eitaa logo
کانال درسی کلاس اولی ها1⃣✏️
3.1هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
5.9هزار فایل
معلمان و والدین عزیز هر کاربرگ و کلیپی درسی و سوالات کتاب وازمون درسی .... مربوط به پایه شما در این کانال موجود هست https://eitaa.com/avalyha1 گروه اولی ها https://eitaa.com/26384601/112234 تبادل و تبلیغ @Niayesh94
مشاهده در ایتا
دانلود
💐قابل توجه اولیاء دانش آموزان ورودی به پایه 💐 👌اولیا گرامی در مرحله اول و نگرانی رو از خود و فرزندتان کنید. در مرحله دوم باتوجه به که از فرزندتان دارید و شرایط روحی و روانی او در تعطیلات تابستانه زمانی را برای و و دروس پایه اول اختصاص دهید.👌 💥 مواردی که می توانید با فرزندتان کار کنید.👇 🌸 روان خوانی متن 🌸 جمع و تفریق 🌸 حل های ریاضی 🌸 قصه نویسی و گویی از زبان کودک 🌸 نویسی از کلیپ یا آموزشی و کودکانه 🌸 مروری بر الفبا 🌸 بر حروف الفباهایی که نشانه های هم ، ولی اسم دارند مثل : ز ظ ض ذ 🌸 بر نشانه های هم شکل مثل ج چ ح خ ، که جایگاه متفاوت هست 🌸 از جملات کتاب و یا متن های روان خوانی 🌸 و اعداد و مروری بر جدول اعداد، همچنین پذیری به کمک جدول اعداد و ابزارهای آموزشی
44.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ب قسمت دوم لایک بادتون نره😉 چون درس #آ خیلی راحته از روش سریع میگذریم اما روی درس ب که خیییییلی کار داره مدت بیشتری می مونیم
18.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋🍀 ﷽🍀🦋 📘📗📕📒📔📓 https://eitaa.com/sheshomyh ششمی ها👆 https://eitaa.com/panjom5iya پنجمی ها👆 https://eitaa.com/chaharomyah چهارمی ها👆 https://eitaa.com/sevomiyha3 سومی ها👆 https://eitaa.com/dovmyhayh دومی ها👆 https://eitaa.com/avalyha1 اولی ها👆 https://eitaa.com/PISHdabstany1/8 پیش دبستانی👆 https://eitaa.com/joinchat/654639920Cad5a02aebe لینک محصولات آموزشی نیایش👆 https://eitaa.com/joinchat/3151430472C482c5255cb لینک سفارشات و رضایت مشتری👆
یه اردو مفید - @mer30tv.mp3
3.62M
قصه شب یه قصه شیرین😍 برای شما✨🌙
17.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت محمد (ص) و حضرت فاطمه (س) 🦋🍀 ﷽🍀🦋 📘📗📕📒📔📓 https://eitaa.com/sheshomyh ششمی ها👆 https://eitaa.com/panjom5iya پنجمی ها👆 https://eitaa.com/chaharomyah چهارمی ها👆 https://eitaa.com/sevomiyha3 سومی ها👆 https://eitaa.com/dovmyhayh دومی ها👆 https://eitaa.com/avalyha1 اولی ها👆 https://eitaa.com/PISHdabstany1/8 پیش دبستانی👆 https://eitaa.com/joinchat/654639920Cad5a02aebe لینک محصولات آموزشی نیایش👆 https://eitaa.com/joinchat/3151430472C482c5255cb لینک سفارشات و رضایت مشتری👆 https://eitaa.com/joinchat/2688287464C7a942ba2d6 گروه ختم قرآن و ذکرودعا👆
?👈 داستان نشانه ق فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : همکاری [ نشانه قـ ق ] ❎👈 🔖👈 یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود. در یک روز بهاری زیبا که هوا واقعا عالی بود،قورباغه کنار حوضچه ی مزرعه ی آقا قدرت داشت تمرین آواز میکرد. قور قور قور و هِی تُنِ صداشو بالا و پایین میاورد. خانم مرغه که درحال جمع کردن و خوردن حشرات ریز بود، صدای قورباغه رو شنید اومد نزدیکش گفت:"چقدر زیبا آواز میخونی. چقدر هم آوازت شبیه آواز منه و بعد هم خانم مرغه هم شروع کرد به خوندن قُدقُدقُدا...قُدقُدقُدا. یکی قورباغه میخوند و یکی خانم مرغه.آقا خروسه هم از اونجا رد میشد،صداشونو شنید و به جمع شون پیوست و اونم شروع کرد به خوندن. قوقولی قوقو،قوقولی قوقو.آوازشون یک ریتم خاص و قشنگی پیدا کرده بود. آقا کلاغه هم روی شاخه ی درخت نشسته بود داشت نوک میزد به ساقه ی درخت تا کرم زیر ساقه روبگیره. صدای آواز قورقور، قدقدقدا،قوقولی قوقوی. اونا رو شنید از روی درخت پرید پایین با اونها هم آواز شد.قارقارقار. چه آواز قشنگی شده بود.اول قورباغه میخوند بعد خانم مرغه و بعد آقا خروسه و در آخر هم آقا کلاغه.همه حیوانات مزرعه صداشونو شنیده بودند و اومده بودند تماشا.وقتی آوازشون تمام شد همه حیوانات با صدای بلند تشویق شون کردند. و علت این آواز زیبا را پرسیدند آنها فقط گفتند:"علت آواز زیبای ما صدای (ق‌)هست. چون تو صدای همه ما صدای (ق) اومده." خوب بچه های عزیز حالا شما هم آواز قورباغه و مرغ و خروس و کلاغ و با هم بخونید و صدای ق رو تکرار کنید اینم از داستان (ق) که توی شهرک الفبا به دو صورت اومده .
🐦داستان دو گنجشک🐦 📚روزي ، روزگاري ، دو گنجشک در سوراخي لانه داشتند . سوراخ ، بالاي ديوار خانه اي بود و دو گنجشک به خوبي و خوشي در آن زندگي مي کردند . پس از مدتي آن دو گنجشک صاحب جوجه اي شدند . آنها خوشحال و خرم بودند . يک روز که گنجشک پدر براي آوردن غذا رفته بود مار بدجنسي که در آن نزديکي ها بود به لانه آمد . گنجشک مادر جوجه گنجشک رو به دهان گرفت و پرواز کرد و روي ديوار نشست.گنجشک مادر صر و صدا کرد . نزديک مار رفت . به او نوک زد اما فايده اي نداشت .مار بدجنس همانجا روي لانه گرفت و خوابيد . کمي بعد گنجشک پدر رسيد . گنجشک مادر گريان و نالان قضيه را تعريف کرد . گنجشک پدر هم ناراحت شد . اما لانه از دست رفته بود ونمي شد کاري کرد . دو گنجشک تصميم گرفتد انتقام لانه را از مار بگيرند . ناگهان گنجشک پدر فکر عجيبي کرد . براي همين هم فورا پريد و از اجاق خانه يک تکه چوب نيم سوز برداشت . آن را به نوک گرفت و سريع پريد و توي لانه انداخت . چوب نيم سوز روي چوبهاي خشک لانه افتاد ودور غليظي بلند شد . افرادي که در خانه بودند اين کار عجيب گنجشک را ديدند . آنها براي اين که خانه آتش نگيرد به سرعت نردبان گذاشتند تا آتش را خاموش کنند . درست هنگامي که مار مي خواست از لانه فرار کند آنها مار را ديدند . يکي از افراد با چوبي که در دست داشت ضربه محکمي به سر مار زد . مار بدجنس از درد به خود پیچید و فرار کرد. دو گنجشک در حالي که انتقام خود را گرفته بودند ،با گنجشک کوچولو پرواز کردند تا بروند و لانه جديد بسازند . 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
اما ضامن اهو: “صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی می‌کند و آهو شکارچی را مسافت قابل توجهی به دنبال خود می‌دواند و عاقبت خود را به دامن حضرت علی بن موسی الرضا (ع) که اتفاقاً در آن حوالی حضور داشت می‌اندازد. صیاد که می‌رود آهو را بگیرد، با ممانعت حضرت رضا (ع) مواجه می‌شود، ولی صیاد چون آهو را صید و حق شرعی خود می‌دانست، در مطالبه و استرداد آهو پافشاری می‌کند. امام حاضر می‌شود، مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. شکارچی نمی‌پذیرد و به عرض می‌رساند: الا و بالله، من همین آهو را که حق خودم است، می‌خواهم و نه غیر آن را … و آن وقت آهو به زبان می‌آید و سخن گفتن آغاز می‌کند و به عرض امام می‌رساند که من دو بچه شیری دارم که گرسنه‌اند و چشم به‌راه‌اند که بروم شیرشان بدهم و سیرشان کنم. علت فرارم هم همین است و حالا شما ضمانت مرا نزد این شکارچی بفرمایید که اجازه دهد بروم و بچه هایم را شیر دهم و برگردم و تسلیم صیاد شوم. امام رضا (ع) هم ضمانت آهو را نزد شکارچی کرد و خود را به صورت گروگان در اختیار وی قرار داد. آهو رفت و به‌ سرعت بازگشت و خود را تسلیم شکارچی کرد. شکارچی که این وفای به عهد را می‌بیند، منقلب می‌گردد و آن گاه متوجه می‌شود که گروگان او، علی بن موسی الرضا است. بدیهی است فوراً آهو را آزاد می‌کند و خود را به دست و پای حضرت می‌اندازد و عذر می‌خواهد و پوزش می‌طلبد. حضرت نیز مبلغ قابل توجهی به او می دهد و تعهد شفاعت او را در قیامت نزد جدش می‌کند و صیاد را خوشدل روانه می‌سازد. آهو هم که خود را آزاد شده حضرت می‌داند، اجازه مرخصی می‌طلبد و به سراغ لانه و بچه های خود می‌ رود.”