میثم با شهدا انس داشت و همیشه به مزار شهدا میرفت و نیز به مزار دیگر برادر شهیدم، «مسعود» که منافقین وی را درسال ۶۵ ترور کرده بودند، میرفت.
میثم که پاسدار بود، آخرین باری که میخواست به سوریه برود، سر مزار برادر خود رفت و برای شهادت خود دعا کرد کاری که همیشه انجام میداد.
راوی: برادر شهید 💚
#سالگردشهادت🥀
#شهیدمیثممدواری
【 @atre_shohada】
کسی که روز را با خلق میگذراند،
باید شب را با حق باشد؛وگرنه کم میآورد
و شکسته و خسته میشود و میماند..
#استادعلیصفاییحائری🌱
【 @atre_shohada】
امروزکهوضعیت
فرهنگیرامیبینیممیفهمم؛
چرارهبریباعلامت
چفیهرویدوشبهماتذکر
میدهندایـنچفیه عَلَـم است..!
#شهیدانه🕊
#حاجقاسم♥️
【 @atre_shohada】
سالگرد شهادت شهید نوید صفری 🌱
برای من آدرس فروشگاه لوازم خانگی می فرستاد که مثلا می گویند اینجا روتختیهایش خوب است...
وقتی سوریه بودیم هم رفت و یک لباس نظامی پسرانه کوچک خرید و به ضریح حضرت رقیه سلامالله علیها تبرک کرد و داد به من و گفت این را ببر برای آقا رسولمان.
من همیشه می گویم آقا نوید مصداق این حدیث از معصوم بود که «چنان باش که همیشه زندهای و چنان باش که فردا میمیری».
هم شوق شهادت داشت و هم شوق زندگی.
راوی: همسر شهید 💚
#تاریخشهادت: ۹۶/۸/۱۸
#سالگردشهادت🥀
【 @atre_shohada】
عطــــرشهــــدا 🌹
#من_میترا_نیستم #پارت_سی_ام #رمان📚 روی زمین مسجد افتادم و آنجا را بوسیدم محل سجده های دخترم را بوسی
#من_میترا_نیستم
#پارت_سی_و_یکم
#رمان📚
آقای حسینی در نماز جماعت شهادت زینب را اعلام کرد و گفت :زینب دختر ۱۴ ساله ی دانش آموز به خاطر عشقش به امام و انقلاب مظلومانه به دست منافقین به شهادت رسید.
بعد از این سخنرانی منافقین تلفنی و حتی با نامه، آقای حسینی را تهدید کردند.
چندین پلاکارد شهادت از طرف سپاه و بسیج و بنیاد شهید و جامعه زنان و آموزش و پرورش آوردند و به دیوارهای خانه زدند.
هر روز تعدادی از شهدای فتح المبین را به اصفهان می فرستادند آقای حسینی از ما خواست که کمی صبر کنیم و زینب را با شهدای فتح المبین به خاک بسپاریم.
من از خدا میخواستم که دخترم بین شهدای جبهه و بر روی دستهای مردم تشیع شود در چند روزی که منتظر آمدن بچه ها و اجازه خاکسپاری زینب بودیم، چندین خانواده شهید که عزیزانشان به دست منافقین شهید شده بود برای دیدن ما آمدند. مثل خانواده پیرمرد بقالی که جرمش حمایت از جبهه بود و عکس امام را در دکانش زده بود. دیدن این خانوادهها موجب تسکین دل جعفر بود وقتی میدید که فقط ما قربانی جنایت های منافقین نبودیم و کسانی هستند که درد ما را بفهمند آرام می شد.
عکس و وصیت نامه زینب را چاپ کردیم و به کسانی که به دیدن ما میآمدند میدادیم. شهرام و شهلا از مردم پذیرایی می کردند.
همکلاسی های زینب و دوستانش هر روز به خانه ما میآمدند زینب بین بچههای مدرسه و معلم هایش محبوبیت داشت رفتنش دل همه را سوزاند. بعد از تماس مهران با بیمارستان شرکت نفت آبادان بین دخترها غوغایی شده بود خیلی از دوستان مینا و مهری زینب را میشناختند.
آنها به مهران قول دادند که بچهها را پیدا کنند و به اصفهان بفرستند. آنها محل دقیق خدمت مینا و مهری را نمی دانستند. فقط اطلاع داشتند که در یکی از بیمارستانهای شوش مشغول امدادگری هستند.
سلیمه مظلومی و معصومه گزنی اول به اهواز رفتن از هلال احمر و ستاد «اعزام نیرو» پرسش و جو کردند و آدرس دختر ها را گرفتند و به شوش رفتند. آنها مهری و مینا را پیدا کردند و خبر شهادت زینب را دادند.
کار دنیا همیشه بر عکس است. ما از شاهین شهرِ اصفهان که کیلومتر ها از جبهه دور بود، به مهری و مینا که در منطقه عملیاتی و مرکز خطر بودند خبر شهادت خواهرشان را دادیم.
مهری و مینا همراه چند تا از دوستانشان به شوش رفته بودند و در عملیات فتح المبین امدادگری میکردند. بچه ها بعداً تعریف کردند که خبر شهادت زینب در شاهین شهر همه کسانی را که در بیمارستان بودند تکان داده. زینب از همه آنها جلو افتاده بود.
مهری و مینا همراه پروین بهبهانی و پروین گنجیان که خانواده های شان در اصفهان جنگ زده بودند از شوش به اهواز رفتند تا بلیط اتوبوس تهیه کنند و خودشان را به اصفهان برسانند. در اهواز بلیط اتوبوس پیدا نمی شد به خاطر عملیات فتح المبین وضع شوش و اهواز جنگی بود. مینا و مهری از مخابرات به خانه دارابی تلفن کردند من پای تلفن رفتم. آنها پشت خط گریه میکردند مینا میگفت مامان آخه چطور چرا زینب شهید شد؟ مهری هم که نگران بود همش از حال من میپرسید. من فقط گفتم زینب باز هم از شما جلو زد. زینب همیشه بین شما اول بود. بچهها به زحمت بلیط اتوبوس پیدا کردند. مینا مجبور شد همه مسیر را روی صندلی شاگرد راننده بنشیند آنها تمام راه را گریه کرده بودند تا به شاهین شهر رسیدند.
مهران نتوانست مهرداد را پیدا کند روز تشییع زینب همه بودیم به جز مهرداد مهردادی که بین ۴ تا خواهرش به زینب وابسته تر بود.
مادرم درست قبل از تشیع زینب سراغ چمدانهایش رفت از یک چمدان قدیمی کفن کربلایش را درآورد کفنی که ۳۵ سال پیش که من ۹ ساله بودم از بین الحرمین خریده و همه دعاها را روی آن نوشته بود. او کفن را آورد و گفت کبرا این کفن قسمت زینبه، زینب که عاشق حضرت زینبه باید تو پارچهای پیچیده بشه که بوی کربلا رو میده.
۱۶۰ شهید از شهدای فتح المبین را به اصفهان آوردند. زینب هم به آنها اضافه شد. تمام مسیر خانه تا تکه شهدای اصفهان را شعار دادم و خواندم اصلا گریه نمیکردم فقط میخواندم.
شهیدان زنده اند الله اکبر به خون آغشته اند الله اکبر نگویید مرده اند الله اکبر زینب زنده است الله اکبر نگویید مرده است الله اکبر مرگ بر منافق، خط سرخ شهادت خط آل محمد، روح منی خمینی بت شکنی خمینی.
میخواستم صدایم را همه بشنوند مخصوصاً منافقین باید آنها می شنیدند که زینب تنها نیست و مادرش و سه خواهر دیگرش مثل زینب هستند.
#ادامهدارد...
【 @atre_shohada】
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
فقط دلبری خدا اینجا که میگه:«فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ» یعنی "من پشتتم!"
وقتی که تنهایی، وقتی که خسته ای، وقتی که ناامیدی، وقتی که بریدی، وقتی که نمیخوای ادامه بدی، وقتی هیچکسو به جز اون نداری اون پشتته♥️
#خداےمهربونم🌱
گفتم: نگرانتیم،،
انقدر موقع اذان توی جاده نزن کنار
چند دقیقه دیرتر نماز بخونی چی میشه؟!
افتادی دست کوموله ها چی؟!
خندید،،
گفت: تمام جنگ ما بخاطر همین نمازه
تمامِ ارزش نمازم
توی اول وقت خوندنشه ..
#شهیدمهدیزینالدین
#شهیدانه♥
【 @atre_shohada】
و سلام بر او که می گفت:
«از اصول مراقبت کنید
اصول یعنی ولی فقیه
خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته
در دین، فقه، عرفان، معرفت
خامنه ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید
حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید»
#شهیدقاسمسلیمانی
#شهیدانه♥
【 @atre_shohada】
.
.
چراشهیدادارندلتورومیبرن؟
دلخداروهمبردن!
میدونیچرابردن؟!
چونپشتپابههرچیدنیابودزدن!🙂✋🏼
#حاج_حسین_یکتا🌱
🍃بدانیدجمهوریاسلامیحرماست؛
واینحرم اگرماند،دیگرحرمها میمانند.
اگــر دشـمـن، این حـرم را از بیـن بـــرد،
حـرمـی باقــی نـمیمانـد.✌️🏽🇮🇷
#شهیدانه 🕊
#حاجقاسم♥️
【 @atre_shohada】