فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زیباست یک امشب همه
ما تنها برای کسی دعا کنیم
که هر شب برای همه ما به
تنهایی دعا میکند
خدایا درک دوران سبز ظهور
دولت عشق را نصیب ما بگردان
《اَلَّلھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّکالْفَرَج》
🎊میلاد نــ✨ـور بر شما مبارک🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨باتوکل بر اسم اعظمت﷽
⚪️✨روزمان را بامید بارش احسان
🌸✨و رحمت بیکرانت آغاز میکنیم
💖✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🤲✨الــهــی بـــه امــیـــد تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬#کلیپ بازیرنویس
🕌زیارت #امام_حسین علیه السلام
در نیمه شعبان
📜خاطرهای تکان دهنده از استادشفیعی کدکنی
🍃نزدیکیهای عید بود من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم،صبح بود رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم
از پلهها بالا میآمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانهای را شنیدم از هر پلهای که بالا میآمدم صدا را بلندتر میشنیدم.استاد کدکنی حالا خودش هم گریه میکند.
پدرم بود مادر هم او را آرام میکرد
میگفت: آقا خدا بزرگ است خدا نمیگذارد ما پیش بچهها کوچک شویم،فوقش به بچهها عیدی نمیدهیم.
اما پدر گفت: خانم نوههای ما در تهران بزرگ شدهاند و از ما انتظار دارند نباید فکر کنند که ما ...
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریههای پدر را از مادرم بپرسم،دست کردم توی جیبم صد تومان بود،کل پولی که از مدرسه به عنوان حقوق معلمی گرفته بودم،روی گیوههای پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوههای پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال همه خواهر و برادرام از تهران آمدندمشهد با بچههای قد و نیم قدشان،پدر به هر کدام از بچهها و نوهها 10 تومان عیدی داد، 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود،چهاردهم فروردین که رفتم سر کلاس بعد از کلاس آقای مدیر با کروات نوئی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش.
رفتم بستهای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: باز کنید میفهمید
باز کردم 900 تومان پول نقد بود
گفتم: این برای چیست؟
گفت: از مرکز آمده است در این چند ماه که شما اینجا بودی بچهها رشد خوبی داشتند برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند
راستش نمیدانستم که این چه معنی میتواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید هزار تومان باشد نه نهصد تومان!
مدیر گفت: از کجا میدانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه فقط حدس میزنم همین
در هر صورت مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من میدهد.
روز بعد همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان،آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود که خودم رفتم از او گرفتم.اما برای دادنش یک شرط دارم
گفتم: چه شرطی؟
گفت: بگو ببینم از کجا این را میدانستی؟!
✨گفتم: هیچ فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو برمیگرداند گمان کردم شاید درست باشد.✨
#امام_زمان عج
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#ماه_شعبان
#داستان_کوتاه
╭─ ঈ ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ ঈ ─╮
♡ ♡
╰═ঊلِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج ঊ═╯
این شب وروز ها بچه هارا یادتون نره
خیلی حرفهای ناگفته دارن توی دلشون مونده
بیایم کمی نذریهایمان را معطوف کنیم به سمت کودکان
کودکانی که از شربت و شیرینی های خیابان هم سهم ندارند
بیایم برای شادی قلب امام زمان عج هدف را پیدا کنیم
امام حی ما از ما چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه میخواهد شب نیمه شعبان؟؟؟؟?؟؟؟؟؟؟؟؟
سپـــــــــــــــــــــــــاس فراوان از نظرات شما بزرگواران جهت ایجاد دفتر و پیامهای دلگرم کننده تان سپاس از عزیزانی که حضورا تشریف اوردن دفتر از دیدار و همچنین توجه شما عزیزان به بچه های شهر سپاسگذارم
کمال تشکر از کمک مو منانه دوست عزیز جهت تقدیم کردن قربانی امروز شان بین کودکان شهر عاقبتشا ن در دو دنیا ختم بخیر انشاالله
سپاس فراوان از همه عزیزانی که روز عید عیدی بچه هارا واریز کردن و باعث شادی بچه های عزیزمان شدند انشالله در دو دنیا عاقبتتان بخیر باشد
سپاس فراوان از دوست و همراه داخل کانال که امشب میزبان کودکان عزیز شدند عاقبت بخیری در دو دنیا نصیبشان