یعنی چقدر حالش بده؟ ...
بغض اسماعیل هم شکست ...
- تبش از 40 پایین تر نمیاد ... سه روزه بیمارستانه ... صداش بریده بریده شد ... ازش قطع امید کردن ... گفتن با این وضع...
دنیا روی سرم خراب شد ... اول علی ... حالا هم زینبم ...
تا بیمارستان، هزار بار مردم و زنده شدم ... چشم هام رو بسته بودم و فقط صلوات می فرستادم ...
از در اتاق که رفتم تو ... مادر علی داشت بالای سر زینب دعا می خوند ... مادرم هم اون طرفش، صلوات می فرستاد ... چشم شون که بهم افتاد حال شون منقلب شد ... بی امان، گریه می کردن ...
مثل مرده ها شده بودم ... بی توجه بهشون رفتم سمت زینب ... صورتش گر گرفته بود ... چشم هاش کاسه خون بود ... از شدت تب، من رو تشخیص نمی داد ... حتی زبانش درست کار نمی کرد ... اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت ... دست کشیدم روی سرش ...
- زینبم ... دخترم ...
هیچ واکنشی نداشت ...
- تو رو قرآن نگام کن ... ببین مامان اومده پیشت ... زینب مامان ... تو رو قرآن ...
دکترش، من رو کشید کنار ... توی وجودم قیامت بود ... با زبان بی زبانی بهم فهموند ... کار زینبم به امروز و فرداست ...
دو روز دیگه هم توی اون شرایط بود ... من با همون لباس منطقه ... بدون اینکه لحظه ای چشم روی هم بزارم یا استراحت کنم ... پرستار زینبم شدم ... اون تشنج می کرد ... من باهاش جون می دادم ...
دیگه طاقت نداشتم ... زنگ زدم به نغمه بیاد جای من ... اون که رسید از بیمارستان زدم بیرون ...
رفتم خونه ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... دو رکعت نماز خوندم ... سلام که دادم ... همون طور نشسته ... اشک بی اختیار از چشم هام فرو می ریخت ...
- علی جان .. هیچ وقت توی زندگی نگفتم خسته شدم ... هیچ وقت ازت چیزی نخواستم ... هیچ وقت، حتی زیر شکنجه شکایت نکردم ... اما دیگه طاقت ندارم ... زجرکش شدن بچه ام رو نمی تونم ببینم ... یا تا امروز ظهر، میای زینب رو با خودت می بری ... یا کامل شفاش میدی ... و الا به ولای علی ... شکایتت رو به جدت، پسر فاطمه زهرا می کنم ... زینب، از اول هم فقط بچه تو بود ... روز و شبش تو بودی ... نفس و شاهرگش تو بودی ... چه ببریش، چه بزاریش ... دیگه مسئولیتش با من نیست ...
اشکم دیگه اشک نبود ... ناله و درد از چشم هام پایین می اومد ... تمام سجاده و لباسم خیس شده بود ...
👈ادامه دارد…
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_بیست_دوم
برگشتم بیمارستان ... وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود ... چشم های سرخ و صورت های پف کرده...
مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد ... شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن ... با هر قدم، ضربانم کندتر می شد ...
- بردی علی جان؟ ... دخترت رو بردی؟ ...
هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم ... التهاب همه بیشتر می شد ... حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم... زمین زیر پام، بالا و پایین می شد ... می رفت و برمی گشت ... مثل گهواره بچگی های زینب ...
به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید ... مثل مادری رو به موت ... ثانیه ها برای من متوقف شد ... رفتم توی اتاق ...
زینب نشسته بود ... داشت با خوشحالی با نغمه حرف می زد ... تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم ... بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم ... هنوز باورم نمی شد ... فقط محکم بغلش کردم ... اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم ... دیگه چشم هام رو باور نمی کردم ...
نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد ...
- حدود دو ساعت بعد از رفتنت ... یهو پاشد نشست ... حالش خوب شده بود ...
دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم ... نشوندمش روی تخت...
- مامان ... هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا ... هیچ کی باور نمی کنه ... بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود ... اومد بالای سرم ... من رو بوسید و روی سرم دست کشید ... بعد هم بهم گفت ...
به مادرت بگو ... چشم هانیه جان ... اینکه شکایت نمی خواد ... ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن ... مسئولیتش تا آخر با من ... اما زینب فقط چهره اش شبیه منه ... اون مثل تو می مونه ... محکم و صبور ... برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم ...
بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم ... وقتش که بشه خودش میاد دنبالم ...
زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد ... دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن ... اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم ... حرف های علی توی سرم می پیچید ... وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود ... دیگه هیچی نفهمیدم ... افتادم روی زمین
مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها ... می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه ... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه ... اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم ...
مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم ...
همه دوره ام کرده بودن ... اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم ...
- چند ماه دیگه یازده سال میشه ... از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم ... بغضم ترکید ... این خونه رو علی کرایه کرد ... علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه ... هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره ... گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده ... دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد ...
من موندم و پنج تا یادگاری علی ... اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن... حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد ...
کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم ... همه خیلی حواسشون به ما بود ... حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد ... آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد ... حتی گاهی حس می کردم ... توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن ...
تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد ... روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود ... تنها دل خوشیم شده بود زینب ... حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمی خورد ... درس می خوند ... پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد... وقتی از سر کار برمی گشتم ... خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود ...
هر روز بیشتر شبیه علی می شد ... نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود ... دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم ... اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید ...
عین علی ... هرگز از چیزی شکایت نمی کرد ... حتی از دلتنگی ها و غصه هاش ... به جز اون روز ...
از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش ... چهره اش گرفته بود ... تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست ... گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ...
👈ادامه دارد
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_بیست_سوم
تا شب، فقط گریه کرد ... کارنامه هاشون رو داده بودن ... با یه نامه برای پدرها ...
بچه یه مارکسیست ... زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره ...
- مگه شما مدام شعر نمی خونید ... شهیدان زنده اند الله اکبر ... خوب ببر کارنامه ات رو بده پدر زنده ات امضا کنه ...
اون شب ... زینب نهارنخورده ... شام هم نخورد و خوابید ...
تا صبح خوابم نبرد ... همه اش به اون فکر می کردم ... خدایا... حالا با دل کوچیک و شکسته این بچه چی کار کنم؟ ... هر چند توی این یه سال ... مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما می دونم توی دلش غوغاست ...
کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می کردم که صدای اذان بلند شد ...
با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت ... نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز ... خیلی خوشحال بود ... مات و مبهوت شده بودم ... نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش ...
دیگه دلم طاقت نیاورد ... سر سفره آخر به روش آوردم ... اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست ...
- دیشب بابا اومد توی خوابم ... کارنامه ام رو برداشت و کلی تشویقم کرد ... بعد هم بهم گفت ... زینب بابا ... کارنامه ات رو امضا کنم؟ ... یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ ... منم با خودم فکر کردم دیدم ... این یکی رو که خودم بیست شده بودم ... منم اون رو انتخاب کردم ... بابا هم سرم رو بوسید و رفت ...
مثل ماست وا رفته بودم ... لقمه غذا توی دهنم ... اشک توی چشمم ... حتی نمی تونستم پلک بزنم ...
بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم ... قلم توی دستم می لرزید ... توان نگهداشتنش رو هم نداشتم
اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد ... علی کار خودش رو کرد .. اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهن دیگران، چیزی در نمی اومد ... با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد ... حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد ... قبل از من با زینب حرف می زدن... بالاخره من بزرگش نکرده بودم ...
وقتی هفده سالش شد ... خیلی ترسیدم ... یاد خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد ... می ترسیدم بیاد سراغ زینب ... اما ازش خبری نشد...
دیپلمش رو با معدل بیست گرفت ... و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد ...
توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود ... پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود ...
هر جا پا می گذاشت ... از زمین و زمان براش خواستگار میومد ... خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرت تمام دخترهای اطراف بود ... مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جواب رد داد ... دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید ...
اما باز هم پدرم چیزی نمی گفت ... اصلا باورم نمی شد ...
گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن ... زینب، مدیریت پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود ...
سال 75، 76 ... تب خروج دانشجوها و فرار مغزها شایع شده بود ... همون سال ها بود که توی آزمون تخصص شرکت کرد... و نتیجه اش ... زنیب رو در کانون توجه سفارت کشورهای مختلف قرار داد ...
مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران ... پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید ... هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری ... پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد ... ولی زینب ... محکم ایستاد ... به هیچ عنوان قصد خروج از ایران رو نداشت ... اما خواست خدا ... در مسیر دیگه ای رقم خورده بود ... چیزی که هرگز گمان نمی کردیم ...
👈ادامه دارد…
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
کاش
هر روز صبح
یادمان می افتاد
که چه قدر
دوستمان داری و برایمان دعا می کنی!!
▫️#اللهمعجللولیکالفرج
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🔴انواع قلب❤
🔴انواع قلب❤
⭕بيست نوع قلبي که در قرآن ذکر شده است:
⭕القلب السليم: و آن قلبي است مخلص براي خدا و خالي از کفر و نفاق و هرگونه پستي .
{ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }
⭕ القلب المنيب: و آن قلبي است که هميشه در حال برگشت و توبه به سوي خدا و از آن سو ثابت و پابرجاست بر طاعت خدا .{ مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ }
⭕ القلب المخبت: و آن قلبي است فروتن و آرام به ذکر خدا .{ فتُخْبِتَ لَهُ قلُوبُهُمْ }
⭕القلب الوجل: و آن قلبي است که از ياد خدا مي لرزد که مبادا عمل وي به درگاه خدا قبول نشود و از عذاب خدا نجات نيابد .{ وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ }
⭕القلب التقي: و آن قلبي است که به احکام خدا احترام مي گذارد .{ ذَلِکَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ }
⭕القلب المهدي: و آن قلبي است که تسليم امر خدا و راضي به قضا و قدر پروردگار است .{ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ }
⭕القلب المطمئن: و آن قلبي است که با ياد خدا و توحيدش آرام مي گيرد .{ وتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّه }
⭕القلب الحي: و آن قلب زنده اي است که از شنيدن داستان هاي امت هاي گذشته که با گناه و طغيان هلاک شدند پند و اندرز مي گيرد .{ إِنَّ فِي ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ }
⭕القلب المريض: و آن قلبي است که دچار بيماري شک و نفاق شده و مبتلا شده به فسق و فجور و شهوت هاي حرام .
{ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ }
⭕القلب الأعمى: و آن دل کوري است که حق را نمي بيند و در نتيجه پند و اندرز نمي گيرد .
{ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ }
⭕القلب اللاهي: و آن دلي است که از قرآن غافل و مشغول لهو و لعب و شهوت هاي دنياست .
{ لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ }
⭕ القلب الآثم: و آن دلي است که گواهي حق را کتمان مي کند و مي پوشاند .
{ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ }
⭕القلب المتکبر: و آن دل مغرور و متکبري است که از توحيد و طاعت خداوند رويگردان است ، زورگو و جبار است به خاطر ظلم و طغيان .
{ قلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ }
⭕القلب الغليظ: و آن دلي است که عطوفت و رحمت و رأفت از آن برداشته شده .
{ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ }
⭕القلب المختوم: و آن قلبي است که هدايت را نمي شنود و تعقل نمي کند .
{ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ }
⭕القلب القاسي: و آن دلي است که به عقيده و ايمان نرم نمي شود و وعظ و ارشاد در آن تأثيري ندارد و از ياد خداوند رويگردان است .
{ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً }
⭕القلب الغافل: و آن قلبي است که مانع ذکر و ياد پروردگار است و هوا و هوسش را بر طاعت حق تعالي ترجيح مي دهد .
{ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا }
⭕الَقلب الأغلف: و آن دلي است که پوشيده شده است به طوري که اقوال و فرمايشات رسول اکرم صلى الله عليه و آله در آن نفوذ و رسوخ نمي کند .
{ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ }
⭕القلب الزائغ: و آن قلبي است که از حق و حقيقت اعراض مي کند .
{ فأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ }
⭕القلب المريب: و آن قلبي است که در شک و شکوک متحير و سرگردان است .
{ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ }
🔴اللهم إجعل قلوبنا من القلوب السليمة المطمئنة البيضاء.. وثبتنا على الهدى والايمان
خدايا قلبهاي مارا قلب سليم ومطمئن و درحال توبه وبرگشت به خود و…بهترين قلبها قراربده و ما را بر هدايت و ايمان ثابت قدم بدار.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
💢 تلاش برای به آشوب کشیدن کشور حاصل۸ سال خمودگی، نفوذ، تخریب هدفمند، کاهش سرمایه اجتماعی با #جنگشناختی در بستر فضای مجازی ول توسط #روحانی و حامیانش از #خاتمی تا #آلبانی نشین ها، مرکز اعتدال و ۸۲۰۰ رژیم صهیونسیتی #اسرائیل است.
🔹 چشم در برابر چشم راهبرد #ایران_قوی در دوران فعلی است.
#نهم_دی نزدیک است🌹🍃
#ایران
✍ #سیدعلیرضاآل_داود
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
⭕ بانی غذای معترضان اصفهانی کیست؟
🔹 تدارک غذای معترضان اصفهانی کاملاً برنامه ریزی شده و مورد حمایت، شرکت دامداران صورت گرفته است.
🔸 گفته میشود شرکت دامداران متعلق به دراویش گنابادی می باشد. این فرقه همان هایی بودند که ماجرای دراویش تهران و حمله به نیروهای انتظامی و بسیجی را اجرا کردن و الان در #اصفهان دنبال ماجرای جدیدی هستند. هوشیار و بصیر باشیم تا در دام عناصر منحرف و معلوم حال نیافتیم.
#فتنه #اغتشاش
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
دوشنبه هاست هوایم عجیب بیش ازحد
شده است ذکرمن امن یجیب بیش ازحد
دوشنبه هاحسنی هادوباره دل تنگ اند
برای غربت شاه غریب بیش ازحد.
#دوشنبههایامامحسنی😍🌹
#حسنیامالحمدلله💚
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
⭕خنده صبح گاهی🤣
[بازدید شیخ بشکهبن تانکر از مناطق جنگی عربستان، فقط لباس استتار و طرز اسلحه دست گرفتن نظامی هارو 😂]
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
💢 سلام خدمت همراهان گرامی
✴️ ضمن تبریک به برندگان مسابقه هفته بسیج به اطلاع می رسانیم ان شاءالله در مناسبات آتی با مسابقات و جوایز ویژه در خدمتتان خواهیم بود. امیدواریم همچنان با ما همراه باشید و با ارسال لینک زیر کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید🌹🌸🌹
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
📸 جک سال رو در #شرق بخوانید😂
💬 واکنش کاربران فضای مجازی به سوتی جدید صفحه توئیتری روزنامه شرق درباره "سیدناصر حسینیپور" نماینده عزیز مردم گچساران و نویسنده کتاب فاخر #پایی_که_جا_ماند
✍" علیاکبر رائفیپور":
🔹دراینکه نماینده باید حواسش به صحن باشد شکی نیست اما در این مورد چون حداقل بارها بی اخلاقی و بی انصافی هرزنامه شما درباره خودم را دیده ام عرض می کنم اینقدر عجول و خام هستید که نمیدانید حسینی پور نویسنده همین کتاب است و چه بسا یک لحظه درحال امضای آن برای هدیه دادن به همکار خود است.
✍"اسماعیلی":
🔹جناب شرق این خود سیداولاد پیغمبر حسینی پور که ازاده است و سالها در اسارتگاههای صدام سرکرده منافقین بود وهمچنین صاحب همین کتابِ شاید داره برای کسی کتاب رو هدیه میده و مطلبی مینویسه توصیه میکنم روزی نامه نگار نباشید اول فکر کنید بعد متن بیارید.
✍"محمدرضا معصومی":
🔹اینقدر احمقید که نمیدونید ایشون خودش نویسنده اون کتابه...
تقصیر نداریدا تو قاموستون نیست کتاب دفاع مقدس بخونید! خفنترین داستانی که خوندین داستان #نجفی_هفتتیرکش بوده!
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🔰 یادداشت رهبر انقلاب بر گزارش عملکرد ناوگروه ٧۵ نیروی دریایی ارتش
🔸 حضرت آیتالله خامنهای، فرمانده کل قوا پس از مطالعه گزارش عملکرد مأموریت اقیانوسپیمای ناوگروه ٧۵ نیروی دریایی ارتش یادداشتی نوشتند که بمناسبت ۷ آذر و روز نیروی دریایی، از آن رونمایی شد. متن این یادداشت بدین شرح است:
🔻 «امیر فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ اجرای مأموریت اقیانوسپیمای ناوگروه ٧۵، همراه با موفقیت کامل، مایه افتخار است. این اقدام شایسته، به نداجا، به ارتش و به کشور عزت بخشید. از فرماندهان، کارکنان و همه دستاندرکاران این مأموریت به گونه شایسته تقدیر کنید. نداجا آمادگیهای حرفهای و فنی و علمی خود را باز هم افزایش دهد. موفق باشید.» ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
📣رهبر انقلاب در حکمی حجتالاسلام موسیپور را به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی منصوب کردند
🔸حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با پذیرش استعفای آیتالله جنتی و تقدیر از زحمات ایشان؛ طی حکمی حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمدحسین موسیپور را به سمت ریاست سازمان تبلیغات اسلامی منصوب کردند.
🔰متن حکم رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در شمار نهادهای قانونی فعال و اثرگذار در طول چند دهه و منشاء بصیرتافزائی و آرمانگرائی در بزرگداشت یادبودها و مناسبتهای انقلاب اسلامی بوده و در سایهی مدیریت موفق جناب آیتالله آقای جنتی دامت برکاته خدمات ارزشمندی به کشور کرده است. اکنون با عنایت به استعفای جناب آقای جنتی و با تشکر و تقدیر از زحمات فراوان ایشان، جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمدحسین موسیپور دام توفیقه را به مدیریت این شورا منصوب میکنم.
انتظار میرود مشی این شورا به تبعیت از شیوهی راهنمایان بزرگ دینی، براساس تبیین و عمق بخشی به شعارها و رساندن پیام صادقانه و صمیمی به دلهای مخاطبان باشد. این شورا از آغاز بر این اساس شکل گرفته و حرکت کرده و باید هرچه بیشتر به آن اهتمام ورزد.
توصیهی اینجانب مردمی کردن بزرگداشتها، و فعال کردن مساجد و نهادهای مردمی، و به کارگیری ابتکارات و خلاقیتهای جوانان انقلابی، و طراوت و تازگی بخشیدن به مراسم دینی و انقلابی است. توصیهی دیگر چابک و سبک کردن تشکیلات و زدودن زائدهها و فرسودگیهای آن است.
از خداوند متعال توفیقات ایشانرا مسألت میکنم و مجدداً از آیتالله آقای جنتی تشکر مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۸ آذر ۱۴۰۰
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews