#جنگ_نرم
👈وقتی ما از استقلال حرف میزنیم،
یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم
که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. 😍
نظام سلطه ضدّ این آزادی است؛
یک روز با استعمار،
یک روز با استعمار نو،
یک روز با شیوههای امروز
-که شیوههای جنگ نرم است-
پدر ملّتها را دارند درمیآورند؛😔
البتّه هر جا لازم باشد
با نیروی نظامی وارد میشوند و هیچ اِبائی هم نمیکنند.
۱۳۹۸/۰۹/۰۶
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار بسیجیان
#لبیک_یا_خامنه_ای
┄┅═✧❁📱❁✧═┅┄
@GHASEDAK_313
┄┅═✧❁📡❁✧═┅┄
🖇 رهبر 🌱
-لباس گرم چند لایه حضرت آقا💚
امروز در اتاق جلسات غیر رسمی با حضور بعضی مسئولین سازمان تبلیغات، خیلی برای چشم های بینا پیام دارد.
-همچین رهبری اگه عشق نیس پس چیه؟😍
#لبیک_یا_خامنه_ای
#لباس_گرم
༺◍⃟❤️@GHASEDAK_313
🖇 #شهیدانه🌱
🌹شهید محمد اسماعیل پاسدار
ما، در دوران غیبت امام دوازدهم مهدی (عج) تعالی فرجه زندگی میکنیم
و خود را آماده ی ظهور امام میکنیم. دشمن نمیخواهد این را ببیند و حمله ور شده است بر حکومت اسلامی ما و میخواهد این غنچه ی تازه سر برآورده را نابود کند که نخواهد توانست
تا وقتی که رهروان راه حسین (ع) در این صحنه ی پیکار هستند،
ضربه ای به این انقلاب بزند.
این انقلاب، زمینه ساز حکومت امام زمان(عج) است.
#امام_زمان
°•🌹↷
📜@GHASEDAK_313
#فرازی_از_وصیت_نامه
🖇🤎
❬مےگفتتو؎زندگےاگربرخۍمسائل
پیـشآمدڪـهبرایتتلخبودتویخـودٺ
بریـز،
اجازهندهکہاینمسائلباعث
کدورتودلگیریۍشود،ازخدابخواهاوبھ
بہترینحالٺ،مشکلاترابرطرفمیڪندꔷ͜ꔷ❭
↵شَهیـدابراهیـٖمهـاد؎••🍪
°•🌹↷
📜@GHASEDAK_313
#بدونتعارف
تانصف شب برای چرخیدن توفضای
مجازی وقت داریم ولی برای خوندن یه صفحه قرآن یا دعای کمیل یا حتی یه رکعت نماز شب وقت نمیزاریم😔💔
وقتشه به خودمون بیاییم.
༺◍⃟🔥@GHASEDAK_313
عطر معرفت
#زیارت_عاشورا (شب جمعه شب زیارتی مخصوص امام حسین علیه السلام ازراه دور زیارت کنیم باخواندن زیارت عا
#شب_زیارتی_امام_حسین
#زیارت_عاشورا
بِہهَۅاۍحَرَمَشمۍگُذَرَداَیـٰامَم
ڪۅهِدَردَمڪِہڪُنَدنـٰامِحُسیـنآرامَم..
-صلیاللهعلیکیااباعبدالله
༺◍⃟💔@GHASEDAK_313
عطر معرفت
🍀🌷رمان امنیتی #عقیق_فیروزهای 🍀🌷 قسمت #شانزده رکاب (آقا) گاهی زمان نباید بگذرد اما میگذرد؛ مثل
🌷🍀رمان امنیتی #عقیق_فیروزهای 🌷🍀
قسمت #هفده
عقیق
خودش هم نمیدانست چرا به محض دیدن لیلا،
جارو برداشته و حیاط را تمیز میکند. لیلا ایستاده بود و با تکیه بر دیوار، به تکانهای جارو خیره بود.
ابوالفضل زیرچشمی لیلا را میپایید و منتظر بود موضوعی پیدا شود که حرف بزنند. لیلا را که میدید، یاد مادر میافتاد.
انتظارش خیلی طول نکشید.
لیلا که پیدا بود تا الان به چیزی فکر میکرده، شروع کرد:
- میگم ابوالفضل... تو تکلیف شدی؟
ابوالفضل ناخودآگاه یک لحظه دست نگه داشت و دوباره ادامه داد:
- من؟! خب... نه! یعنی یه سال دیگه تکلیف میشم. ولی از هفت سالگی نمازام رو میخوندم.
لیلا ذوق کرد و ابوالفضل با دیدن ذوق لیلا، بادی به غبغب انداخت:
-خب آره! نه این که بابام زورم کنه ها! خودم دوست داشتم. تو نماز بلدی؟
-معلومه! منم بعضی وقتا میخونم.
ابوالفضل دنبال راهی برای ادامه گفت و گو میگشت که لیلا گفت:
- من امسال تکلیف میشم... اگه تکلیف بشم، تو هم تکلیف بشی، ما دیگه نمیتونیم باهم حرف بزنیم؟
ابوالفضل اصلا انتظار چنین جملهای رانداشت. حتی به این موضوع فکر هم نکرده بود. نمیدانست چه جوابی بدهد. آرام زمزمه کرد:
-خب... آره.
لیلا هم حرفی برای گفتن نداشت.
شاید خواست بحث را عوض کند که گفت:
- یه چیزی بهت بگم به کسی نمیگی؟
ابوالفضل خوشحال از اعتماد لیلا گفت:
-معلومه نمیگم!
لیلا صدایش را کمی پایین آورد و با شوق گفت:
-مامانم یه نی نی داره! دو ماه دیگه برام یه خواهر به دنیا میاره.
یادش آمد نباید جلوی ابوالفضل درباره پدر و مادرش حرف بزند. برای همین سریع دستش را روی دهانش گذاشت.
🍀 ادامه دارد...
✍🏻 نویسنده خانم فاطمه شکیبا
༺◍⃟💝@GHASEDAK_313
عطر معرفت
🌷🍀رمان امنیتی #عقیق_فیروزهای 🌷🍀 قسمت #هفده عقیق خودش هم نمیدانست چرا به محض دیدن لیلا، جارو ب
🌷🍀رمان امنیتی #عقیق_فیروزهای 🍀🌷
قسمت #هجده
فیروزه
مثل همیشه، به میز تکیه داده بود،
اما این بار دست به سینه و اخم آلود. همین حالتش برای بچههایی که با بگو بخند وارد میشدند، سوال ایجاد میکرد؛ طوری که کمی خودشان را جمع و جور کنند.
یکی دو نفر هنوز نفهمیده بودند بشری عصبانی است و روی صندلی یله میدادند.
بشری که دید بچهها هنوز در حال و هوای جلسه نیستند، درحالی که به سمت در میرفت آرام و محکم گفت:
-بشینید رو زمین!
چند نفری که صدایش را شنیده بودند،
از ترس عصبانیتش نشستند اما بقیه حواسشان نبود. در را بست و بلندتر گفت:
-بشینین رو زمین!
حالا دیگر همه ده، دوازده نفر نگاه متعجبشان به بشری بود. مریم که خنده روی لبهایش خشکیده بود، سوال کرد:
-چرا روی زمین؟
بشری با کنار پایش لگدی به در زد و صدایش را بالاتر برد:
-گفتم بشینید رو زمین!
هیچ کس تا به حال عصبانیت و فریاد کشیدن بشری را ندیده بود. برای همین همه بهت زده روی زمین نشستند و حتی کسی جرأت نکرد برای تهویه هوای گرفتۀ دفتر بسیج، بلند شود و پنجره را باز کند.
بشری دست به سینه مقابل بچهها ایستاد؛ صاف و با شانههای عقب رفته و پاهای به عرض شانه باز.
بچهها در سکوت مطلق، روی زمین سرد و میان جعبههای پوستر و کتاب، منتظر حرفهای بشری بودند. بشری اول با صدای آرام شروع کرد:
- کسی براتون دعوتنامه داده بود خانوما؟
جواب نشنید.
- پس قبول دارید به زور تشریف نیاوردید شورای بسیج، مسئولیتاتونم خودتون باتوجه به علاقهتون انتخاب کردید. درسته؟
سرشان را تکان دادند. بشری هم سرش را تکان داد.
- چقدر خوب که باهام صادقید. پس یه توانایی و ظرفیتی توی خودتون دیدین، وگرنه اصلا ازتون بعیده همین طوری و الکی سرتون رو زیر بندازید بیاید توی کار امام زمان(عج). مگه نه؟ چون میدونید اگه اینجا مسئولیت بگیرید و جا اشغال کنید و از ظرفیتاش استفاده کنید، ولی کار نکنید و فقط اسمش روتون باشه، یا کار رو خراب کنید و بندازید روی دوش این و اون، اون دنیا خود آقا جلوتون رو میگیره میگه تو که نمیتونستی واسه چی اومدی جا گرفتی؟
صدای بشری با هر کلمه بالاتر میرفت. دستش را زد روی میز؛ بچهها تکان خوردند.
- مگه بهتون نگفتم هفت صبح به جای صبحگاه میاین اینجا جلسه؟ مرده بودین همهتون؟ باید بیام دونه دونه با التماس از توی کلاس بکشمتون بیرون که بیاین جلسه؟
رو کرد به اولین کسی که مقابلش بود:
-خانم احمدیان، مگه مسئول نیروی انسانی نباید دائم اینجا باشه مدارک رو تحویل بگیره؟ این چه وضع پوشههاست؟
قبل از جواب احمدیان، رفت سراغ بعدی:
-مریم مگه مسئولیت پانل با واحد فرهنگی نیست؟ سه هفتهست پانل به روز نشده!
نرگس تیم اجرایی تو برای نمایشگاه چرا کاری نکردن؟
عاصمی هنوز گزارش اردوی گلستان شهدا تحویل من نشده!
وقتی همه را از دم تیغ انتقادش گذراند، نرگس به خودش جرات داد:
-خب بشری خیلی انتظار داری! چرا جو گیر شدی که فرماندهای؟ ما رو درک کن، همهمون کنکوری هستیم!
بشری سعی کرد منفجر نشود و آرام باشد:
-اولا من فرمانده نیستم، مسئولم! دوما جوگیر نشدم، شماها بی حال شدین! سوما مگه من کنکور ندارم؟ پس فرق ما باهم چیه؟ من درس نمیخونم؟ بچهها من درس نمیخونم؟ غیر درس خوندن، درسای حوزه رو هم باید بخونم، باشگاه هم میرم، پس فرقم با شما چیه؟ چرا من میرسم، شماها نمیرسین؟ اگه نمیخواین کار کنین بهونه نیارین. راحت بگید نه تا من یه تیم دیگه جور کنم، یا علی!
و از دفتر بیرون رفت.
🍀 ادامه دارد...
✍🏻نویسنده خانم فاطمه شکیبا
༺◍⃟💝@GHASEDAK_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سوره_واقعه
💠اثرات عجیب سوره واقعه درشب جمعه..
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
༺◍⃟📜@GHASEDAK_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✧﷽✧
دلم هوای باران دارد...
ترنمی که چشمانم را بشوید و نگاه غبار گرفته ام را زلال کند...
مگر با نگاه اندود شده با گناه ؛ می توان تو را نظاره کرد؟
یا مهدی عجل الله...
سلام امام زمانم
صبح بخیر
#صبح_بخیر
༺◍⃟🌞@GHASEDAK_313
#حدیثانه
🌹امیرالمؤمنین( ع):
💎منتظران فرج مانند،
شهیدانی هستند که در ،
راه خدا ،در خون
خود غلتیده اند.😍😇
✨بحار
#امام_زمان
°•🌱↷
↱ @GHASEDAK_313 ↲
#قاصدک
آخرش..!
یكنفر از رآه میرسد،
کـہ بـودنش :)
جبرآنتمآمنـبودنهاست.
محبوبمن کجایی؟؟؟ ♥️
📨@GHASEDAK_313
#انگیزشی
همیشہ روبہ جلـو
حرڪت ڪن
حتۍباقـدم هاے
ڪوچڪ 👌
@GHASEDAK_313
┄┅┅┅┅🌺┅┅┅┅┄
⚠️ #تلنگر
میگویند جمعه می آید …
آری، روزی که بازار تعلقات دنیا را تعطیل کنیم؛ او خواهد آمد
اما قبول کنید،تعطیل تر از جمعه وبازار خودماییم😔💔
اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
༺◍⃟💥@GHASEDAK_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ثواب_یهویی😍😇
🌸آدینه
معطر به ذکر شریف صلوات
بر حضرت محمد مصطفی (ص)
🌸و خاندان پاک و مطهرش
🌸 🌸 الّلهُمَّ صلّ
🌸 🌸 علْی
🌸 محَمَّدٍ
🌸 وآلَ
🌸 محَمَّدٍ
🌸 وعَجِّل
🌸فرَجَهُم
👈حالا برای تعجیل درفرج هم صلوات بفرست
تعداد رودر لینک زیر ثبت کنید اجرتان با
#امام_زمان
👇
https://EitaaBot.ir/counter/jy1uh
༺◍⃟❤️@GHASEDAK_313
📎#رهبرانه🌱
🌿باخـٰامنہاۍعھدِشھادتبستیم
🌿جـٰانبࢪڪفوسࢪبندِولایتبستیم
🌿ڪافۍستاشاࢪهاۍڪندࢪهبࢪِما
🌿بۍصبࢪوقࢪاࢪ،دلبࢪایشبستیم🖇
❣#لبیک_یا_امام_خامنهای
༺◍⃟❤️@GHASEDAK_313
عطر معرفت
📎#رهبرانه🌱 🌿باخـٰامنہاۍعھدِشھادتبستیم 🌿جـٰانبࢪڪفوسࢪبندِولایتبستیم 🌿ڪافۍستاشاࢪهاۍڪندࢪهبࢪِما 🌿
🔗آقا را از هر طرف که بخوانی آقاست...
🔸چشم منو و فرمان شما حضرت آقا
🔸جانم سپرت روز بلا حضرت آقا
#لبیک_یا_خامنه_ای
༺◍⃟❤️@GHASEDAK_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
👤استاد عالی
🎥 چهار راهکار پیامبر صلی الله علیه و آله برای حفظ خانواده در آخرالزمان
#پیامبر_اکرم
#امام_زمان
༺◍⃟🎥@GHASEDAK_313
عطر معرفت
#زیارت_آل_یاسین #صوتی🎙 باصداے علے فانے #امام_زمان 🤲@GHASEDAK_313💫 ━━━━━•••❁•••━━━━━
#زیارت_آل_یاسین
اے ناجے دل هاے پریشان برگرد...
✨غروب جمعہ دلمـان را بسپاریـم بہ
زیارٺ امام زمانمـان باهـم بخـوانیـم
زیارٺ آل یاسیـن را
التماس دعا🤲
#امام_زمان
🤲@GHASEDAK_313💫
━━━━━•••❁•••━━━━━
❣#دلتنگی❣
طاقتم طاق شد
از دورے دلگیر شما💔😭😭
جمعهے آمدنت
ڪاش مقدر مۍشد
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_زمان
°•↷
࿐@GHASEDAK_313💔