"مرثیه ای بر یک شکست"
یا
شکست #نواصولگرایی، #ققنوس جبهه انقلاب؟
شکست اصلاحطلب ها در حالیکه پایگاه رایشان به میدان نمیآمد و حتی خاتمی تکرار نکرد و روحانی پیشاپیش تبریک گفت آنقدر واضح بود که برخی از هول حلیم افتادند در دیگ و انواع رانت و قدرت طلبی را به منصه ظهور رساندند و حتی فاسدین پاک دست را در لیست خود جای دادند!
این یک شکست بزرگ برای اصولگرایی و نو اصولگرایی بود!
چرا که نواصولگرایی نتوانست به پوست اندازی برسد و آرمان های 57 را زنده کند بلکه به دامن قدرت گرایی و توسعه طلبی غلتید و بیش از پیش در ارزش ها و هنجارهای محافظه کاری به رشد و تعالی رسید،
پیروزی در کنار مشارکت پایین وجه دیگر این شکست است، کافی است مقایسه کنید پیروزی این دوره را با دوره هفتم و جبهه آبادگران که در یک رقابت با مشارکت بالا پیروز شدند و مبداء برخی تحولات گشتند اگرچه دچار قدرت طلبی و تحریف شدند.
- مشارکت پایین مردم را اگرچه اولا معلول ناکارمدی مجلس و دولت میدانم اما سهم جبهه اصولگرایی در عدم معرفی چهرهای موفق و واقعی و برآمده از خواسته ها و نیازهای مردم را باید علتی مهم در مشارکت پایین دانست،
لیست پر از چهرهای تکراری و با گفتمان تکراری و با ائتلافی زورچپانی شده آن هم سه روز قبل از انتخابات، چه شور و شوقی را در مردم برمی انگیزاند!
انداختن تقصیر مشارکت پایین بر گردن پایگاه رای اصلاحطلبان فرار از ندیدن واقعیتی دیگرست، چراکه عمده مردم در هیچ یک از دو پایگاه نیستند و با دلایل مختلف به یک جریان تمایل پیدا می کنند.
و اینجا نقش بازنده جبهه اصولگرایی بیش از پیش روشن می شود، جریانی که نتوانست بعد از شکست مفتضحانه اصلاحات و اعتدالیون در پروژه برجام و ناکارآمدی مجلس دهم و دولت یازدهم، رای و نظر مردم را به خود جلب کند و مشارکت بالا ایجاد کند، چه پبروزی و بردی داشته است؟
اگر اصولگرایی خود را حزبی قدرت طلب می داند که با هر میزان رای و مشارکت، راضی به نتیجه برد است، پس اساسا باید آن را خارج از جبهه انقلاب ترسیم کرد و نه یک جریان انقلابی، چرا که جریان انقلاب اولا و بالذات به مشارکت و تقویت اصل نظام میاندیشد سپس به نیروها و افراد و حزب خود،
اینجاست که باید به فکر سوزاندن و برانداختن تصورات و ذهنیت های گذشته از تداول و چرخه قدرت باشیم تا امیدوار به تولد ققنوسی مبارک برای جبهه انقلاب
ان شاالله
#انتخابات
#ایران
3/12/98
@atraf_man