eitaa logo
عطر1و1
99 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
15 فایل
🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃 📡 @atrekhas 🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💚﷽💚🍃 در بیان فضائل حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام شیخ مفید رحمة الله علیه روایت کرده که آن حضرت در سفری که به جانب بصره کوچ فرمود به جهت دفع اصحاب جمل نزول اجلال فرمود در رَبَذه، حجّاج مکه نیز آنجا فرود آمده بودند و در نزدیکی خیمهٔ آن حضرت جمع شده بودند تا مگر کلامی از آن حضرت استماع کنند و مطلبی از آن جناب استفاده نمایند و آن جناب در خیمهٔ خود به جای بود. ابن عباس به جهت آنکه حضرت را از اجتماع مردم خبر دهد و او را از خیمه بیرون آورد گفت رفتم به خدمت آن حضرت یافتم او را که کفش خود را پینه می زند و وصله می دوزد، گفتم که احتیاج ما با آنکه اصلاح امر ما کنی بیشتر است از آنکه این کفش پاره را پینه بدوزی، حضرت مرا پاسخ نداد تا از اصلاح کفش خود فارغ شد آنگاه آن کفش را گذاشت پهلوی آن یکتای دیگرش و مرا فرمود که این جفت کفش مرا قیمت کن. من گفتم قیمتی ندارد یعنی از کثرت اندراس و کهنگی دیگر قابل قیمت نیست و بهایی ندارد فرمود با این همه چند ارزش دارم؟ گفتم درهمی یا پارهٔ درهمی، فرمود به خدا سوگند که این یک جفت کفش در نزد من بهتر و محبوب تر است از امارت و خلافت شما مگر اینکه توانم اقامه و احقاق حقی کنم یا باطلی را دفع فرمایم الخ. 📚منتهی الآمال @atre1o1 🇮🇷
داستان ائمه 6 آشکار شدن قبر مخفی علی (ع) بعد از 130 سال هنگامی که حضرت علی (ع) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفی دفن کردند، و محل قبرش مخفی بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت، بخصوص خوارج و بنی امیه، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود. دههاسال گذشت، همچنان قبر آن حضرت مخفی بود، تا اینکه در زمان خلافت هارون الرشید حادثه ای موجب پیدا شدن قبر آن حضرت گردید(36) آن حادثه این بود: عبدالله بن حازم می گوید: روزی برای شکار همراه هارون از کوفه بیرون رفتیم، در بیابان به ناحیه غریین، رسیدیم، در آنجا آهوانی را دیدیم، بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم، آن آهوان به تپه ای که در آنجا بود پناه بردند، و بالای همان تپه ایستادند، ناگهان بازها در کنار آن تپه فرود آمدند، و سگهای شکاری بازگشتند. هارون از این جریان در شگفت شد که این چه رازی (سرّی) است که آهوان به آن تپه می روند، و بازها و سگها جرئت رفتن به آنجا را ندارند؟! بار دیگر دیدیم؛ آهوان از آن تپه فرود آمدند، و سگها به سوی آنها رفتند، آهوان به سوی آن تپه رفتند، و بازها و سگها از رفتن به سوی تپه باز ایستادند، و این حادثه سه بار تکرار شد. هارون به من گفت: بشتاب به جستجو پرداز، احتمالا این تپه مکان مقدسی است و اسراری در آن نهفته است ما به جستجو پرداختیم تا پیرمردی از طائفه بنی اسد را یافتیم، او را نزد هارون آوردیم. هارون از او سؤالاتی کرد. پیرمرد گفت: آیا در امان هستم؟ هارون به او امان داد. پیرمرد گفت: پدرم از پدرش حدیث کرد که آنها گفتند: قبر شریف حضرت علی (ع) در این تپه است، و خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است، و هر کس به آنجا پناه نمی برد مگر اینکه ایمن گردد؟ هارون از اسب پیاده شد و آبی طلبید و وضو گرفت و کنار آن تپه رفت و در آن جا نماز خواند و خود را به خاک آن مالید و گریه کرد سپس از آن جا به سوی کوفه بازگشتیم(37).به این ترتیب قبر مقدس امام علی (ع) پس از حدود 130 سال مخفی بودن، آشکار گردید 🌸🌸🌸🌸🌸 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
داستان ائمه 6 آشکار شدن قبر مخفی علی (ع) بعد از 130 سال هنگامی که حضرت علی (ع) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفی دفن کردند، و محل قبرش مخفی بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت، بخصوص خوارج و بنی امیه، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود. دههاسال گذشت، همچنان قبر آن حضرت مخفی بود، تا اینکه در زمان خلافت هارون الرشید حادثه ای موجب پیدا شدن قبر آن حضرت گردید(36) آن حادثه این بود: عبدالله بن حازم می گوید: روزی برای شکار همراه هارون از کوفه بیرون رفتیم، در بیابان به ناحیه غریین، رسیدیم، در آنجا آهوانی را دیدیم، بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم، آن آهوان به تپه ای که در آنجا بود پناه بردند، و بالای همان تپه ایستادند، ناگهان بازها در کنار آن تپه فرود آمدند، و سگهای شکاری بازگشتند. هارون از این جریان در شگفت شد که این چه رازی (سرّی) است که آهوان به آن تپه می روند، و بازها و سگها جرئت رفتن به آنجا را ندارند؟! بار دیگر دیدیم؛ آهوان از آن تپه فرود آمدند، و سگها به سوی آنها رفتند، آهوان به سوی آن تپه رفتند، و بازها و سگها از رفتن به سوی تپه باز ایستادند، و این حادثه سه بار تکرار شد. هارون به من گفت: بشتاب به جستجو پرداز، احتمالا این تپه مکان مقدسی است و اسراری در آن نهفته است ما به جستجو پرداختیم تا پیرمردی از طائفه بنی اسد را یافتیم، او را نزد هارون آوردیم. هارون از او سؤالاتی کرد. پیرمرد گفت: آیا در امان هستم؟ هارون به او امان داد. پیرمرد گفت: پدرم از پدرش حدیث کرد که آنها گفتند: قبر شریف حضرت علی (ع) در این تپه است، و خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است، و هر کس به آنجا پناه نمی برد مگر اینکه ایمن گردد؟ هارون از اسب پیاده شد و آبی طلبید و وضو گرفت و کنار آن تپه رفت و در آن جا نماز خواند و خود را به خاک آن مالید و گریه کرد سپس از آن جا به سوی کوفه بازگشتیم(37).به این ترتیب قبر مقدس امام علی (ع) پس از حدود 130 سال مخفی بودن، آشکار گردید 🌸🌸🌸🌸🌸 📡 @atrekhas 🇮🇷