eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
راستگوئی و خوشبختی در دنیا و آخرت 🤴🏻👸🏻 روزی شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با یکی از دانایان شهرش در این باره مشورت کرد. دستور دادند که همه ی دختران شهر و خانواده هایشان به میهمانی شاهزاده دعوتند. شاهزاده در این جشن همسر خود را انتخاب می کند. دختر خدمتکار قصر از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شد چرا که عاشق شاهزاده بود. اما تصمیم گرفت که در میهمانی شرکت کند تا حداقل یکبار شاهزاده را از نزدیک ببیند. روز جشن همه در تالار کاخ جمع بودند. شاهزاده به هر یک از دختران دانه ای داد و گفت کسی که بهترین گل را پرورش دهد و برایم بیاورد همسر آینده ی من خواهد بود. و در روز با برگزاری مراسم باشکوهی این ازدواج با یمن و برکت را جشن خواهیم گرفت. شش ماه گذشت و با اینکه دختر خدمتکار با باغبانان مشورت کرد و از گل بسیار مراقبت کرد ولی گلی در گلدان نرویید. روز موعود فرا رسید و همه ی دختران شهر و خانواده هایشان با گلهایی زیبا و رنگارنگ در گلدان هایشان به کاخ آمدند. شاهزاده بعد از اینکه گلدان ها را نگاه کرد اعلام کرد که دختر خدمتکار همسر اوست. همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش گلی نبوده. شاهزاده گفت این دختر گلی را برایم پرورش داده که او را شایسته ی همسری من می کند، گل صداقت. همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند و ممکن نبود گلی از آنها بروید. داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🤦🏻‍♂😈🤦🏻‍♂👿🤦🏻‍♂ 👈 هرگز آدم نشوی آورده اند که پدری از رفتار بد پسرش رنجور شد، و او را بسیار ملامت کرد، و بگفت: بی سبب عمرم را به پای ، هدر کردم،... ناشکری خدا نمیکنم ، ام اشتباه نبود اما تربیت کردنم بس خطا بود و اشتباه از خودم و رفتارم و رعایت نکردن مسائلی بسیار تاثیرگذار در پرورش اولاد افسوس که آدم شدنت را امیدی نیست.... پسر رنجید و ترک پدر کرد، و در پی مال و منال و سلطنت چند سالی کوشید وتحمل رنج کرد....عاقبت پسر به سلطنت رسید و روزی، پدر را طلبید، تا جاه وجلال و بزرگی خود، را به رخ او بکشد. چون پدر به دستگاه پسر وارد شد، پسر از سر غرور روی بدو کرد و بگفت: اینک جایگاه مرا ببین، یاد آر که روزی بگفتی، هرگز آدم نشوم، اینک من حاکم شهر شدم. 👌پدر بی تفاوت روی برگرداند و بگفت: 🍂 من نگفتم که تو حاکم نشوی 🍂 من بگفتم که تو آدم نشوی داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات مربوط به 🌹 خاطره مربوط به رهبر معظم انقلاب از دوران حبس در زندان ساواک در و نقشه ای برای دریافت قرآن کریم داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خطای پدر و مادر در از زبان شهید مطهری 💥پیشنهاد ویژه دانلود💥 به اعضای عزیز و گرامی کانال ❤️🌹 و ارسال به دیگران داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 ماجرای سقوط آندلس آندلس اتفاقی دردناک و تلخ در تاریخ اسلام که هنوز مایه عبرت نگشته است انگار مسلمانان در سال ۹۲ تا ۹۷ هجری قمری که به طور کامل آندلس یا اسپانیای کنونی را فتح کرده و نزدیک ۸۰۰ سال بخش هایی از اروپا را در دست داشتند چگونه شکست خوردند ؟ و شد آنچه که نباید میشد⁉️ ماجرای این شکست تلخ در برشی از سخنرانی داستان📚 حکایت📜 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق) ┈┈••☘🍃❤️🍃☘••┈┈ 💫 @Atredelneshin_eshgh💫