eitaa logo
عطر شعر و ترانه
96 دنبال‌کننده
72 عکس
1 ویدیو
2 فایل
شعر و دلنوشته و داستان و... به همراه آموزش سرودن شعر برای ارتباط با من و ایده و نظرات شما @Z_salehi_h
مشاهده در ایتا
دانلود
مولا حسن هفت سالشه اون خوش زبون دردونه میدوه تا زود برسه از توی مسجد تا خونه حضرت زهرای بتول اون مادر خوب و صبور یه منبر آماده داره حالا همه چی شده جور اون توی مسجد گوش داده سخنرانی رو مو به مو مادرشم مشتاقه و باذوق میگه بگو بگو ساعتی بعد مولا علی تا که میاد توی خونه باز با تعجب میبینه زهراش همه رو میدونه حصرت زهرا میگه از گل پسر شیرین زبون به حضرت علی میگه فردا نرو خونه بمون فردا شد و مولا حسن دوباره اومد تو خونه حرفایی که شنیده بود میخواس بگه دونه دونه اما همین که خواست بگه لکنت گرفت یهو زبون از اون همه سرو زبون حالا دیگه نبود نشون گفت من حضور کسی رو حس میکنم تو این اتاق اونقدر بزرگه اون عزیز بیشتره نورش از چراغ از پشت پرده ای که بود مولا علی اومد بیرون حسن رو تو بغل گرفت شکر کرد خدای مهربون https://eitaa.com/atretarane