eitaa logo
آوای خرد(مجتبی لطفی)
256 دنبال‌کننده
33 عکس
14 ویدیو
0 فایل
همسان با آوای خرد در تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرهای مثبت! خبرهای زیر را مرور کنیم: ۱. رهبری در دیدار سعید جلیلی، به وی متذکر شده که افراد تند و غیر قابل کنترل را از خودش دور کند. ۲. رهبری پرداخت ۱۰۰ میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی به پزشکیان را دستور داده تا مطالبات گندم کاران و ظاهرا پرستاران و... پرداخت شود. این اجازه در نوع خود بی‌سابقه ارزیابی شده است. ۳. با توافق رهبری بالاترین حضور بانوان در دولت انجام شد. ۴. رهبری در دیدار امروز (ششم شهریور) آب پاک را روی دست پایداری‌ها و حسین شریعتمداری و مخالفان پزشکیان ریخت و از مشورت، هماهنگی و تاکید خود بر انتخاب برخی وزرا که مدعای پزشکیان در مجلس بود، صحه گذاشت. ۵. رفع حصر آقای... صادر شده و رسما رفع حصر خواهد شد و منتظر رفع حصر بعدی هستیم بدان امید! ۶. در جلسه امروز هیات دولت با رهبری، ایشان سراغ آقای ظریف را می‌گیرند؛ می‌گویند: ایشان استعفا داده و نیستش! آقای خامنه‌ای می‌گویند: نه! زنگ بزنید ایشان هم بیاید. در پستی، ظریف هم به این خبر کد داده آنجا که نوشته از تاخیر در حضور عذرخواهی می‌کنم و قرار است در همان معاونت راهبردی رئیس جمهور کار کنم. ذوق زدگی در کار نیست اما از نتیجه کنار هم گذاشتن این گونه خبرها و رویدادها، خوشحالیم زیرا  تیپ پزشکیان و انتخاب توسط انتخاب کنندگان، مانند احمدی‌نژاد یا رئیسی نیست که این هماهنگی و اخبار خوش از سوی بالاترین نهاد حاکمیتی، طبیعی جلوه کند. جامعه نیز با احتیاط در حال محک زدن وفاق گفته شده است تا ثمرات آن‌را مشاهده کند و البته عجله کار شیطان است. در هر صورت کمک و همیاری به پزشکیان بیش باد! و امیدواریم سرانجامش  پیشرفت و رضایتمندی مردم مظلوم ایران را در پی داشته باشد؛ به پای هر کسی می‌خواهد نوشته شود تفاوتی نمی‌کند زیرا هدف عزت ایران و ایرانی است. @avakherad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی سرداری سخن از قلم کردن دست و پا، سر دهد! وقتی او به جای محکمه حکم محاربه صادر کند! وقتی از حقوق متهم همانی می‌داند که می‌گوید! وقتی می‌گوید متهم حقوقی دارد زمانی که تحویل قانون شود! و... چه انتظاری داریم فلان افسر و سرباز چه‌ها نکند با یک متهم که جنازه اش تحویل خانواده شود؟! "آورده‌اند که نوشین‌روانِ عادل را در شکارگاهی صَید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خَلَل آید؟ گفت: بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بوده‌است هرکه آمد بر او مَزیدی کرده تا بدین غایت رسیده. اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورد سیبی بر آورند غلامانِ او درخت از بیخ به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ" (سعدی، گلستان، باب اول، سیرت پادشاهان)   @avakherad
《۷۲/۹ درصد معتقد به جدایی دین از نهاد سیاست》 در سال ۵۸ مردم به جمهوری اسلامی رای دادند. و سپس به قانون اساسی رای دادند که بالاترین راس حاکمیت آن برکشیده از نهاد دین و حوزه علمیه باشد. امروزه و پس از ۴۳ سال، اکثریت قابل توجهی اعتقاد به عینیت دین با سیاست ندارند و تنها ۲۲/۵ درصد موافقند! راحت‌ترین تحلیل  برای این تغییر و تبرئه ناکارآمدی خود، پناه بردن به تئوری "توطئه دشمن" است! (منبع جدول، پیمایش ملی وزارت ارشاد، آبان ۱۴۰۲) @avakherad
حالا که قرار است فرمان به سوی وفاق ملی بچرخد، حالا که ناآرامی‌های گوناگون و طرب‌انگیز کشور را فرا گرفته تا جایی که رهبری در دیدار با هیات دولت به نبود فرصت و نبود پول اذعان کرد، در این مسیر کارهای نکرده بسیاری رو دست مانده که نیاز به تدبیر و عقلانیت و انعطاف دارد. دیگر نمی‌توان گفت حرف مرد یکی است و اینجا باید مردان حاکم، با نگرش به پرونده و کارنامه سیاسی خویش، حرفشان دو تا شود. پر کردن گسل‌های ژرف و وحشتناک کنونی نیاز به همدلی و مدارا دارد. سخن ساده اینکه کاری بتوان کرد کارستان! و آن اینکه نظام از محصوران: میرحسین موسوی، خانم رهنورد و مهدی کروبی، و زندانیانی مانند مصطفی تاج‌زاده ضمن آزادی، از آنان بخواهد در مسیر پیشرفت و عدالت و رسیدن و وضعیت مطلوب به حاکمیت مشاورت و کمک کنند. این نه اینکه سیره پیامبر است(آل عمران/ ۱۵۹) بلکه در دنیای معاصر نمونه دارد. نمونه بارز آن کشور عمان است. این آرزوی دست نیافتنی مرا یاد خاطره‌ای انداخت: 👈 سال اول یا دوم دولت اصلاحات بود که عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت خاتمی به قم آمد و جمع تعدادی از روحانیون حاضر شد. جلسه در یک منزل شخصی بود و وی جرات نمی‌کرد در مکان عمومی با روحانیون دیدار کند! القصه! بحث مهاجرانی به چگونگی برخورد با مخالفان کشید. وی خاطره‌ای گفت درس آموز که پس از سال‌ها هنوز در گوشم هست. می‌گفت: ☀️سفری داشتم به سلطان نشین عمان و با عبدالعزیز وزیر خارجه‌ اعلام آن کشور ملاقاتی رسمی داشتم. وی پس از این ملاقات مرا به خانه‌اش دعوت کرد. سخن از گذشته‌اش به پیش کشید و گفت: 🔸در دوران دانشجویی با تعدادی از دانشجویان از جمله یوسف بن علوی، جزو مخالفان سرسخت سلطان بن قابوس بودیم. گرایش‌های چپ داشتیم و چونکه از رهبران پارتیزانی ظفر بودیم گاهی حمله و تحرکات مسلحانه انجام می‌دادیم. مدتی بعد دستگیر شدیم. ما را به زندان بردند. زمانی نگذشته بود که من و همراهانم را از زندان بیرون آورده، سر و صورت اصلاح کرده، لباس رسمی پوشیدیم. گفتتند سلطان بن قابوس شما احضار کرده است. پیش خود گفتیم اعداممان حتمی است! ما را نزد وی بردند. سلطان ما را احترام کرد و نزد خود نشاند. تعجبمان بیشتر شد. سر سخن باز کرد. از گذشته تا حال گفت، از وضعیت کشور و این‌که با تفکرات چپ و کمونیستی کشور به سرانجام نمی‌رسد با دلیل و آمار و منطق مجابمان کرد و گفت: "ما راهی را برای پیمودن آغاز کردیم. شما درس خوانده‌های کشورید حیف از شماست که در زندان باشید. گذشته‌ها گذشت. من چند پیشنهاد برای شما دارم اول اینکه: سرمایه‌ای در اختیارتان می گذارم، با خانواده به هر کشور خارجی مایلید مهاجرت کنید و تا آخر عمر با عزت زندگی کنید. یا اینکه: به شما سرمایه و امکانات می‌دهم تا به کار کشاورزی و تولید بپردازید و یا اینکه خواهش می‌کنم به من برای مدیریت و توسعه کشورمان کمک کنید، من مدیرانی متخصص می‌خواهم و اگر مایل هستید همراهم باشید." در بهت به سر بردیم. در پوست خود نمی گنجیدیم و با آغوش باز راه سوم را انتخاب کردیم و سلطان بن قابوس هر یک را به مقام وزارت، و مشاوره منصوب کرد و من وزیر امور اعلام و بن علوی وزیر خارجه شدیم. 👈آیا متصدیان و حاکمان ما از سلطان کشور کوچکی مانند عمان، کمترند؟! @avakherad
می‌رسد شکوه آزادی؟! 🔸سرکار خانم فخرالسادات محتشمی پور سلام علیکم در هفته گذشته هم نامه آقا مصطفای عزیز را از زندان و هم دردنامه شما را که در دهه آخر صفر هر دو روضه‌ای جانسوز بود، خواندم. هر دو روضه بود و روضه خوانش سید مصطفی و شما بودید و هر دو کافی بود برای دل شکستن و آه کشیدن برای مظلوم اما نمی‌دانم چرا دل‌هاشان که بسان سنگ شده از آه مظلوم ترک بر نمی‌دارد. نوشته بودید: مصطفی خبر خوشحالی آزادی برخی را داد و به وی گفتم می‌گم لابد نوبت تو هم نزدیک است که خندید و گفت دوباره احضاریه جدید برایم آمده! لبخند بر لبانم می‌‌خشکد! به عنوان همدردی که بارها طعم تلخ بازداشت پیش چشم همسر و بچه‌ها، انفرادی، محکومیت و تبعید را چشیده و درد جانکاه نبودن در کنار کودکان و نوجوانان را همسرم به دوش کشید؛ نمی‌خواهم جمله تکراری سفارش به صبوری را بکار برم زیرا گفتنش سهل و ممتنع است و این حلوای تلخ را تا نخورند ندانند. از عمق علاقه شما به سید مصطفی آگاهم؛ یادتان هست ۱۶ یا ۱۷ سال پیش روز عیدی آمدید قم خانه آیت‌الله منتظری؟ ایشان به رسم معمول یک اسکناس دوهزار تومانی تا نشده عیدی می‌داد و شما پس از گرفتن عیدی گفتید: آقا! سهم آقا مصطفی را هم بدهید. آقای منتظری سهم مصطفی را داد و از باب مطایبه فرمود: ببخشید کم است بگذارید جلوی آینه دو برابر می‌شود. امسال در دفتر آیت‌الله صانعی شما را دیدم، چهره خندان بود اما چشم‌های فراغ دیده چه؟! گویا سید مصطفی چند روز یکبار زنگ می‌زند. این بار اگر تماس گرفت این جمله آیت‌الله منتظری را به یادگار برایش نقل کنید که: زندان اصلش زنده‌دان بوده! زنده‌ها را زندانی می‌کنند! در این فرصت می‌پرسم از رئیس قوه قضائیه و به ویژه رهبر جمهوری اسلامی که: مجموع حکومت پیامبر(ص)،  حضرت علی و امام حسن، در تاریخ اسلام هر چند سال که هست، به کدامین دلیل زندانی سیاسی نداشتند؟! مخالف نداشتند که داشتند آن هم از جنس منافقین‌اش و خوارج سخندان و مسلح! اما در تاریخ حتی نام یک زندانی سیاسی در کارنامه حکومتی آنان ثبت شده است؟! ... وآیا روزی خواهد رسید که زخم‌های دل و غم‌های فروخفته و بغض‌های مانده در گلو و آه شب و نیمه شب مردان و زنان مانده در حبس، جای خود را به شکوه آزادی دهد؟! شکوهی که چشمان منتظر و دوخته به در را روشنی بخشد؟ شکوهی که حاکمان نیز از آن بی بهره نخواهند بود، اگر بدانند. باز هم سلام برسانید./ با تقدیم احترام @avakherad
آمار نگران کننده از وضعیت کشور هر روز بر نگرانی از آینده می‌افزاید و این در حالی است که تق آماری که در دولت گذشته از پیشرفت داده می‌شد در آمده و نوعا نقش بر آب! کسی از صاحب منصبان از آن دولت نمی‌پرسید که پس نمود این آمارستان شما کجاست؟! سفره که کوچکتر شد! و این همه تمجید چرا؟! این همه مارش پیروزی و پیشرفت ادعایی برای تعالی چنان با واقعیت تراز نبود تا جایی که رهبری از کمبود "فرصت و پول" و کار زیاد در دیدار با  دولت پزشکیان سخن به میان آورد. وضعیت ناترازی‌ها نشان از آن دارد که علاوه بر خسارات مستقیم و غیر مستقیم تحریم و نبود رابطه با دنیا، عدم تعادل در صرف هزینه‌ها در پروژه‌های اقتدار پندار نظامی از جمله، و عدم هزینه در امثال برق و گاز و محیط زیست، دارو و آب، کار را به جایی رسانده که در تصور هر ناظر دلسوز، تصویر فوق  (که در کودکی به عنوان چیستان و راه فرار مطرح بود)  تداعی کننده وضع امروز ما است. شما چه تصوری دارید؟ به جای هر یک از این تهدیدهای درون تصویر، چه چیزی را برای اکنون کشور جای‌گذاری می‌کنید؟! راه برون رفت چیست؟! با این توضیح که پزشکیان ادامه روش فعلی برای پیشرفت را دیوانگی می‌داند! @avakherad
حواسمان به دوستان احمق، کاسب‌کاران و دشمنان زیرک هست؟! امروز  کلیپی دیدم که تاریخ آن مشخص نیست اما در یک جشن نیمه شعبان سخنانی را سیدی ایراد می‌کند مبنی بر اینکه: " امام زمان در دوران ریاست جمهوری حضرت آقای خامنه‌ای نماینده‌ای را به خدمت ایشان می‌فرستاد و رهنمودهایی می‌دادند ولی بعد از اینکه ایشان رهبر شدند، از واسطه خبر نشد، نگران شدیم و بعد از پیگیری از واسطه، معلوم شد پس از این، خود آقا امام زمان به دیدار رهبری می‌روند." گوینده، نقل خود را مستند به یک واسطه می‌کند به نقل از مسئول دفتر رئیس جمهوری آن زمان! قاعدتا سازندگان این سنخ جعلیات و ترّهات در طول تاریخ از سه حالت خارج نبودند: ۱. طرفداران و ذوب شوندگان جاهل و سبک مغز که فکر می‌کردند با جعل کرامات، مقام و منزلت مرادشان را اوج می‌بخشند و وقتی عوام کرامات را بشنوند، دل‌هاشان به سوی آقاشان‌ متمایل‌می‌شود. ۲. کاسبانی که با بالا بردن منزلت صاحب منصبی، در ظل بالا کشیدن آن صاحب قدرت یا مکنت و علم، به دنبال چریدن و رسیدن به پاره تخته‌ای از قدرت و مکنت بودند. این طائفه رگ خواب را به خوبی جسته‌اند. ۳. دشمنان و حسودان دانا و زیرک که با جعل خرافه و غلو در صدد بی آبرو و اعتبار کردن عالم یا صاحب منصبی بودند که با زر و زور نمی‌توان وی را فریفت و مریدانش دست از علاقه و ارتباط با وی بر نمی‌دارند. در این حالت بهترین روش و کم هزینه‌ترین، جعلیات و گنده‌گویی‌های مرسوم است که هم ممکن است آن آقا خوشش آید و به خود غرّه شود. خاقانی گوید: مشنو ترّهات او که بیمار/پر گوید و هرچه روز بحران. و هم ذوب‌شدگان را طرب و شادابی و شادمانی که الحمدلله پی هر کسی نرفتیم! اما امان از زمانی که پرده از پس افتد! که همه چیز به باد فنا خواهد رفت. شناخت هر یک از سه طایفه و شگردهای آنان به ویژه سومی در میان ملل عقب مانده عملی صعب و سخت است. حواسمان به ترّهات هست؟! @avakherad
آنان بیدارند! زمانی که گفته می‌شد اگر هر مسلمانی یک سطل آب روی اسرائیل بریزد، اسرائیل را آب می‌برد، سپری شده است. گرچه این شعار تشبیهی برای اتحاد مسلمانان علیه اسرائیل بود اما امروزه با سیر شگرف و شتابنده تغییر و تحولات در دنیا نمی‌توان از این شعارها سر داد و حتی نمی‌توان در پس از هر کنش این رژیم موشکی حواله کرد زیرا زمانه احمق و کوچک فرض کردن طرف مقابل نیز گذشته است. در زمانه جنگ و کارزار برای تشجیع نیروی خودی با تبلیغات و رجزخوانی طرف مقابل را ضعیف و حقیر جلوه می‌دهند اما این دلیل نمی‌شود که این شگرد موقت به عنوان راهبرد و قاعده اتخاذ شده و خود را دست برتر بدانیم. البته این بدین معنی نیست که حتما طرف مقابل را خیلی قدرتمند حساب کنیم بلکه قدرت و ضعف در دنیا رابطه الاکلنگی دارد یعنی هر مقدار که ما دچار ضعف حکمرانی راهبردی در داخل و سیاست خارجی شویم اسرائیل یا هر جای دیگر قدرت می‌گیرد و به عکس. باید پذیرفت که تحلیل و شناخت واقعیت با زاویه دید نادرست، ساده لوحانه (و بعضا ریاکارانه و منافقانه)، همیشه ما را دچار ضعف در عمل کرده  و خواهد کرد و تنها کاربرد شعارهای داده شده در خیابان و تظاهرات و مانند آن، در لحظات همان خیابان و پشت تریبون است و برای هشتک «حریفت منم» به درد می‌خورد و برای نماهنگ و سرودسازی و پخش از صدا و سیما که اسرائیل سال دیگر بلکه امسال نابود می‌شود فایده دیگری ندارد! همین انفجارهای وسایل ارتباطی در لبنان که اعضای حزب الله، مردم عادی و زن و بچه مردم را هدف گرفته، چه واکنشی داشته است؟ در مقابل برخی که آن‌را نشان از شکست اسرائیل می‌دانند؛ سید حسن نصرالله که در نوک فلش جنگ با اسرائیل قرار دارد در یک واکنش واقع گرایانه با صداقت و شفافیتی که لبنانی‌ها انتظار دارند، می‌گوید: «بله ، ضربه بزرگی خوردیم اما این جنگ است شکی نیست که ضربه امنیتی انسانی بزرگی در تاریخ مقاومت خوردیم و متحمل شدیم. می‌دانیم که دشمن برتری تکنولوژی بر ما دارد» همین اظهارات را بگذارید کنار سرداری از ایران که برای وی پیام داده و «این اقدام را بدون تردید از سر استیصال شکست‌های پیاپی اسرائیل دانسته که به زودی با پاسخ کوبنده مقاومت شاهد نابودی کامل این رژیم سفاک و جنایت کار خواهیم بود و ان جندنا لغالبون». اشتباه محاسباتی آنان که مقاومت را در رأس اهداف سیاست خارجی کشور آن هم با موشک و پهباد فرض کرده‌اند این است که نمی‌خواهند از دیوار حائل فهم تغییر قدرت و جنگ در دنیای امروز عبور کنند در حالی که مؤلفه قدرت و برتری و دست بالاتر داشتن با گذشته متفاوت شده است. نظام دیگر نمی‌تواند چون گذشته فکر و عمل کند باید در اهداف و رویه‌ها تجدید نظر کرده و این نامش انفعال نیست، خواب نیست و بیداری است و به فرمایش مولی علی(ع): «مَن نامَ لَم یَنُم عَلیِه، کسی که به خواب رود دشمنش به خواب نرفته و بیدار است.» @avakherad
معدن طبس روزهای متوالی مردان، زنان و کودکان در عمق تاریکی معدن کار می‌کردند. هوای متراکم و نفس‌گیر، صدای ضربات پتک‌ها و صدای خرد شدن زغال سنگ در میان سکوت سنگین این جهان زیرزمینی حکمفرما بود. عرق از پیشانی‌های خسته‌شان جاری می‌شد و برخی از آنها به سختی توان ادامه کار را داشتند. ناتوان از روشن کردن مسیرشان، در میان تونل‌های پیچ‌درپیچ گم می‌شدند… آنان هر روز بیشتر در عمق زمین فرو می‌رفتند، گویی در حال کندن گور خود بودند. زمین بی‌رحمانه آنان را می‌بلعید و تنها امیدشان به یک روز تعطیل بود، روزی که شاید از این جهنم زنده بیرون بیایند. اما هر چه بیشتر کار می‌کردند، بیشتر در خاک دفن می‌شدند. هیچ‌کس به یادشان نمی‌افتاد و گویی خودشان هم باور کرده بودند که زنده‌بودنشان بی‌معنی است… «ژرمینال»، امیل زولا، برگرفته از کانال سهند ایرانمهر ✍از کودکی درد کار کردن در عمق زمین را درک کردم آنجا که شاهد رفتن پدرم در ژرفای زمین بودم. از بچگی شغلش مقنی بود چاه و قنات زیادی حفر کرده بود. چاه ۲۰ متر/ ۳۰ متر/ ۵۰ متر نه! حتی ۱۰۰ متر به عمق زمین! بالای چاه که هستی و به پایین نگاه می‌کنی تا چشم کار می‌کند فقط طناب است. چشم دوخته‌ای به طناب که شاید تکانی بخورد و یعنی دلو پر شده بکشید بالا! صدای قرچ قرچ چرخ چاه هنوز در گوشم هست. ساعت‌ها زیر زمین، کلنگ زدن نفس می‌خواهد. نفسش تنگ می‌شد. چند پاکت بزرگ نایلونی به اندازه یک گونی، ته آن را به اندازه سرش سوراخ می‌کرد دو سوراخ هم به بغل تا دست‌هایش بیرون بیاید؛ چاه است و آب. وقتی پس از چند ساعت از چاه عمیق بیرون می‌آمد خیس خیس بود. نفس کم آورده بود. نمی‌دانست چکار کند. بنشیند یا بدود. تا آخر عمر نفسش تنگ بود. تا شبی که خوابید و صبح بر نخاست، انگشتان دست‌هایش نیمه باز مانده و گویا خشک شده بود به اندازه و سایز دسته کلنگ. چین و چروک‌های پیشانی‌اش قصه داشت. همین که سالم از عمق زمین بالا می‌آمد شکرگذار بودم. اما امروز چشم‌های براه معدن طبس را که می‌بینم و چشمان نا امید بازماندگان؛ درک می‌کنم انتظار را! @avakherad
پس از عفو و مختومه شدن پرونده شروین حاجی پور در دادگاه انقلاب؛ آزادی دکتر محسن برهانی از زندان ساحلی قم  و مختومه شدن پرونده وی در دادسرای ویژه روحانیت؛ خبر مسرت بخش دیگری بود که ماه مهر دیگری را رقم زد. با امیدهای دیگر و آزادی بیشتر🌱 عکس: دو سال پیش در قم/ مراسم ختم دوست و همرزممان سید جلال حسینی از جانبازان شیمیایی جنگ @avakherad
خلع سلاح و موازنه! پزشکیان چه گفت؟ آقای پزشکیان درمورد خلع سلاح دو طرف ایران و اسرائیل در مصاحبه با خبرنگاران آمریکایی سخن گفت. معنای کلام وی کاهش تنش دیرینه و عمیق نیست بلکه توپ را در زمین اسرائیل انداخته تا با این تاکتیک به خلع سلاح تبلیغاتی طرف مقابل بپردازد. پزشکیان با استفاده از تئوری موازنه صفر به دنبال مشخص کردن چهره واقعی اسرائیل است و در واقع امر تعلیق به محالی را مطرح می‌کند زیرا نتانیاهو محال است انواع سلاح‌های مرگبار و هسته‌ای(گویا ۲۰۰ کلاهک) خود را نابود کند زیرا آن را از عناصر بقا البته به همراه عناصر دیگر می‌داند عناصر دیگر مانند: دموکراسی، اقتصاد، ترور، سایبری، امنیت فرامرزی و... و البته حمایت تمام قد آمریکا. اما تندروهای داخلی که یا جاهلانند یا کاسب، به جای نقد مستدل این تاکتیک، جدای از کلید واژ‌ه‌های بنی‌صدر و استیضاح و... به سخنان زشتی روی آوردند مانند "بُز" یا "دیّ.."!( که این دومی در فقه و قانون حد دارد.) جالب است! در سال ۸۷ محاکمه شدم و یکی از اتهاماتم نشر اکاذیب بود. از جمله مصادیق آن این جمله آیت‌الله منتظری بود که خود دولت  در برخی گرانی‌ها دست دارد‌. و من آن‌را تنظیم و نشر داده بودم. احمدی‌نژاد سوگلی بود و تمام قد از وی دفاع می‌شد. این جمله و چند نوشته انتقادی یکسال زندان در حکم قاضی به ارمغان آورد! برادران امنیتی اینها را سیاه نمایی هم نشانه گذاشتند اما ماده قانونی در این باره نبود. القصه! به آقای رئیسی هم در فضای مجازی نسبت‌هایی داده می‌شد اما فرق رئیسی با پزشکیان این است اولا "بز" و "د..." نشنید و ثانیاً  تمام قد صدا و سیما و صاحبان تریبون و جبهه انقلاب از وی دفاع می‌کردند اما پزشکیان چنین حامیانی ندارد. پزشکیان نباید مقهور بازی تندروها از چند زاویه داخل و خارج شود و با پیام صلح و کاهش تنش و ارتباط با دنیای خارج دست پر به ایران بازگردد. زیرا مردم خسته از ۴۳ سال دعوا و تنش خارجی/داخلی دیگر رمقی برایشان نمانده است.   @avakherad
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخن‌گویی از ناحیه آحاد ملت؟! چند درصد موافق شما هستند؟ این حرف‌ها ممکن است مشکل  توقع مدافعان  را که در پی بی عملی در شوک یا خلسه به‌سر می‌برند، ارضا کند؟ برخی گرچه خود را ذوب در ولایت می‌دانند اما اینجا معلوم نیست اطاعت کنند. آیا آتش به اختیارند؟! در هیچ یک از پیام‌های رهبری سخنی از انتقام یا حمله ایران به اسرائیل وجود ندارد. اما معلوم است چرا صدا و سیما جزیره جداست و برای خود در بوق جنگ می‌دمد؟! اگر ایران بخواهد به اسرائیل شلیک کند تبعات بعدی آن چه خواهد بود؟ حمله هم نکند، حربه هزار چاقو که اسرائیل دنبال می‌کند به مرحله بحرانی‌تر خواهد رسید؟! سرانجام کار ظاهرا معلوم نیست و رسیدن به این وضعیت معلق محصول تدابیر گذشته نیست؛ تدابیری که امثال این گوینده در آتش آن دمیدند؟! تدابیری که نشانی از تجدید نظر در آن نیست! @avakherad