eitaa logo
عطر1و1
74 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
14 فایل
🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃 📡 @atrekhas 🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صاحب نفس
من(( شاعرم )) امّا اگر نقاش بودم یک عصرِ عاشورایِ دیگر میکشیدم قطعاًبرای تسلیت دادن به زینب(س) حتی شده یک نیزه کمتر می کشیدم 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
عطر1و1،استادمحرابیان،شهیدی که گرفتار شد !!!.mp3
1.93M
🎤 🔊 🍃 🌹 شهیدی که گرفتار شد‌..... ✍گرفتاری های پایمال کردن مال و آبروی مردم در عالم برزخ 🔖منبع : کتاب روزنه های از عالم غیب 🔰بازی با آبروی مردم توسط یک ....... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ 👇کانال سخنرانی تاثیرگذار👇👇 👌رسانه دینی 👇💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 ... ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صاحب نفس
🏴 《هِل مِن ناصرٍ یَنصُرنی》 بہ این معنا نبود ڪہ حسین (ع) یاور مے خواهد و نیازے بہ یارے آن ها دارد. حسین (ع) داشت فریاد مے زد ڪہ بہ سوے من بازگردید،بہ سوے خداوند! آغوش رحمت من بہ روے شما گشادہ است،خود را یارے ڪنید و رها باشید از گروہ زیان ڪاران. نفهمیدند... گوش هاے آن ها تنها شنید و فهمید ڪہ حسین (ع) بہ یار و یاور نیازمند شدہ است‌..‌. 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
( در کربلا، همه چیز روی حساب است ! ) آیه الله حائری شیرازی ره ↯↯ امام حسین ع در شب عاشورا یک جور سخن گفت ! و در روز عاشورا یک جور دیگر ! شب عاشورا ، سخن از "نمی‌خواهم " " احتیاج ندارم " " بروید" "بیعتم را برداشتم " بود روز عاشورا می‌گوید : " بیائید به من کمک کنید ! " " آیا یاور و مددکاری هست؟ " ( هَل مِن ناصِرٍ یَنْصُرُني؟؟؟ ) شب ، صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین پاک‌ها باشد ! روز، ، سخن می‌گوید تا مبادا پاکی در بین خبیث‌ها مانده باشد ! شب ، غربال می‌کند تا فقط صالحان بمانند روز غربال می‌کند تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند !! 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
⭕️تیر سه شعبه یعنی چه؟ تیر سه شعبه یعنی همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم! همین بدحجابی و رعایت نکردن ها است سه شعبه دارد! 🔸یک شعبه اش این است که خودمان گناه کرده ایم ... 🔹یک شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداختیم ... 🔸یک شعبه هم قلب امام زمان (عج) است که نشانه گرفتیم ... وای بر ما ▫️بانو! این چادر تا برسد به دست تو هم از کوچه های مدینه گذشته هم از کربلا هم از بازار شام! چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند ...
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ☝️☝️☝️ زوّران (ع) به مشهد مقدس حرم (ع) و منقلب شدن آنها!! 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💙بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم💙🍃 🍃💚 اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃💖 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖🍃        💜❤️🧡💙💚💖💝 🍃📕❤️ تقویم‌ امروز‌‌ سه‌شنبه 👇 🍃🗓💙 11 شهریور 1399 ه‌ش 🍃🗒❤️ 12 محرم 1442 ه‌ق 🍃📒💜 1 سپتامبر 2020  م 🍃💖 ذکر روز‌ سه‌شنبه💖🍃 🍃💚 یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 💚🍃       🍃🌸حدیث روز🌸🍃 🍃💚 امام سجاد علیه السلام : 🍃🖤 هیچ روزی مانند روز [شهادت] حسین (ع) نیست که سی هزار نفر علیه او جمع شدند و همه گمان می‌کردند از این امت هستند و همه می‌خواستند با ریختن خون او به خدا نزدیک شوند ؛ 🍃💖 در حالی که حسین آنها را نصیحت می‌کرد ، اما تاثیری نداشت تا اینکه او را از روی سرکشی و ظلم و دشمنی کشتند . 🍃📚 منبع : امالی شیخ صدوق ، ص 463 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطر1و1
داستان بسیار زیبا و تاثیر گذار از عنایت امام سجاد علیه السلام شیعه ای داشت اشتیاق زیاد در مدینه به حضرت سجاد با یکی هدیه سال ها از دور می رسیدی امام را به حضور گفت با او عیال او یکسال کی محب علی و احمد و آل دوستی از دوسر بود بهتر خاصه در خاندان پیغمبر گفت شوهر چه هدیه ای بهتر از ملاقات نجل پیغمبر این سخن در اطاق در بسته هر دو گفتند باهم آهسته مرد بر دیدن امامش باز بعد یک سال رفت سوی حجاز مثل هر سال با صفای تمام هدیه آورده بود بهر امام خواست از او امام هر دو جهان که شود بر امام خود مهمان چون ز صرف طعام فارغ گشت بود حاضر در کنار او یک طشت خواست مولا از او که ریزد آب تا بشوید دو دست بهر ثواب آب از فیض دست آن سروَر گشت دُر و جواهر و گوهر گفت این دُر و جواهر بسیار هدیه باشد به همسرت ، بردار با عیالت بگو ز صدق و صفا این بُود هدیه ولی خدا تا دگر شکوه ای ز ما نکند گله از حجت خدا نکند ادامه 👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از عطر1و1
مَرد شد از امام خویش خجل بار شرمندگیش بر روی دل باز شد از حجاز سوی وطن ریخت گوهر بدامن آن زن گفت وای بر تو کان ولی الله بود از گفته ات همه آگاه زن از این لطف و این همه اعجاز گشت سر تا به پای سوز و گداز گفت من سیم و زَر نمی خواهم مال دنیا دگر نمی خواهم نیست با سیم و زَر دگر کارم شوق روی امام را دارم سال بعد آن دو ، راه بسپردند رو بسوی مدینه آوردند بسکه رَه دور بود و ناهموار گشت آن زن زِ رنج ره بیمار شوهر او را به جای اَمنی برد لیک زن پیش دیدگانش مُرد چشم او بَست و با شتاب تمام رفت در محضر شریف امام کرد مولا زِ لطف روی به او گفت خوش آمدی عیالت کو ؟ داد پاسخ که آن نکو بنیاد در یکی کاروانسرا جان داد کَس نبود از طریق غمخواری بهر دَفنش کند مرا یاری گفت مولا برو که دلدارت هست در انتظار دیدارت ادامه 👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از عطر1و1
یارت از لطف کبریا زنده است سالم و شادکام و پاینده است باز گردید و دید یارش باز زنده گردیده از رَه اعجاز گفت ای یار ، حال تو چون بود که دلم از ملال پُرخون بود گفت چون از تَنم روان می رفت مرغ روحم به آسمان می رفت شهریاری رسید و گفت این زن بوده مشتاق بر زیارت من از کَرم زیر لَب دعایی خواند روح من را به جسم برگرداند زن بسوی مدینه رو آورد تا نِگه بر جمال مولا کرد گفت ای قبله گاه دل حرمت تو مرا زنده کردی از کرَمت تا که باشم در این جهان زنده جانم از لطف توست شرمنده حیف از این جسم پاک کز بیداد خصم آزارها به او میداد او که خود آفتاب قافله بود دست و پایش میان سلسله بود عرق از روی لاله گون می ریخت دائم از ساق پاش خون می ریخت ذکر حق را به تاب و تب می خواند در خرابه نماز شب می خواند دست قرآن کجا ،طناب کجا ؟ او کجا مجلس شراب کجا ؟ بر سر آن امام جن و بشر شامیان ریختند خاکستر اشک چشم امام را دیدند همگی کف زدند و خندیدند سوخت زین شعله هستی عالم لب فرو بند از این سخن ((میثم)) حاج غلامرضا سازگار 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
️✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍃 🌺💔 🍃✨╱◥████◣ 🍂│田│▓ ∩ │◥███◣ 🌺│∩│ ▓ ║∩田│║▓田 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻🌺 📡 @atre1o1 🇮🇷 📡 @atre1o1 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
گاه آهسته فقط وای برادر می‌خواند لب تشنه «قتلوها» بود که از بر می‌خواند اشک می‌ریخت و هر آینه می گفت حسین تا دم مرگ فقط روضه حنجر می‌خواند علیه السلام
هدایت شده از صاحب نفس
از تيرهای حرمله يک تير مانده بود آن هم نشد حرام...بماند بقيه اش هرکس ک زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام...بماند بقيه اش شمشيرها تمام شد و نيزه ها تمام شد سنگ ها تمام...بماند بقيه اش گويا هنوز باور زينب نمی شود بر سينه امام؟...بماند بقيه اش پيراهنی که فاطمه با گريه دوخته در بين ازدحام...بماند بقيه اش راحت شد از حسين همين که خيالشان شد نوبت خيام....بماند بقيه اش رو کرد در مدينه که يا ايّها الرسول يا فاطمه! سلام...بماند بقيه اش از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون علی الدوام...بماند بقيه اش سر رفت، آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پيکر امام... بماند بقيه اش بر خاک خفته ای و مرا می برد عدو من ميروم به شام...بماند بقيه اش دلواپسم برای سرت روی نيزه ها از سنگ پشت بام...بماند بقيه اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام...بماند بقيه اش حالا قرار هست کجاها رود سرش از کوفه تا به شام...بماند بقيه اش تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام...بماند بقيه اش قصه به "سر" رسيده و تازه شروع شد شعرم نشد تمام... بماند بقيه اش 🥰 😘 ☝️ @saheb_nafas 🇮🇷