eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 ماه رجب یک فرصت برای تقرب 👌دستورات ماه رجب المرجب در بیان بزرگان به صورت خلاصه 1⃣خواندن نماز توبه (همان نماز یک‌شنبه ذی القعده) قبل ورود به ماه رجب 2⃣طلب حلیت از کسانی که به آنها ظلم کرده‌ایم. 3⃣برنامه ریزی و کم‌کردن کارهای غیر ضروری 4⃣قرائت قرآن(هر چه بیشتر بهتر، قرائت در این ماه، تمرینی برای ماه مبارک رمضان می‌باشد) 5⃣ترک مطلق گناهان (لازمه آن شناخت گناهان می‌باشد) 6⃣گرفتن روزه (روزه در ماه رجب تعلقات را کم میکند، حداقل ۵ روز گرفته شود، با سحر و افطار مناسب و آداب روزه‌داری، آمادگی برای ورود درست به ماه مبارک رمضان) 7⃣خواندن سوره توحید (۱۰ هزار مرتبه، تعداد را بر ۳۰ روز تقسیم‌ نمایید روزی ۳۳۰ عدد میشود، سعی گردد با توجه به معنا خوانده شود، در تخلیه باطن از گناهان بسیار موثر است) 8⃣صدقه دادن و لو کم 9⃣زیارت امام حسین ع و لو در با سلام دادن در زیر آسمان 1⃣0⃣شب‌زنده‌داری 1⃣1⃣توسل به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف، زیارت آل یس بسیار مناسب است. 2⃣1⃣زیاد استغفار کردن با توجه به معنای شریف آن 👈از آلان برای این ماه آماده شویم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨خاک بر سر شدن✨ 204 در دوران خلافت " عبد الملک " ، قطری ، رئیس خوارج از ترس " حجاج بن یوسف" والی عراق به طبرستان گریخت و به حاکم گیلان" اسپهبد فرخان" پنا ه آورد. اسپهبد فرخان فرمان داده بود که کسی به قطری که در دماوند اقامت کرده بود، آزار نرساند و نیازمندی های او را بر آورده سازند. پس از زمستان، قطری حق نمک به جا نیاورد و رسولی نزد" اسپهبد فرخان" فرستاد و پیام داد که باید به آیین ما در آیی و گرنه برای جنگ آماده باش. پس از آن هم با دستبرد زدن به آبادی ها و روستاهای اطراف دارای قدرت بسیاری شد. " حجاج بن یوسف" چون از قدرت یافتن قطری آگاه شد، " سفیان کلبی" را با لشکری بزرگ فرستاد. اسپهبد در نامه ای به سفیان پیشنهاد داد که در جنگ با قطری او را یاری دهد، قطری چون از جریان آگاه شد، بی درنگ از دماوند به سمنان عقب نشست. ولی اسپهبد او را دنبال نمود و در نبردی بر او چیره شد و سرش را از تن جدا کرده و تحویل سفیان کلبی داد. " سفیان" نیز آن را همراه با غنایم بدون آن که نامی از رشادت و دلیری اسپهبد بیاورد به نام خود برای " حجاج بن یوسف" در کوفه فرستاد. " حجاج بن یوسف" چندی بعد که شنید این کار در واقع به دست اسپهبد انجام گرفته است از " سفیان کلبی" به خشم آمد و رسولی با یک خروار " زر" و یک خروار " خاک" به ری فرستاد و فرمان داد رسیدگی کنند که اگر این پیروزی بدون کمک اسپهبد انجام گرفته است این زر را به سفیان بدهند و اگر این کار به دست اسپهبد پایان گرفته است، زر را به اسپهبد بدهند و آن خاک را در وسط بازار شهر بر سر سفیان بریزند. و چون رسول بیامد و حقیقت آشکار شد، در اجرای فرمان زر به اسپهبد دادند و سفیان در وسط بازار " خاک بر سر شد" ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🌸🍃🌸🍃 آیا شخص میفهمد که مرده است؟؟ برخی میفهمند که مرده اند و برخی در بهت ناگهانی به سر میبرند مثل کسی که دچار شوک شده و تا مدتی وضعیت خود را نمی فهمد «فَتَبهَتُهُم بَغتَةً». این گروه یک دفعه می‌بینند صحنه عوض شد اما نمی فهمند مرده اند. مدت‌ها می‌گذرد تا این را بفهمند، برای همین به میّت تلقین داده می‌شود. در جریان مرگ کسانی که روحشان به کمال رسیده و انتقال و هجرت خود را تحت اشراف علمی خویش قرار می‌دهند، انتقال خود را به عالم آخرت می‌فهمند اما کسانی که از هجرت‌ها و انتقالات خود غافلند نمی فهمند که به عالم آخرت سفرکرده اند مگر وقتی که تمام تعلقات دنیایی رخت بربندد و کاملاً صحنه برزخ برای آن‌ها شناخته شود. در این موارد پس از مرگ، مدت‌ها طول می‌کشد تا فرد بفهمد که مرده است. درست مثل حالت خواب، که شخص وقتی می‌خوابد و خواب می‌بیند نمی داند که در حال خواب دیدن است. کما اینکه موارد قلیلی برای برخی افراد پیش می‌آید که در حال خواب متوجه اند که خواب می‌بینند. 🌸🍃🌸🍃 آیا شخص میفهمد که مرده است؟؟ برخی میفهمند که مرده اند و برخی در بهت ناگهانی به سر میبرند مثل کسی که دچار شوک شده و تا مدتی وضعیت خود را نمی فهمد «فَتَبهَتُهُم بَغتَةً». این گروه یک دفعه می‌بینند صحنه عوض شد اما نمی فهمند مرده اند. مدت‌ها می‌گذرد تا این را بفهمند، برای همین به میّت تلقین داده می‌شود. در جریان مرگ کسانی که روحشان به کمال رسیده و انتقال و هجرت خود را تحت اشراف علمی خویش قرار می‌دهند، انتقال خود را به عالم آخرت می‌فهمند اما کسانی که از هجرت‌ها و انتقالات خود غافلند نمی فهمند که به عالم آخرت سفرکرده اند مگر وقتی که تمام تعلقات دنیایی رخت بربندد و کاملاً صحنه برزخ برای آن‌ها شناخته شود. در این موارد پس از مرگ، مدت‌ها طول می‌کشد تا فرد بفهمد که مرده است. درست مثل حالت خواب، که شخص وقتی می‌خوابد و خواب می‌بیند نمی داند که در حال خواب دیدن است. کما اینکه موارد قلیلی برای برخی افراد پیش می‌آید که در حال خواب متوجه اند که خواب می‌بینند. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✅زیبایی انسان درچیست؟ ✍روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد زیبایی انسان در چیست؟ حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید اولی از طلا درست شده است و درونش زهر است و دومی کاسه ای گلیست و درونش آب گوارا است ؛ شما کدام را میخورید ؟ شاگردان جواب دادند : کاسه گلی را ... حکیم گفت : آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش واخلاقش است . باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را ... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ فیلمی از بهبود پیدا کردن یکی از مبتلایان به #ویروس_کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری #کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 چه لازم ‌است یکی شادمان و من غمگین یکی به خواب و من اندر خیال وی بیدار؟.. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 205 ✨خواجه نصیرالدین طوسی ✨ سه داستان زیبا از «» 🔸خواجه‌ نصیرالدین‌ و مرگ‌ مادر هلاکوخان وقتی‌ مادر هلاکوخان‌ از دنیا رفت، بعضی‌ از دانشمندان‌ که‌ مخالف‌ حضور خواجه‌ نصیر در دربار هلاکوخان‌ بودند به هلاکوخان گفتند: تو میدانی‌ که سؤال‌ قبر هست‌ و نکیر ومنکر در قبر از هر مرده‌‌ای سؤالاتی می‌‌‌کنند و مادر تو بی‌‌سواد می‌باشد و از پاسخ‌گویی‌ به آنها عاجز است. بهتر است خواجه‌ نصیر که عالمی‌ دانشمند است‌ را با مادرت‌ دفن کنی‌ که‌ از پاسخ‌ سؤالها بر آید و مادرت‌ عذاب‌ نکشد! هلاکو، خواجه‌ نصیر را خواست‌ و مطلب‌ را با او در میان‌ گذاشت.‌ خواجه‌ فهمید که‌ توطئه‌ در کار است‌ و در حق او بدگویی شده است. لذا با زیرکی‌ خاصی ‌جواب‌ داد که‌: سؤال نکیر و منکر در قبر برای هر کس ثابت است، و برای شما پادشاهان نیز هست، پس بهتر است‌ بنده‌ را برای‌ خودتان‌ نگهدارید چون‌ از شما سؤالهای‌ بیشتری‌ می‌کنند، پس کسی که‌ چنین‌ پیشنهادی را کرده‌ است‌ با مادرتان‌ دفن‌ کنید که او نیز از عهده سؤال و جواب خوب بر می‌‌آید. پس هولاکو حکم کرد که یکی از آن دانشمندان را در قبر مادرش گذاشتند و خاک مذلّت بر سرش ریختند. 🔶خواجه‌ نصیرالدین‌ و آسیابان‌ مشهور است‌ که‌ خواجه‌ طوسی‌ در یکی‌ از مسافرتهای‌ خود به‌ آسیابی‌ رسید. از آسیابان‌ درخواست‌ کرد که‌ شب‌ را در آنجا بیاساید و صبح‌ حرکت‌ کند. آسیابان‌ با ماندن‌ خواجه‌ در آنجا موافقت‌ کرد. خواجه‌ می‌خواست‌ که‌ بر بالای‌ بام‌ آسیاب رود و در آنجا استراحت‌ کند. آسیابان‌ به ‌خواجه‌ اظهار کرد که‌ امشب‌ باران‌ خواهد آمد، خوبست‌ شب‌ را در داخل‌ آسیاب بسر برید و در این ‌امر اصرار ورزید. خواجه‌ هر چه‌ آسمان‌ را نگاه‌ کرد، چیزی‌ که‌ دلیل‌ بر آمدن‌ باران‌ باشد ندید و قبول‌ نکرد و شب‌ را پشت‌ بام‌ خوابید. ناگهان‌ نیمه‌‌های‌ شب‌ باران‌ شدیدی‌ بارید که‌ خواجه‌ نصیر بالاجبار به‌ درون‌ آسیاب آمد. از آسیابان‌ پرسید از کجا دانستی‌ که‌ امشب‌ باران‌ خواهد آمد؟ آسیابان‌ گفت‌ هر وقت‌ هوا تغییر می‌‌کند، سگم‌ در درون‌ آسیاب می‌‌خوابد و بیرون‌ نمی‌‌رود. خواجه‌ فرمود: افسوس‌ عمر بسیاری‌ فانی‌ ساختیم‌ و بقدر إدراک‌ و فهم‌ سگی‌ تحصیل‌ نکردیم‌. 🔶خواجه ‌نصیرالدین‌ طوسی‌ و نجات‌ جان‌ «عطا ملک‌ جوینی» «عطاملک‌ جوینی‌» که‌ یکی‌ از وزیران‌ دربار هلاکو می‌باشد و کتاب‌ «تاریخ‌ جهانگشای» او معروف‌ است‌، روزی‌ گرفتار غضب‌ پادشاه‌ می‌‌شود برادرش‌ به‌ خدمت‌ خواجه‌ نصیر رسید و او را از مسئله‌ آگاه‌ کرد و گفت‌ اگر هلاکو امری‌ را صادر کند دوباره‌ نقض‌ کردن‌ آن خیلی‌ مشکل‌ است‌. باید چاره‌‌ای‌ اندیشید. خواجه برخاست و در حالی که‌ عصا و تسبیحی‌ در دست‌ داشت‌ و در دست ‌دیگرش‌ اسطرلاب‌ و پشت‌ سرش‌ شخصی‌ با منقلی‌ پر آتش‌ که‌ دائما بخور می‌‌ریخت‌، بطرف‌ دربار رفت‌. خواجه‌ از ملازمین‌ پادشاه‌ پرسید که‌ حالش‌ چطور است‌؟ آنها گفتند خوب‌ است. ‌ خواجه‌ گفت‌ می‌‌خواهم‌ پادشاه‌ را به‌ چشم‌ خود ببینم‌. اجازه‌ ورود داده‌ شد. خواجه‌ بمحض‌ اینکه ‌چشمش‌ به‌ پادشاه‌ افتاد، فی‌‌الحال‌ به‌ سجده‌ طولانی‌ رفت‌. وقتی سر از سجده‌ برداشت‌ هلاکو پرسید چه‌ اتفاقی‌ رخ‌ داده‌ است‌؟ خواجه‌ گفت‌: در این‌ موقع‌ در طالع‌ شاه‌ سانحه‌ بدی‌ دیده‌ می‌‌شود، بنده ‌ادعیه‌ خوانده‌ و بُخور سوزانده‌‌ام‌ و از خداوند مسئلت‌ کرده‌‌ام‌ که‌ این‌ بلیه‌ را از شاه‌ دور کند. بر پادشاه‌ لازم‌ است‌ که‌ هر چه‌ زودتر امروز زندانیان‌ را آزاد کند و کسانی که‌ فرمان‌ قتلشان‌ صادر شده‌ عفو نمائید، تا شاید خداوند این‌ بلیه‌ بزرگ‌ را دفع‌ نماید. هلاکوخان‌ بفرموده‌ خواجه‌ عمل‌ کرد و فرمان‌ آزادی‌ زندانیان‌ و کسانی که‌ قرار بود کشته‌ شوند را صادر کرد، که‌ در این‌ ضمن‌؛ «عطاملک‌جوینی» نیز از مرگ‌ نجات‌ یافت‌. منابع: زندگی‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ - قصص العلماء. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
در گردش چشم تو گُمم، باور کن! انگشت نمای مردُمم، باور کن! عشق تو شیوع کرده در شهرِ دلم چشمت کرونا و من قمم، باور کن! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دستان پر از محبتت ما را کشت آغوش پر از حرارتت ما را کشت این ها به کنار، چشم بادامی من تست کرونای مثبتت ما را کشت ! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 لازم شده واکسینه کنم این دل را خالی ز غم و کینه کنم این دل را تا پخش نگردد کرونای عشقت باید که قرنطینه کنم این دل را ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾