باران من
ای زیباترین ترنم شعر دنیا
مرا در جنگلی پاییز زده
بر روی برگهای زرد و نارنجی
در کنار رودخانهای جاری
از آب زلال
که شکوه طبیعت را
از روی صخرهای سنگی
به تماشا نشستهام
مهمان میکنی
@atrepaeez
چه غروب تلخی دارد
روزهای شیرین شهریور
از همان صبح که
آواز قمری و گنجشکها
مرا به ضیافت خاطرات
فرا میخوانند
تا لحظه غروب
گویی که بهشت در شهریور
طور دیگری معنا میشود
اما به یکباره
به یکباره
تمام غمهای عالم
با غروب خورشیدش
در دلم سنگینی میکند
تو گویی تمام این لحظهها
و شیرینی خاطراتش
رؤیایی بیش نبود
و چه غروب تلخی دارد
روزهای شیرین شهریور
@atrepaeez
باز باران
با ترانه
با صدا و غرش رعد
ناودانها را در تکاپو میکند
باز باران
با ترانه
کوچهها را بهر عشاق خلوت میکند
پاک میسازد
بامها را از غبار
و شیشهها را از ملال
باز باران
با ترانه
شست غمهای این کوچه را
اما تو گویی مانده در قلب من
یاد تو با خاطرات تلخ و شیرین
باز باران
با ترانه
زنده میسازد در قلب من
مهر دیرین تو را
یاد من میآورد عشق شیرین تو را
باز باران
با ترانه
بوی خاک و شرشر ناودان
خلوتی با تو در زیر باران
باز باران
با ترانه
خندههای کوتاه و ملیح تو را
یاد من میآورد
رقص گلهای باغچه در کنج حیاط
باز باران
با ترانه
زنده کرده خنده های کودکانه
دفتر نقاشی و مشق خط زده
جمله های عاشقانه
در کتاب های درس مدرسه
باز باران
با ترانه
@atrepaeez
آخرین یادگاری که از تو دارم
جایی است که با هم نشستیم
در دل آن کوهستان
بر روی صخرهای سنگی
و تو از عشق گفتی
و من از هوای رفتن
تو از مهر گفتی
و من از حس جدایی
تو از با هم بودن گفتی
و من از تنهایی
و اما امروز من
تنها روی آن تخته سنگ
کنارت مینشینم
از عشق میگویم
از مهر میگویم
از با هم بودن میگویم
اما جوابی از تو نمیشنوم
تو در کنارم حضور داری
اما صدایت برایم نامفهوم است
آنروز که باید میشنیدم
گوشم بدهکار عشق نبود
امروز تمام وجودم بدهکار عشق توست
آنروز که به زیارت معبدت رفته بودم
چه زیبا سروش غیبی
در گوش دلم زمزمه کرد
«اندکی صبر سحر نزدیک است»
@atrepaeez
از پریشانی زلفت نمیگویم
که دنیا را به طوفان میکشد
چو گویم حرفی ز گیسوی کمندت
و یا از موج دریای دیدگانت
همه هستی شود فارغ ز هستی
به گرداب غمت گردد مبتلا
همه هست و نیست دنیا
@atrepaeez
تو گویی سالهاست که دوستت دارم
و هر لحظه تو را با قلبم حس میکنم
با خندیدن تو
میخندم
با اندوه تو
غصه میخورم
و فقط خدا میداند
که چقدر دنیا دلتنگ توست
@atrepaeez
دانی راز پاییز چیست؟
از هجر تابستان
رویش به زردی میرود
از داغ خاطرات شهریور
تنش عریان میشود
از قصههای عاشقانه خورشید
بر ستیغ کوهساران
گونههایش آتشین میشود
از پایان مهربانی سایهسار سپیدار
تا ترک تماشاگه شبهای آسمان
هوای دلش ابری میشود
یاد خلوت عاشقانه
در دامن کوه با یار شیرین
از یاد گرمای دستان معشوق
دیدگانش بارانی و دریایی میشود
با یاد پریشانی گیسوی محبوب
و غم دوری معشوق
میشود هوای دلش پریشان و آشفته
و تنها امید روزهای پرتشویش پاییز
که از این داغ سوزان
و دل پر ز آشوب
اندکی بیاساید
#باران است و #باران
@atrepaeez
باران یعنی عشقی بی پایان که دنیا همیشه چشمانتظار آن است
باران یعنی رهایی
باران یعنی آرامش
باران یعنی هستی دنیا
باران یعنی لذت زندگی
باران یعنی ساز زندگی
باران یعنی دنیای شاد
باران یعنی شادی دنیا
باران یعنی پایان انتظار
باران یعنی لذت انتظار
باران یعنی پایان دلتنگی
باران یعنی پایان فراق
باران یعنی عشق ماندگار
باران یعنی شکوه عشق
باران یعنی خود عشق
باران یعنی پایان اندوه
باران یعنی یک دنیا شادی
باران یعنی زیبایی
باران یعنی طراوت
باران یعنی آرام جان
باران یعنی دیوان شعر دنیا
@atrepaeez
بدرود ای شهریور خاطره انگیز
ای ماه خاطرات رنگی
ای که روزهای شیرین تو
حک شده در قلبم
دلخوشم که با رفتن تو
پاییز با مهر میآید
و با باران آبان
و شراره های آذر
بر دلهای عاشق ما
مرهم میگذارد
@atrepaeez
🕊مرغ دل
🌾از کوچه پس کوچههای داغ شهریور
🌱از دامنههای سرسبز تابستان
🕊چون پرستویی مهاجر پر گشود
🍁و بر کرانههای نارنجی مهر
🍂دامن سرخ آبان
🍁و گونههای زرد آذر آشیانه گزید
🍁 حلول پاییز ، فصل عاشقان و شاعران
🍁 بر ساکنان کوچههای بیقرارش مبارک باد.
🍂 @atrepaeez 🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍂پاییز از راه رسید
🍁آهسته گام بردارید
🍂مبادا دلی بر برگهای زیر پایتان
بسته باشد
🍁آهسته گام بردارید
🍂مبادا صدای خش خش برگها
🍁عاشقانه های کسی را یادآوری کند
🍂پاییز از راه رسید
🍁تا می توانید عاشقی کنید
🍂حلول فصل زیبای عاشقی و بهار عاشقان مبارک🍁
@atrepaeez 🍂🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
پاییز از راه رسید و
دوباره قلبم را لرزاند
هر برگی که روی زمین میافتد
دل من هم به یادت میلرزد
هر برگی که زرد میشود
حال دل مرا چه زیبا
به تصویر میکشد
پاییز چه باشد
چه نباشد
من مبتلای عشق تو هستم
آشنا به رنگ و بوی یاد تو هستم
@atrepaeez
میکشم بار غمت را
در هوای ابری نگاهت
میخورم غصه نبودنت را
در میان خاطرات بغض آلود
دلخوشم تا که شاید
روزی از میان ابرهای آسمان غمگین
بیرون بیایی و روشن کنی
دنیای این دنیای افسرده را
همچو خورشید گرما دهی
دنیای این دنیای یخ بسته را
یا که چون #باران زلال
بشویی گرد غم را
از دنیای این دنیای غم گرفته
@atrepaeez
و تو به اندازه تمام روزهای تنهایی و دقایق دلتنگی و به وسعت تمام برگهای پاییزی برای من دوست داشتنی و عزیز هستی و عطر گیسوانت برایم همچون دارویی آرامبخش است
@atrepaeez
من از عشق گفتم او از جدایی
رهایم کرد و کردَش بی وفایی
هزاران بار با دلم قهر کردم
روزگار را ،چون شب تار کردم
به او گفتم که دنیا ،بی وفایی
رفیق من کجایی آی کجایی
چه می شد که دنیا عاشق بماند
که باران از درد عشق هرگز نَنالد
#باران