🍂🍃🌸🍂
🌸
🛑#داستان_های_اخلاقی
✍ فرعون از شاهان یاغی و ستمگر مصر بود و ادعای پروردگاری میکرد، روزی ابلیس نزد فرعون آمد، فرعون خوشهای انگور در دست داشت و آن را میخورد، به فرعون گفت:
آیا کسی میتواند دانه های این خوشه انگور را به مروارید شاداب تبدیل کند؟
فرعون پاسخ داد: نه
ابلیس از روی سحر و جادو، آن خوشه را به مروارید شاداب تبدیل نمود. فرعون شگفت زده شد و با تعجب گفت:«اگر استاد مردی در جهان وجود دارد، او تو هستی!»
ابلیس سیلی محکمی بر گردن فرعود زد و گفت: «مرا با این استادی، به بندگی درگاه خدا نپذیرفتند، بنابراین تو با این حماقت و نادانی چرا ادعای پروردگاری می کنی؟!»🤭
❣❣
_واقعا حقش بود از ابلیس پس گردنی خورد...
پس غرور و تکبر باعث شد تااز درگاه خدا طردش کنند..غرورت رایشکن. و صداش بزن. یاالله بنده توام.
📝 جوامع الحکایات محمد عوفی، صفحه 26.
_________
☑️#نجات_از_گناه
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
🍂🍃🌸🍂
🌸
#تلنگر
🛑#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
✍️سلام
_داستان من از اونجا شروع میشه که من یک پسر نوجوان بودم که خیلی به فکر این بودم که شاد باشم و از دغدغه ها دور باشم ، کاری که همه انجام میدن رو انجام بدم و در واقع آدم بزرگ باشم،علتش هم این بود که همیشه همه منو بچه میگرفتن و میگفتن تو هنوز برای این کار بچه ای من همه خیلی بهم بر میخورد با شدت بیشتر اون کار رو انجام میدادم،چند سال پیش که۱۲سالم بود وارد معصیت ها و #گناهان بسیار بزرگ و زشتی شدم از این وضعیت هم راضی بودم چون هم رفیقای خیلی زیادی پیدا کرده بودم هم فکر میکردم ته زندگی اینه تا اینکه یک روز تصادفی سخنرانی استاد #رائفی_پور رو شنیدم که بحث شون (#چگونه_گناه_نکنیم)بود خلاصه من بعد از اون روز کم کم وارد سخنرانی های استاد شدم ولی گناهام رو میکردم اما دیگه اون حس قبلی رو نداشت و دیگه چون قبلا گناهان رو نمیشناختم عذاب وجدان نداشتم ولی چون فهمیدم که چی و فلان... عذاب وجدانم شروع شد تا چند سال بعد سعی کردم گناهانم رو ترک کنم
■بگذریم.....
میرسیم به الان
■حالا من شکر خدا تونستم
_یه برنامه نویس💻(حرفه ای)
_برای بازی های مذهبی
_تدوین گر فیلم های مذهبی
گناهانم رو که قبلا انجام میدادم ترک کردم
امام حسینی شدم،عاشق #امام_زمان (عج) شدم و فکر طلبه شدن رو دارم 😄
و همشم مدیون استادم
❣❣
✅ #نجات_از_گناه
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
🌺🌿🌸🌿🌸
✅#داستان_واقعی
باخوندن این داستانها میتوان درسها وتجربه ها آموخت.انسان فرصت ندارد که همه چیز را خود در دنیا تجربه کند. عمر کوتاهست.بدنیا آمدیم تا انسان بودن را تجربه کنیم.و سند انسانیت را ببریم.با ما همراه باشید...🙏
🛑#داستان_های_اخلاقی
✍مقیم لندن بود. تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که بر می گرداند 20 پنی اضافه تر می دهد! می گفت: «چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنی اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنی را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی.»
_گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: «آقا از شما ممنونم.»
_پرسیدم: «بابت چی؟»
گفت: «می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنی را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!»
🔴تعریف می کرد: «تمام وجودم دگرگون شد. حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنی می فروختم!»
💠مضمون روایتی از امام صادق علیه السلام هست که میفرمایند مردم رو با اعمال خودتون به دین دعوت کنین.
___________
✅ #نجات_از_گناه
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
🛑#حدیث
❇️حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) فرمودند :
_نخستین عامل جهنمی شدن امت من دو چیز میان تهی است.
_گفتند : آن دو چیز کدام است؟ حضرت فرمود :
🔅#شهوت و #دهان.
📚الخصال، شیخ صدوق،صفحه ۷۸
👌#نجات_از_گناه
#کنترل_چشم
#امام_زمان
━⊰🌼🦋🌼⊱━━
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9