eitaa logo
🇮🇷 آتش‌نیوز 🇮🇷
87.9هزار دنبال‌کننده
51.4هزار عکس
38هزار ویدیو
183 فایل
🔷آتش به اختیار یعنی؛ کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی 🔴 تبلیغات پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/100664203C6a16306293 ⭕️ادمین کانال @HiddenMoooN ⭕ تبادل شبانه @Zahra_azarbaijani
مشاهده در ایتا
دانلود
🙇‍♀💛🙇‍♀💛🙇‍♀💛🙇‍♀ زندگی نامه طلبه ، شهید گمنام سید علی حسینی از قلم همسر و و دخترشان پدرم که از داماد طلبه اش متنفر بود ... بر خلاف داماد قبلی، یه مراسم عقدکنان فوق ساده برگزار کرد ... با 10 نفر از بزرگ های فامیل دو طرف، رفتیم محضر ... بعد هم که یه عصرانه مختصر ... منحصر به چای و شیرینی ... هر چند مورد استقبال علی قرار گرفت ... اما آرزوی هر دختری یه جشن آبرومند بود و من بدجور دلخور ... هم هرگز به ازدواج فکر نمی کردم، هم چنین مراسمی ... هر کسی خبر ازدواج ما رو می شنید شوکه می شد ... همه بهم می گفتن ... هانیه تو یه احمقی ... خواهرت که زن یه افسر متجدد شاهنشاهی شد به این روز افتاد ... تو که زن یه طلبه بی پول شدی دیگه می خوای چه کار کنی؟... هم بدبخت میشی هم بی پول ... به روزگار بدتری از خواهرت مبتلا میشی ... دیگه رنگ نور خورشید رو هم نمی بینی ... گاهی اوقات که به حرف هاشون فکر می کردم ته دلم می لرزید ... گاهی هم پشیمون می شدم ... اما بعدش به خودم می گفتم دیگه دیر شده ... من جایی برای برگشت نداشتم... از طرفی هم اون روزها طلاق به شدت کم بود ... رسم بود با لباس سفید می رفتی و با کفن برمی گشتی ... حنی اگر در فلاکت مطلق زندگی می کردی ... باید همون جا می مردی ... واقعا همین طور بود ... اون روز می خواستیم برای خرید عروسی و جهیزیه بریم بیرون ... مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره ... اونم با عصبانیت داد زده بود ... از شوهرش بپرس ... و قطع کرده بود ... به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش ... بالاخره تونست علی رو پیدا کنه ... صداش بدجور می لرزید با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... امکان داره تشریف بیارید؟ ... - شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید ... من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام ... هر چند، ماشاء الله خود هانیه خانم خوش سلیقه است ... فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید بالاخره خونه حیطه ایشونه ... اگر کمک هم خواستید بگید ... هر کاری که مردونه بود، به روی چشم ... فقط لطفا طلبگی باشه ... اشرافیش نکنید ... مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد ... اشاره کردم چی میگه ؟ ... از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت ... میگه با سلیقه خودت بخر، هر چی می خوای دوباره خودش رو کنترل کرد ... این بار با شجاعت بیشتری گفت ... علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم... البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن ... تا عروسی هم وقت کمه و ... بعد کلی تشکر،گوشی رو قطع کرد ... هنگ کرده بود ... چند بار تکانش دادم ... مامان چی شد؟ ... چی گفت؟ ... بالاخره به خودش اومد ... گفت خودتون برید ... دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن ... و ... برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد ... تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم ... فقط خریدهای بزرگ همراه مون بود ... برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد ... حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت ... شما باید راحت باشی ... باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه ... یه مراسم ساده ... یه جهیزیه ساده ... یه شام ساده ... حدود 60 نفر مهمون ... پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت ... برای عروسی نموند ... ولی من برای اولین بار خوشحال بودم... علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود ... 👈ادامه دارد… •┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈• 🔴امام خامنه ای: ✔️آتش به اختیار یعنی؛ کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی •┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈• http://eitaa.com/atashnews 📡Channel: @atashnews
❗️چطوری تذکر بدم؟ 4️⃣ قاطع بگو! 🔘 نباید فکر کنه تردید داری...👆 😩 اگه سختته تذکر بدی، یا نمیدونی چی باید بگی 👈 مجموعه پست‌ها با هشتگ رو دنبال کن 👌 و برای دوستات هم بفرست. ┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅ ✍ به کانال بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 آموزش مکالمه عربی ❇️ 🔴 در مرز 💌 بفرست برای همسفر اربعینت😍 🌍به کانال خبری🇮🇷🇮🇷 بپیوندید👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/1891631134Cdb2484b0a6
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حماس از ابتدا تا طوفان‌الاقصی 🔹حماس با آغاز انتفاضه اول رسما اعلام موجودیت کرد، انتفاضه ای که صهیونیست ها برای فرار از آن، دست به دامان مذاکره با سازشکاران فلسطینی شدند. این تازه شروع حماس بود. 🔹حماس در اولین عملیات خود، بین سال های 1987 تا 1992 رژیم صهیونیستی را به دریچه سقوط سوق داد و مجبورشان کرد تا برای فرار از فشاری که در کنار انتفاضه، از مقاومت لبنان متحمل می شدند نیروهای خود را از جنوب لبنان به داخل فلسطین بیاورند و به جای حضور مستقیم در لبنان، حضور غیر مستقیم آن هم صرفا از طریق نیروهای «آنطوان لحد» را انتخاب کنند. (آخر) 🌍کانال خبری🇮🇷🇮🇷👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/1891631134Cdb2484b0a6