eitaa logo
عطࢪیاس⁦
1.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
433 ویدیو
29 فایل
به نام حضرت مادر... ོ هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، ‌مبتلایش می کند.. ‌پس اگر صبر کرد، او را بر می گزیند واگر راضی به رضای خدا شد ‌او‌ را ویژه‌ی خود می کند. ོ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج...
مشاهده در ایتا
دانلود
خودم را غلتاندم روی سیم خاردارها و خورشیدی ها و درد را تحمل کردم و فقط دعا می کردم لباس های غواصی ام زیاد پاره نشود و آن آر پی جی زن عراقی بیاید لب سنگر و در تیررس من. کلاش را گرفتم طرفش و شلیک کردم و چند جای بدنم گُر گرفت و سوخت و سنگین شدم و با صورت افتادم روی باتلاق. آمدم دست راستم را ستون بدنم کنم و بلند شوم که یک نارنجک آمد افتاد کنار زانوی چپم، توی گِل. فقط توانستم صورتم را برگردانم و انفجار را بشنوم و آن گر گرفتگی باز بیاید... آسمان و زمین و خط سرخ تیرها و آتش دور سرم می چرخیدند و من خودم می گفتم چیزی نیست و صلوات می فرستادم و بو می کشیدم، تا باز بوی نعنا بیاید... ‌‌از‌ غواصها بوی نعنا میدهند... ‌
‌ وقتى كه دنيا برايت تنگ شده باشد، وقتى آسمان آنقدر كوتاه شود كه نتوانى سرت را بلند كنى و مجبور باشى سرت را روى زانوانت بگذارى و گريه كنى؛ اگر اين آسمان پايين و اين دنياى تنگ را احساس كردى، آن موقع به امامت، به ولايت، به رسالت، به دين، به وحى، به غيب محتاج مى‌‏شوى‏. از خط انتقال معارف
ایمان در اعمال آدمی ظاهر می‌شود و در مقابل، اعمال انسان از ایمان او پاسداری می‌کند. اگر اعمال را فروگذاریم، ایمان به سستی می‌گراید و در درون انسان می‌میرد. اینجاست که دین برای بقای ایمان به میدان می‌آید تا روابط انسان را با خداوند و با انسان‌های دیگر و پیوند او را با هستی سامان بخشد و این همان چیزی است که ما آن را عبادت و معاملات و احکام می‌نامیم. برای اینکه دین بماند و ایمان پایدار باشد، باید آثار دین را در اعمال خارجی خود جدی بگیریم، یعنی به کیفیت و چگونگی زندگی انسان بر روی زمین اهتمام ورزیم. 📚 از ادیان درخدمت انسان | نوشته‌ی
عاشورا زانوی مهربانِ سرنهادن و دامن مَحرَمِ گریستن نیز هست. و در این فاجعه ی هولناک بشری، هر کسی فاجعه خویش را نیز می نالد و دل هایی که در این روزگار، نه حق انتخاب، که حق احساس؛ و چشم هایی که نه نگاه، که حق اشک؛ و حلقوم هایی که نه فریاد، که حق ناله نیز ندارند، از عاشوراست که حق های از دست رفته ی خویش را هر ساله می ستانند 📚از حسین وارث آدم |
‌ و حسین با گریه گفت: عباس جان! برادرم! چشمانی که دیشب، از بیمِ رویاروییِ با تو، رنگ خواب و آرامش ندیدند، امشب آسوده خواهند خفت. اما آنان که شبِ پیش در پناهِ امنِ حضورِ تو آرمیدند، امشب در نبودِ تو، رنگِ خواب و آرامش نخواهند دید....! 📚 از ماه به روایتِ آه