eitaa logo
❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
1.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
_آقا،... غرق زخمیم ولی قامت مان خم نشده. _سایه ی چادر او از سر ما کم نشده؟ بنویسید امید دل زهرا مهدی ست چاره ی کار همه مردم دنیا مهدی ست.✅ 💫کانال قرآن https://eitaa.com/kallame_khoda 💢خادم کانال👇 @Sadat_877
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🛑 عبرت آمیز ✍......نقل یک خاطره: 🌸نمازشب🌸 ✨صبح روز سردی زمستانی ساعت ۷ و یا ۸ صبح بود سوار تاکسی زرد پرایدی شدیم راننده تاکسی پیرمردی بود که خیلی عجیب بود خیلی عجیب بود دائم در حال ذکر و ... دیدم ادم عجیبیه بهش گفتم دربست کسی رو سوار نکنید مارو تا فلان جا ببرید گفت باشه،سر صحبتو باز کردم گفتیم پدر جان اگ تو این سنتون (که فک کنم ۸۰ رو داشت اون موقع)بخوای ی نصیحت کنی مارو با این همه سن و تجربه ای که داری چی توصیه ای میکنی؟ پیرمرده گفت رزق حلال،گفتم شما متولد قم هستین گفت بله گفتم کدوم یک از علمای بزرگ رو دیدین تو قم گفت خیلیارو گفتم خاطره ای داری بگید برای من گفت بله یک خاطره از آیت الله بروجردی "ره" میگم،گفت این خاطره ای که میگم برای دوستم اتفاق افتاده الانم زندس،گفت دوستم از شدت فقر و قرض از بقالی سر کوچه و ... به حدی از همه بقالیا قرض گرفته بود که وقتی میخواست بره خونه از جلو بقالیا رد نمیشد از کوچه پس کوچه ها میرفت خونش، گفت که خانم دوستم وضع حمل داشت و ویار گرفته بود دلش رفته بود رو خیار،و دوستمم میگفت از شدت قرض و بی پولی توان خرید خیار نداشتم که برای خانونم بخرم،با ناراحتی از کوچه پس کوچه ها رفتم حرم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیه رفتم مسجد بالا سر ی توسل کردم و نماز خوندم،میگه تو همون حالتی که تو سجده بودم و در حال توسل یک مرتبه دیدم ی گونی سکه (زمان مرحوم آیت الله بروجردی که زنده بود این اتفاق افتاده بود) اومد تو دستم،هر جی میخواستم بگم این گونی سکه مال کیه مثه این قدرت تکلم نداشتم،بعد چند لحظه شنیدم از درون ضریح مطهر بی بی این صدا اومد به گوشم خورد،خودتو به خونه آیت الله بروجردی برسان و این گونی پولو بهش بده،میگه من سریع بلند شدم با گونی پول رفتم درخونه آیت الله بروجردی دیدم سیل جمعیت جلو در برای ملاقات و دیدن آیت الله بروجردی،و ی خادمی داشت آیت الله بروجردی که این خادم ۵ نفر ۵ نفر برای ملاقات میفرستاد منزل آیت الله بروجردی میگه نوبت من که رسید یعنی تو اون دسته ۵ نفری که میخواستم برم منزل آیت الله بروجردی برای ملاقات ایشان دیدم خادم آیت الله بروجردی اومد گفت وقت ملاقات تمام شده،حاج آقا میخوان برن درس بدن و بعدشم نمازه برید انشالله فردا بیاین و درو بست،میگه من موندم چیکار کنم با این گونی پول،تو همین فکر بودم که چیکار کنم با این پول یک مرتبه دیدم حاج احمد آقا خادم آیت الله بروجردی درو باز کرد گفت شمایی که گونی پول تو دستته آقای بروجردی میفرماید بیاین تو،و فقط من رفتم تو خونه آیت الله بروجردی،و به محض اینکه رفتم پیش آیت الله بروجردی سلام که کردم جواب سلام منو داد گونی رو گرفت دست کرد تو گونی ی مشت سکه بمن دادند و اولین جمله ای فرمودند میری برای خانومت خیار میخری و بعدث قرضتو ادا میکنی (میگه من موندم هنوز من چیزی نگفته جز ی سلام این از کجا میدونست که همسرم من دلش رو خیار رفته و از کجا میدونست من بدهکارم) ⬅️نتیجه گیری 👈اگه کسی با صداقت باشه با خدای خودش با اهل بیت علیهم السلام با صداقت توسل کنه خداوند اسباب گشایش کارشو فراهم میکنه صداقت و رفاقت با خدا و اهل بیت علیهم السلام فقط در ترک گناه و انجام واجبات و نماز شب و توسل به ساحت مقدس امام زمان عج و امام حسین ع هست ولا غیر.. 🌺التماس دعا🌺 ╭━━⊰🌼🦋🌼⊱━━╮ 🌏@gha14em ╰━━⊰🌼🦋🌼⊱━━╯