eitaa logo
شمعدونی☘️عاطفه سادات موسوی
205 دنبال‌کننده
79 عکس
19 ویدیو
3 فایل
به لطف گریه نبود و برای توبه نبود خداگذشت از آدم به احترام حسین #عاطفه_سادات_موسوی اینجام👇 @Asmoosavi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمان‌الرحیم برای یه طبل تووخالی دیگه کسی گوش شنوایی نداره واسه مرگ آدما کف بزنی دوتا دستتم صدایی نداره دلِ پاکِ پشت به قبله‌ت، پس کو؟ معرفت، ماهیتت نبود مگه؟ داری به آدما هم پشت می‌کنی دینت انسانیتت نبود مگه؟! مرگ هر وقتی بیاد، سرم بالاس نمی‌خواد فکر کجا وُ کِی کنم چه برم صفحه‌ی بعدِ قرآنم چه موزیک بعدی رو پلی کنم اون که از فرش به عرش می‌رسه اونی که پر زد و رفت، خوشبخته این که عمری بچه‌هاش کابوس‌و خوابِ پرواز ببينن سخته مادرم که رفت دیدم جاش خوبه‌ وُ دنیا واسه مونده‌ها زندانه دو ساله وقتی که خوابم، روحم لب تختش توو بیمارستانه دست ما رو هم بگیرن ای کاش دستشون توو دستای خداس میگن این قدیمیا میگن از آسمون به زمین می‌باره، خیلی راس میگن🕊
. چه می‌شد حرف چشمان و دهانِ دیگری بودم زنِ غم‌لهجه‌یِ برقع به روی بندری بودم دلم می‌خواست که یک دختر غمگین‌کمان باشم خدا می‌خواهد انگاری زمین زعفران باشم سه‌شنبه‌ی من خدا رو خیلی شکر بابتش و امیدوارم اول مامانم و بعد شما دوستش داشته باشین.🕊 روش‌های تهیه‌ی حضوری و مجازی: مشهد احمدآباد، نبش قائم ۴، پلاک ۴۹، کافه کتاب آفتاب آدرس اینستاگرام: Cafe_ketab_aftab تهران رو به‌روی دانشگاه تهران، پاساژ فروزنده، طبقه منفی یک پلاک ۲۱۲، کتاب‌سرای فصل پنجم و سفارش در شخصی: @Maliheakhoondi
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم من آمدم که سرِ دین و باورم باشم اگرچه منتقدم، پشت کشورم باشم هزار چشم به دنبال آب و خاک من است به فکر در به دری و نفاق این وطن است چه ترس از این همه طوفان، تنِ درختان را قوی کند فقط این باد ریشه‌هامان را تکان نداده تو را هیچ رعشه‌ای، وطنم! و کوچکت نکند هیچ نقشه‌ای، وطنم! در اوج قدرت از این تاج و تخت می‌ترسد و شیرترینش هم از گربه سخت می‌ترسد! چه با شکوه و قشنگ است جان دهی، آری برای کشور سبزی که دوستش داری‌
سی_و_دو_سالگی🕊 . شبیه قیچی‌ اگر هرکه هرچه داده بریدم چه کند بود زمان‌ و چه صاف و ساده بریدم غمی که پای خودش را گذاشت روی گلویم به سرعتی که همان ابتدای جاده بریدم چه ترش‌رو شده‌ام، مادرم حلال کند کاش که او اگرچه به من شیر پاک داده، بریدم سی و دو سالگی‌ام را زدم به تیزیِ جاده که حکم مرگ خودم بود و با اراده بریدم * خدا نشست کنارم و کیکِ معجزه‌ای را کنارِ سینیِ چایِ امام‌زاده بریدم . هفتم مردادماه هزار و چهارصد و سه🕊 به مادرم بگین... . .
امشب ساعت ۱۹، شبکه‌ی یک سیما ساعت ۲۱، شبکه‌ی چهار سیما برنامه‌ی سرزمين شعر🕊
شبانه آمده‌ام محضر امامِ رضا دلم گرفته از این عیدها تک و تنها نه دختری بغلم هست تا پرش باشم نه مادری که شب عید، دخترش باشم و کاش بی کسی‌ام روز عید گم باشد برات و کادو اَم آقا بلیت قم باشد چقدر تشنه‌ی یک خلوتم به دشت شبیه دلم هوائیه چادر زدن کنار ضریح شکسته‌حالم و حالا بهانه‌ام قم اوست همین که پر بزنم، آشیانه‌ام قم اوست دلم کبوتر جلدش، اگرچه که دور است مسیر مشهد تا قم به سرعت نور است ** بِکِش مرا به حریمت که زائرت باشم بخواه حضرت معصومه! شاعرت باشم ولادت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها مبارک 🕊