eitaa logo
کتابخونه‌ی‌زیرشیروونی.
272 دنبال‌کننده
242 عکس
7 ویدیو
4 فایل
- دلم می‌خواد بنویسم؛ ولی انگار کلمه‌ها از دستم فرار می‌کنن. امیدوارم لای کتابای خاک‌خورده‌ی اینجا پیداشون کنم. تو هم بگو: https://daigo.ir/secret/31644679988
مشاهده در ایتا
دانلود
فکر کنم شماره‌ی ۵ جوری داستان رو کن‌فیکون کرد که فقط خودش باید بیاد ۶ رو بنویسه الان.😂
بچه‌ها من اگه شماره‌ای فرستاده بشه بلافاصله اضافه‌ش می‌کنم، پس اینکه می‌بینید خبری نیست یعنی واقعا خبری نیست و خودتون باید دست به کار شید.*
من کلی ایده دارم واسه بعد از پرونده‌ی داستان گروهی. ولی الان بهتون نمی‌گم، چون می‌ترسم این یکی رو بیخیال شید.😂 یه حرکتی بزنید دیگههه.
دارم فکر می‌کنم درِ اینجا [خونه، کلبه، یا هرچیزی که تصورش کردید] رو قفل کنم؛ تفنگ‌مو درآرم و داد بزنم "هرکی یه جمله اضافه نکنه بهش شلیک می‌کنم".☺️🎀
نمی‌خواید که خیس بشید؛ مگه نه؟ [البته که تفنگم آبپاشه.👍] پس بنویسیددددد.
ممنون از و ی عزیز که به‌جای همه‌تون می‌نویسن=]😂
فقط اینکه کل داستان رو تا آخر نوشته برامون، که اون رو می‌ذاریم واسه آخر کار، به عنوان ورژن دنیای موازی. هم آخرین پارت اینجا رو نوشته، و خب قرار بود دوتا پارت پشت سر هم مال یک نفر نباشه دیگه! پس این پارت رو یکی دیگه گردن بگیره بی‌زحمت.🤝 درآوردن تفنگ آبپاش*
دوسِتان گل؛ اول اینکه یکم کوتاه‌تر بنویسید لطفا. و به این هم توجه کنید که طرف کور نشده‌ها! کلا چشم‌هاش رو از دست داده! نه صرفا بیناییش رو. یعنی جای چشماش کلا خالی بوده انگار. همچین چیزی.