eitaa logo
🍁 عطر پاییز🍂
2 دنبال‌کننده
18 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🍁 آفریده‌های قلم در کارگاه ذهن من🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
باران من ای زیباترین ترنم شعر دنیا مرا در جنگلی پاییز زده بر روی برگهای زرد و نارنجی در کنار رودخانه‌ای جاری از آب زلال که شکوه طبیعت را از روی صخره‌ای سنگی به تماشا نشسته‌ام مهمان می‌کنی @atrepaeez
چه غروب تلخی دارد روزهای شیرین شهریور از همان صبح که آواز قمری و گنجشکها مرا به ضیافت خاطرات فرا می‌خوانند تا لحظه غروب گویی که بهشت در شهریور طور دیگری معنا می‌شود اما به یکباره به یکباره تمام غم‌های عالم با غروب خورشیدش در دلم سنگینی می‌کند تو گویی تمام این لحظه‌ها و شیرینی خاطراتش رؤیایی بیش نبود و چه غروب تلخی دارد روزهای شیرین شهریور @atrepaeez
باز باران با ترانه با صدا و غرش رعد ناودان‌ها را در تکاپو می‌کند باز باران با ترانه کوچه‌ها را بهر عشاق خلوت می‌کند پاک می‌سازد بامها را از غبار و شیشه‌ها را از ملال باز باران با ترانه شست غم‌های این کوچه را اما تو گویی مانده در قلب من یاد تو با خاطرات تلخ و شیرین باز باران با ترانه زنده می‌سازد در قلب من مهر دیرین تو را یاد من می‌آورد عشق شیرین تو را باز باران با ترانه بوی خاک و شرشر ناودان خلوتی با تو در زیر باران باز باران با ترانه خنده‌های کوتاه و ملیح تو را یاد من می‌آورد رقص گل‌های باغچه در کنج حیاط باز باران با ترانه زنده کرده خنده های کودکانه دفتر نقاشی و مشق خط زده جمله های عاشقانه در کتاب های درس مدرسه باز باران با ترانه @atrepaeez
آخرین یادگاری که از تو دارم جایی است که با هم نشستیم در دل آن کوهستان بر روی صخره‌ای سنگی و تو از عشق گفتی و من از هوای رفتن تو از مهر گفتی و من از حس جدایی تو از با هم بودن گفتی و من از تنهایی و اما امروز من تنها روی آن تخته سنگ کنارت می‌نشینم از عشق می‌گویم از مهر می‌گویم از با هم بودن می‌گویم اما جوابی از تو نمی‌شنوم تو در کنارم حضور داری اما صدایت برایم نامفهوم است آنروز که باید می‌شنیدم گوشم بدهکار عشق نبود امروز تمام وجودم بدهکار عشق توست آنروز که به زیارت معبدت رفته بودم چه زیبا سروش غیبی در گوش دلم زمزمه کرد «اندکی صبر سحر نزدیک است» @atrepaeez
از پریشانی زلفت نمی‌گویم که دنیا را به طوفان می‌کشد چو گویم حرفی ز گیسوی کمندت و یا از موج دریای دیدگانت همه هستی شود فارغ ز هستی به گرداب غمت گردد مبتلا همه هست و نیست دنیا @atrepaeez
تو گویی سالهاست که دوستت دارم و هر لحظه تو را با قلبم حس می‌کنم با خندیدن تو میخندم با اندوه تو غصه می‌خورم و فقط خدا می‌داند که چقدر دنیا دلتنگ توست @atrepaeez
دانی راز پاییز چیست؟ از هجر تابستان رویش به زردی می‌رود از داغ خاطرات شهریور تنش عریان می‌شود از قصه‌های عاشقانه خورشید بر ستیغ کوهساران گونه‌هایش آتشین می‌شود از پایان مهربانی سایه‌سار سپیدار تا ترک تماشاگه شب‌های آسمان هوای دلش ابری می‌شود یاد خلوت عاشقانه در دامن کوه با یار شیرین از یاد گرمای دستان معشوق دیدگانش بارانی و دریایی می‌شود با یاد پریشانی گیسوی محبوب و غم دوری معشوق می‌شود هوای دلش پریشان و آشفته و تنها امید روزهای پرتشویش پاییز که از این داغ سوزان و دل پر ز آشوب اندکی بیاساید است و @atrepaeez
باران یعنی عشقی بی پایان که دنیا همیشه چشم‌انتظار آن است باران یعنی رهایی باران یعنی آرامش باران یعنی هستی دنیا باران یعنی لذت زندگی باران یعنی ساز زندگی باران یعنی دنیای شاد باران یعنی شادی دنیا باران یعنی پایان انتظار باران یعنی لذت انتظار باران یعنی پایان دلتنگی باران یعنی پایان فراق باران یعنی عشق ماندگار باران یعنی شکوه عشق باران یعنی خود عشق باران یعنی پایان اندوه باران یعنی یک دنیا شادی باران یعنی زیبایی باران یعنی طراوت باران یعنی آرام جان باران یعنی دیوان شعر دنیا @atrepaeez
بدرود ای شهریور خاطره انگیز ای ماه خاطرات رنگی ای که روزهای شیرین تو حک شده در قلبم دلخوشم که با رفتن تو پاییز با مهر می‌آید و با باران آبان و شراره های آذر بر دلهای عاشق ما مرهم می‌گذارد @atrepaeez
🕊مرغ دل 🌾از کوچه‌ پس کوچه‌های داغ شهریور 🌱از دامنه‌های سرسبز تابستان 🕊چون پرستویی مهاجر پر گشود 🍁و بر کرانه‌های نارنجی مهر 🍂دامن سرخ آبان 🍁و گونه‌های زرد آذر آشیانه‌ گزید 🍁 حلول پاییز ، فصل عاشقان و شاعران 🍁 بر ساکنان کوچه‌های بی‌قرارش مبارک باد. 🍂 @atrepaeez 🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 🍂پاییز از راه رسید 🍁آهسته گام بردارید 🍂مبادا دلی بر برگهای زیر پایتان بسته باشد 🍁آهسته گام بردارید 🍂مبادا صدای خش خش برگ‌ها 🍁عاشقانه های کسی را یادآوری کند 🍂پاییز از راه رسید 🍁تا می توانید عاشقی کنید 🍂حلول فصل زیبای عاشقی و بهار عاشقان مبارک🍁 @atrepaeez 🍂🍁 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
پاییز از راه رسید و دوباره قلبم را لرزاند هر برگی که روی زمین می‌افتد دل من هم به یادت می‌لرزد هر برگی که زرد می‌شود حال دل مرا چه زیبا به تصویر می‌کشد پاییز چه باشد چه نباشد من مبتلای عشق تو هستم آشنا به رنگ و بوی یاد تو هستم @atrepaeez
می‌کشم بار غمت را در هوای ابری نگاهت می‌خورم غصه نبودنت را در میان خاطرات بغض آلود دلخوشم تا که شاید روزی از میان ابرهای آسمان غمگین بیرون بیایی و روشن کنی دنیای این دنیای افسرده را همچو خورشید گرما دهی دنیای این دنیای یخ بسته را یا که چون زلال بشویی گرد غم را از دنیای این دنیای غم گرفته @atrepaeez
این سپیدارها شاهد عشق ما بودند و هستند
اینجا معبد عشق ماست که من با اشک دیده آن را جلا میدهم تا روزی دوباره معشوق بی مثال من اینجا اجلال جلوس نمایند
تمام سنگها و سنگریزه ها تمام خاک و خاشاک همه شن‌ها و ماسه‌های این معبد مقدس است اینجا محلی است که معشوق در آن حضور یافته و با عاشق سخن گفته
فقط جاده‌های پاییزی درد مرا می‌فهمند
و تو به اندازه تمام روزهای تنهایی و دقایق دلتنگی و به وسعت تمام برگهای پاییزی برای من دوست داشتنی و عزیز هستی و عطر گیسوانت برایم همچون دارویی آرام‌بخش است @atrepaeez
من از عشق گفتم او از جدایی رهایم کرد و کردَش بی وفایی هزاران بار با دلم قهر کردم روزگار را ،چون شب تار کردم به او گفتم که دنیا ،بی وفایی رفیق من کجایی آی کجایی چه می شد که دنیا عاشق بماند که باران از درد عشق هرگز نَنالد
امروز دلم هوایی شده به یاد عشق باران فارغ از دنیا شده
و چه زیباست در خیالم آغوش پرمهر تو که در وسعتی کوچک به پهنای شانه های مهربانت ، بهشت را برایم معنی می‌کند ، باورت بشود یا نشود من هر شب ، در این بهشت برین ، خوشبخت ترینم
🌧️ و تو آیه‌ای از نسل دریایی و از جنس تا دنیا را بخنداند...🌧️