eitaa logo
عطر ناب خدا 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
10.4هزار ویدیو
134 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 . @Hossein_Hajivand
مشاهده در ایتا
دانلود
CQACAgQAAxkBAAE7vM1hG6Bl1xjD0vollyzTz81-C6l6LAACvwkAAkWu2FCqHHLZ58UlECAE.mp3
5.26M
🎙 👤 استاد 📝 ما چی می‌بریم از اشک ریختن برای اباعبدالله علیه‌السلام؟ 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 🖤 @Atre_Naab_khoda
🏴السلام علیک یااباعبدالله الحسین🏴 ⚫️با عرض تسلیت به مناسبت تاسوعا و عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السلام، به احترام عزای امام حسین (ع) امشب و فردا برنامه تبلیغ نداریم🏴 ⚫️در مجالس عزای سیدالشهداء، بنده و بقیه دوستان در مجموعه گسترده را از دعای خیرتون فراموش نکنید✋ ⚫️ان شاء الله مرهمی بر قلب داغدیده حضرت زینب، امام زمان و مادرشان حضرت زهرا علیهم السلام باشیم🤲 همه دوستان به عزاداری شون بپردازند و از این ثواب بزرگ بی بهره نباشند🙏 ⚫️عمری باقی باشه شام غریبان درخدمت دوستان خواهیم بود🏴 🖤لبیک یاحسین لبیک یامهدی🖤 ✔️🎦 📶 ╭─┅═ঊঈ❤️👇ঊঈ═┅─╮ 💎 @Ajaieb_Jahan ╰─┅═ঊঈ❤️👆ঊঈ═┅─╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• • • 🏴 [ {علیه‌السلام‌} ] [ {علیه‌السلام‌} ] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌[ 📽 | ] 🖤 🖤
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مکن ای صبح طلوع🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا ابالفضل العباس🖤 ای علم افراشته در عالمین اکشف و یا کاشف کرب الحسین ای یل حیدر ساقی لشگر الله اکبر الله اکبر 🎬 🏴
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مکن ای صبح طلوع🖤
🌈آخرین جمعه 🌈مرداد ماهتون عالی 🌈آرزو میکنم 🌈هر چه صفای دل 🌈سلامت تن 🌈عشق پاک 🌈و اجابت دعاست 🌈از آن شما مهربانان باشد 🌈روز خوبی در کنار 🌈عزیزانتان داشته باشیـد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 اولسبلنگاه 💐 🌸اطرافتان را با آدمهای 🌼مثبت ، شاد ، پرانرژی 🌸مهربان ، صادق ، یکرنگ 🌼یکدل و خوش فکر 🌸و با فرهنگ پر کنید 🌼آدم‌های اطراف شما 🌸نشان دهنده تفکرات شما هستند═══‌‌
😴😴 🔘داستان کوتاه "مردانگی" او "دزدى ماهر" بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند. در حین صحبت‌هایشان گفتند: چرا ما همیشه با "فقرا و آدمهایى معمولى" سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به "خزانه سلطان" بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد. البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها ... تمامى "راهها و احتمالات" ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام "بهترین راه ممکن" را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند. خزانه "مملو از پول و جواهرات قیمتى" و ... بود. آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام "طلاجات و عتیقه جات" در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند. در این هنگام چشم سر کرده باند به "شى ء درخشنده و سفیدى" افتاد، گمان کرد "گوهر شب چراغ" است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد "نمک" است! بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت "خشم و غضب" دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند. خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟ چه "حادثه اى" اتفاق افتاد؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت: افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما "به هدر رفت" و ما "نمک گیر سلطان" شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود "مال و دارایى پادشاه" را برد، از مردانگى و مروت به دور است که "ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ..." آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد "دست خالى" به خانه هاشان باز گشتند. صبح که شد و "چشم نگهبانان" به "درهاى باز خزانه" افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به "جواهرات سلطنتى" رسانیدند، دیدند "سر جایشان" نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در "میان بسته ها" مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و ... بالاخره خبر به "گوش سلطان" رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و "شگفت آور" بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت: عجب! این چگونه دزدى است؟ براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى "چیزى نبرده" است؟! آخر مگر مى شود؟! چرا؟... ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم ... در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده "در امان" است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم. این اعلامیه سلطان به گوش "سرکرده" دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت: سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید. آنها نزد سلطان آمده و خود را "معرفى" کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده؟! گفت: آرى... سلطان پرسید: "چرا آمدى دزدى" و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟ گفت: "چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت ..." سلطان به قدرى "عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى" او شد که گفت: حیف است جاى "انسان نمک شناسى" مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در "دستگاه حکومت" من "کار مهمى" را بر عهده بگیرى، و حکم "خزانه دارى" را براى او صادر کرد. آرى... "او "یعقوب لیث صفاری" بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود "سلسله صفاریان" را تاسیس نمود." * یعقوب لیث صفاری "سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی"(پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاه آباد واقع در 10 کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. * گفتنی است در کنار این آرامگاه بازمانده های شهر گندی شاپور نیز دیده می شود. ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─ 🖤 @Atre_Naab_khoda
هدایت شده از  یا صاحب الزمان ادرکنی💚
✨🖤✨ ❣ ❣ ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا از هیچکس به جز تو نداریم انتظار بر دستهای توست فقط چشم ما بیا هفته به هفته می گذرد با خیال تو پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت زینب بیا عرض ارادت کم ما را قبول کن امسال هم محرم ما را قبول کن ✨🖤✨🖤✨🖤✨🖤✨🖤✨
هدایت شده از گسترده ‌"شما'
داستانی کاملا واقعی🔞 دختر بچه ای روز اول مدرسه همین که میره تو حیاط شروع میکنه به گریه دورش را می‌گیرن که ساکتش کنند ولی بی فایده است فکر میکنن شاید روز اوله و ترسیده و پدر و مادرش را میخواد زنگ میزنن به پدرش که دخترتون خودش کشت از گریه و بیاین ببینین چشه؟؟!! پدرش میاد مدرسه و میگه چته؟؟ چرا گریه می کنی؟؟؟ دختر به پدرش میگه........😨😨🔞🔞 http://eitaa.com/joinchat/4068016143C8a1762024c صحنه داستان وحشت ناک و عجیب بود 🔞🔞واقعا عجیب بود بزن رو لینک تا ادامه داستان رو بخونی از دست نده که پشیمون میشی😰😰
. .•👤|حاج حسین یکتا . . پای👣 آدم جایی میره که دلش♥️رفته! دلها رو مواظبـ👀باشیم تا پاها جای بَد نره!🚶🏻‍♂ . . 🖤 @Atre_Naab_khoda 🖤 @Atre_Naab_khoda
CQACAgQAAxkBAAE8IHhhHzleYGGmJ6yhMvlRZxs4ONWX3QACmQkAAnvYyFDnn4Yml94qwiAE.mp3
4.01M
🥀🏴💔 سبک برگ خزون، تن جوون‌ها پر خون... حاج‌محمود 🖤 @Atre_Naab_khoda شب
CQACAgQAAxkBAAE8IHlhHzleL06_15Q1HmiH3KnUW_ON-gACnQkAAnvYyFDXeoVdMlYAAiAE.mp3
10.12M
🥀☔️💔 سبک ی فوق العاده تیر بی‌هوا زد، طفل دست و پا زد... حاج‌ 🖤 @Atre_Naab_khoda شب
CQACAgQAAxkBAAE8IHZhHzleXaA5Ex10IXQxDArQE55PrwAClwkAAnvYyFB8I1AJ0z88LyAE.mp3
5.74M
🔹داستان توبه ی رسول ترک ◀️ بسیار زیبا و شنیدنی استاد 🖤 @Atre_Naab_khoda
CQACAgQAAxkBAAE8IHVhHzletJDIq2wIKSiSBNyne-Rs5AAClgkAAnvYyFDCn_mSj56NdyAE.mp3
11.8M
🥀🕯🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 ويژه شهادت حضرت قاسم💔 🎤 🖤 @Atre_Naab_khoda • از خيمه داره مياد بيرون با هيبت حسنى قاسم....☔️
CQACAgQAAxkBAAE8IHZhHzleXaA5Ex10IXQxDArQE55PrwAClwkAAnvYyFB8I1AJ0z88LyAE.mp3
5.74M
🔹داستان توبه ی رسول ترک ◀️ بسیار زیبا و شنیدنی استاد 🖤 @Atre_Naab_khoda
CQACAgQAAxkBAAE8IHRhHzle-cbCkP8xd_0jkklFeOaCJQAClQkAAnvYyFCqXmm4N4msByAE.mp3
9.93M
ای استخوان شکسته کبوتر در خون نشسته… 🏴💔🥀☔️ 🖤 @Atre_Naab_khoda فوق العاده محشر