eitaa logo
ويژه نامه مشترک حضرت فاطمه زهرا و حضرت زينب کبری سلام الله عليهما
11 دنبال‌کننده
16 عکس
15 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸سؤال حضرت زینب سلام الله علیها از پدر در لحظه آخر 🔷حضرت زینب (س) می گوید: هنگامی که پدرم علی (ع) بر اثر ضربت ابن ملجم بستری گردید، نشانه های مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: 🔻 ام ایمن به من چنین و چنان حدیث کرد (که پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر (ص) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند، جریان شهادت حضرت زهرا (س) و علی (ع) و حسن و حسین (ع) را شرح داد) می خواهم از شما آن را بشنوم. 🔸امام علی (ع) فرمود: دخترم! حدیث ام ایمن صحیح است، گویا تو و دختران رسول خدا (ص) را می نگرم که به صورت اسیر با کمال پریشانی وارد این شهر (کوفه) می کنند، به گونه ای که ترس آن دارید که مردم به سرعت شما را بربایند فصبراً صبراً.... 👈صبر و استقامت کنید، سوگند به خداوندی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در سراسر روی زمین ولی خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (ص) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با بچه ها و اعوان خود در سراسر زمین سیر می کنند، و ابلیس به آنها می گوید: ای گروه شیطانها، ما انتقام آدم(ع) از فرزندانش گرفتیم، و در هلاکت آنها سعی بلیغ کردیم، بکوشید تا مردم را نسبت به آنها به ترید و شک بیندازید و مردم را به دشمنی آنها وادار نمایید... 📚 دویست داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب(س)عباس عزیزی/بحارالانوار، ج 45، ص 183 /پایگاه مرکز اطلاع رسانی غدیر سلام الله علیها علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖عجب صبری است زینب را 🔸پس از ولادت حضرت زينب (س)، امام حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد:خداوند به من خواهرى عطا كرده است. 🔷پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟. ♦️پيامبر(ص ) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود. 🔶تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص ) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص ) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض ‍ كرد: اين دختر (زينب) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع ) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد. ▪️پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س ) بيان كرد. 🔻حضرت زهرا (س) پرسيد: اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س ) گريه كند كيست ؟ پيامبر اكرم (ص) فرمود:پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى كند. 📚الخصائص الزينبيه ، ص 155 ناسخ التواريخ زينب (س ) ص 47 / پایگاه باشگاه خبرنگاران جوان ........................................................... ▪️ملائك را خدا گفتا عجب صبری است زینب را قضاوت با قضا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به پیش چشم آدم شد مجسم روز عاشورا كه آدم بارها گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به گوش نوح دریا دل طنین افكند آوایی كه طوفان بلا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️در آتش تا قدم بگذاشت از امر خداوند خلیل مقتدا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️حدیث صبر او را تا به جبرییل گفت به هنگام دعا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️كتاب استقامت را مسیحا خواند از حیرت به مریم از وفا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️قدم زد تا در عالم حامل وحی خدا جبرییل به ختم الانبیاء گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه در پهلوی زهرا را شكست از كین علی مرتضی گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه منشق شد فرق ساقی كوثر امام مجتبی گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه دید لخت جگر را روبروی خود عزیز مصطفی گفتا عجب صبری است زینب را ▪️حسین بن علی تا خیمه زد در دشت بی آبی در آن حال بلا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️شنید از اكبرش تا نعره الله اكبر را زمین كربلا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه در خون قاسم او دست و پا می زد نوا در نینوا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه دست از پیكر سقا جدا می شد صدای دلربا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه حلق اصغرش را تیر می بوسید به خود خون خدا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه می بوسید رگهای گلو خنجر به شمر بی حیا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه زد دشمن به نیزه هجده سر را سر از تن جدا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه چوب خیزران می خورد سر لبها به خود تشت طلا گفتا عجب صبری است زینب را ▪️به هنگامی كه جان داد سه ساله گوشه ویران در آن شب بارها گفتا عجب صبری است زینب را 🔻شاعر: ژولیده نیشابوری سلام الله علیها ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━