eitaa logo
🕊️🎶 آوای بهشت 🎧🕊️
135 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
122 فایل
تبادل با مدیر کانال : علی فاطمی 👈 @AliFatemi14 @avaye_behesht 👈ورود به کانال 🤩👌 🎥 کلیپ _🎶 صوت _ 📸 عکس _✍️متن و داستان ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌جملات تأمل بر انگیز و پرشور 👌عالیه
تاکسی ضد کرونا رسید❗☹️ 😅
نریمان پناهی_مقطع (یابن امیرالمومنین حال و روز ما رو ببین) .mp3
5.24M
💔💔😭😭😢😢😔😔 یابن امیرالمومنین حال روز مارو ببین ته این گودالِ بلا مادر افتاده رو زمین ته گودال، پیکر افتاده مادر افتاده، زینب افتاده... مگه فراموشم میشه لحظه های افتادنت مگه از یاد من میره روی زمین غلطیدنت مگه یادم میره شمر اومد و شری به پا کرد مگه یادم میره ضربه زد و سر رو جدا کرد مگه یادم میره زندگیمو چه زیر و رو گرد مگه یادم میره نیزه اش رو تو گلوت فرو کرد 🙏 @avaye_behesht ❤️🕊️🕊️
نریمان پناهی مقطع (پناه حرم) .mp3
602.2K
💔پناه حرم... یه مادری داره به صرتش می زنه...
نریمان پناهی_مقطع(مگه یادم میره شمر اومد) .mp3
1.57M
مگه فراموشم میشه لحظه های افتادنت مگه از یاد من میره روی زمین علطیدنت مگه یادم میره شمر اومد و شری به پا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد سر رو جدا کرد 💔💔💔💔💔😭😔😔😔😔😔 @avaye_behesht
😂😂👌😉 یکی از رفقا میگفت: "قصد داشتم گفتم برم و از امام رضا(ع)… یه زن خوب بخوام...❗️ رفتم و درخواستمو به آقا گفتم... شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️ هر جای حرم که میخوابیدم... خادما ، بلا نسبت مثل بختک رو سرم خراب میشدن که...😢 "آقا بلند شو..." متوجه شدم کنار پنجره فولاد… یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن … کسی هم کاری به کارشون نداره. رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و....... تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️ صبح شد...پارچه رو وا کردم...☺️ پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم... چشتون روز بد نبینه…❗️ یهو یکی داد زد : "آی ملت…شفا گرررفت…😱 به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭 نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که… خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️ "مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛ مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..." "آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️ خوابم میومد،جا واسه خواب نبود... رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴… همین" تاااا اینو گفتم….. 😢یکی... "تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕 خیلی دلم شکست💔 رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم: "آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔 زن که بهمون ندادی هیچ… یه کشیده آب دار هم خوردیم. همینجور که داشتم نِق میزدم… یهو یکی زد رو شونم و گفت: "سلام پسرم❗️ "مجرّدی⁉️" گفتم آره؛ "من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛ تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت... خلاااااصهههه... تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁 بعد ازدواج با خانومم اومديم حرم... از آقا تشکر كردم و گفتم: "آقا،ما حاضریما...😂 یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂😂 (به روایت آقای....)