💥 #کلامکم_نور
🍃رؤیای شگفت آور علّامه آیت الله #حسن_زاده_آملی(مدّظلّه العالی)🍃
👈...در شبى كه خيلى آه و ناله داشتم و خدا خدا مى كردم، خوابى بسيار شگفت ديده ام، خوابى بسيار كثيف و متعفّن كه تا چندى پس از بيداريم دماغ و روح و ظاهر و باطن و تار و پود خودم را متعفّن يافتم آن چنانى كه بوى مردار در آفتاب مرداد پيش آن افسانه اى است.
🔹خواب ديدم كه در يك چاله سياه قيراندودى لخته هاى گوشت مانند گوشت يكسره راسته و ران گوسفند انباشته است، و سخت متعفّن و بو آمده است، و من بيچاره با هر دو دستم آنها را زيرورو مى كنم با اين كه قصد خوردن و خريدن آن را ندارم،
⛔️و هر لخته اى را كه بلند مى كنم بدبوتر و كثيف تر و مانده تر از لخته پيش است، تا از تعفّن آنها بيدار شدم و خودم را مثل همان لخته هاى گوشت متعفّن يافتم، و نزديك بود دچار تهوّع گردم.
♦️...خلاصه خواب خيلى مرا دگرگون كرده بود و سخت ناراحت بودم تا حدود يك ساعت قبل از ظهر فرداى همان شب ديدم در مى زنند، در را باز كردم ديدم مردى در سنّ و سال من بر موتور سيكلت سوار است، پس از سلام و عليك، يك ساك پلاستيكى سياه قيراندود چركين را از خرجين موتورش درآورد و در جلوى من بر زمين نهاد و گفت:
🔹«اين ساك حاوى چند جلد از كتابهاى نوشته فلانى است كه من در سالهاى پيش به خيالى خام آنها را خريدم، و حالا متنبّه شدم كه اينها #كتابهاى_ضالّ و مضل اند، و از بيم آن كه مبادا فرزندانم آنها را بخوانند و گمراه گردند خواستم آنها را بسوزانم و لكن ديدم كه گاهى اسم خدا و پيامبران و آل در آنها نام برده شده است. بدين فكر افتادم كه آنها را به شما تقديم بدارم شايد در ردّ آنها بخواهيد چيزى بنويسيد و بكار شما آيند»
🔸 اين بگفت و همچنان كه بر موتور سوار بود خداحافظى كرد و برفت. من آن ساك را باز كردم و كتابها را زير و رو مى نمودم و يكى را پس از ديگرى نگاه مى كردم كه آن مرد نابكار در آنها چه نگاشته است؟
🔹در آن حال ناگهان به واقعه رؤياى شب گذشته در عالم خواب منتقل شدم كه آن چال سياه اين ساك سياه قيراندود لجن كثيف است، و آن لخته هاى گوشت متعفّن اين دفترهاى آلوده به نوشته هاى پليد است كه از مردارى بدنهاد نگاشته آمده است.
♦️آن شخص آورنده بى خبر از اين كه من در كنار درياى آب شيرين و زلال، و در كنار رود نيل و فرات نشسته ام، اعنى در پيشگاه #قرآن_كريم و #جوامع_روايى بسر مى برم، و با #صحف_نورى علوم عديده اعمّ از قرآنى و عرفانى محشورم، و چنين كس چگونه دست به آب لجن متعفّن چاله اى كثيف دراز مى كند. و عمر نازنين را به اباطيل و ترّهات آن ساك سياه كه از سگ سياه بدنهادى نوشته شده است صرف مى كند؟!
🔸بسيار خدا را شكر كردم كه در عالم خواب صورت آن واقعه هائله را به من نمودند، و گفتم بار إلاهى خوابهاى ما را به بيدارى تبديل بفرما، و چشم سرّ برزخى و عقلى ما را چون ديدگان سر ما بينايى ده.
📚 «هزار و یک کلمه» ج 3 ص 454
#حکایت #رؤیای_صادقه #معارف_الهی #کتب_ضاله #صور_برزخی
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ https://eitaa.com/avayemalakut
💥 #كلامكم_نور
🌸 قال الإمام الصادق عليه السلام:
💠 عَجِبتُ للمَرءِ المُسلمِ لا يَقضي اللّه ُ عَزَّوجلَّ لَهُ قَضاءً إلّا كانَ خَيرا لَهُ ، وإن قُرِضَ بالمَقاريضِ كانَ خَيرا لَهُ ، وإن مَلَكَ مَشارِقَ الأرضِ ومَغارِبَها كانَ خَيرا لَهُ .
🌸 امام صادق علیه السلام می فرمایند:
💠 در شگفتم از مرد مسلمان كه خداوند عز و جل هيچ قضايى براى او نراند جز اين كه خير او در آن باشد. اگر با قيچى تكه تكه شود برايش خير است و اگر از شرق تا غرب عالم را دراختيار گيرد باز برايش خير است.
📚 الكافي : 2/62/8.
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ @avayemalakut
هدایت شده از آوای ملکوت
💥 #کلامکم_نور
🍃رؤیای شگفت آور علّامه آیت الله #حسن_زاده_آملی(مدّظلّه العالی)🍃
👈...در شبى كه خيلى آه و ناله داشتم و خدا خدا مى كردم، خوابى بسيار شگفت ديده ام، خوابى بسيار كثيف و متعفّن كه تا چندى پس از بيداريم دماغ و روح و ظاهر و باطن و تار و پود خودم را متعفّن يافتم آن چنانى كه بوى مردار در آفتاب مرداد پيش آن افسانه اى است.
🔹خواب ديدم كه در يك چاله سياه قيراندودى لخته هاى گوشت مانند گوشت يكسره راسته و ران گوسفند انباشته است، و سخت متعفّن و بو آمده است، و من بيچاره با هر دو دستم آنها را زيرورو مى كنم با اين كه قصد خوردن و خريدن آن را ندارم،
⛔️و هر لخته اى را كه بلند مى كنم بدبوتر و كثيف تر و مانده تر از لخته پيش است، تا از تعفّن آنها بيدار شدم و خودم را مثل همان لخته هاى گوشت متعفّن يافتم، و نزديك بود دچار تهوّع گردم.
♦️...خلاصه خواب خيلى مرا دگرگون كرده بود و سخت ناراحت بودم تا حدود يك ساعت قبل از ظهر فرداى همان شب ديدم در مى زنند، در را باز كردم ديدم مردى در سنّ و سال من بر موتور سيكلت سوار است، پس از سلام و عليك، يك ساك پلاستيكى سياه قيراندود چركين را از خرجين موتورش درآورد و در جلوى من بر زمين نهاد و گفت:
🔹«اين ساك حاوى چند جلد از كتابهاى نوشته فلانى است كه من در سالهاى پيش به خيالى خام آنها را خريدم، و حالا متنبّه شدم كه اينها #كتابهاى_ضالّ و مضل اند، و از بيم آن كه مبادا فرزندانم آنها را بخوانند و گمراه گردند خواستم آنها را بسوزانم و لكن ديدم كه گاهى اسم خدا و پيامبران و آل در آنها نام برده شده است. بدين فكر افتادم كه آنها را به شما تقديم بدارم شايد در ردّ آنها بخواهيد چيزى بنويسيد و بكار شما آيند»
🔸 اين بگفت و همچنان كه بر موتور سوار بود خداحافظى كرد و برفت. من آن ساك را باز كردم و كتابها را زير و رو مى نمودم و يكى را پس از ديگرى نگاه مى كردم كه آن مرد نابكار در آنها چه نگاشته است؟
🔹در آن حال ناگهان به واقعه رؤياى شب گذشته در عالم خواب منتقل شدم كه آن چال سياه اين ساك سياه قيراندود لجن كثيف است، و آن لخته هاى گوشت متعفّن اين دفترهاى آلوده به نوشته هاى پليد است كه از مردارى بدنهاد نگاشته آمده است.
♦️آن شخص آورنده بى خبر از اين كه من در كنار درياى آب شيرين و زلال، و در كنار رود نيل و فرات نشسته ام، اعنى در پيشگاه #قرآن_كريم و #جوامع_روايى بسر مى برم، و با #صحف_نورى علوم عديده اعمّ از قرآنى و عرفانى محشورم، و چنين كس چگونه دست به آب لجن متعفّن چاله اى كثيف دراز مى كند. و عمر نازنين را به اباطيل و ترّهات آن ساك سياه كه از سگ سياه بدنهادى نوشته شده است صرف مى كند؟!
🔸بسيار خدا را شكر كردم كه در عالم خواب صورت آن واقعه هائله را به من نمودند، و گفتم بار إلاهى خوابهاى ما را به بيدارى تبديل بفرما، و چشم سرّ برزخى و عقلى ما را چون ديدگان سر ما بينايى ده.
📚 «هزار و یک کلمه» ج 3 ص 454
#حکایت #رؤیای_صادقه #معارف_الهی #کتب_ضاله #صور_برزخی
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ https://eitaa.com/avayemalakut
🌹🌸 #کلامکم_نور 🌸🌹
🌴 شش شگفتی از ضدارزش ها
🍃 1.عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ یَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِی مِنْهُ هَرَبَ، وَیَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِی إِیَّاهُ طَلَبَ، فَیَعِیشُ فِی الدُّنْیَا عَیْشَ الْفُقَرَاءِ؛ وَیُحَاسَبُ فِی الاْخِرَهِ حِسَابَ الاَْغْنِیَاءِ؛
🍃 2.وَعَجِبْتُ لِلْمُتَکَبِّرِ الَّذِی کَانَ بِالاَْمْسِ نُطْفَهً، وَیَکُونُ غَداً جِیفَهً؛
🍃 3.وَعَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِی اللَّهِ، وَهُوَ یَرَى خَلْقَ اللَّهِ؛
🍃 4.وَعَجِبْتُ لِمَنْ نَسِیَ الْمَوْتَ، وَهُوَ یَرَى الْمَوْتَى؛
🍃 5.وَعَجِبْتُ لِمَنْ أَنْکَرَ النَّشْأَهَ الاُْخْرَى وَهُوَ یَرَى النَّشْأَهَ الاُْولَى
🍃 6.وَعَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَتَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ.
🌷🌷🌷🌷
🌴 امام علی(علیه السلام) فرمود :
🍃 1.از بخیل تعجب مىکنم که به استقبال فقرى مىرود که از آن گریخته و غنایى را از دست مىدهد که طالب آن است.
در دنیا همچون فقیران زندگى مىکند ولى در آخرت باید همچون اغنیا حساب پس دهد.
🍃 2.و تعجب مىکنم از متکبرى که دیروز نطفهاى بىارزش بوده و فردا مردار گندیدهاى است.
🍃 3.و از کسى که در خدا شک مىکند در شگفتم در حالى که خلق او را مىبیند (و مىتواند از هر مخلوق کوچک وبزرگ، ساده و پیچیده به ذات پاک آفریدگار پى برد).
🍃 4.و تعجب مىکنم از کسى که مرگ را فراموش مىکند با این که مردگان را با چشم خود مىبیند.
🍃 5.و تعجب مىکنم از کسى که جهان دیگر را انکار مىکند در حالى که این جهان را مىبیند.
🍃 6. و تعجب مىکنم از کسى که دار فانى را آباد مىکند ولى دار باقى را به فراموشى مىسپارد.
📚 نهج البلاغه حکمت ۱۲۶
📌 کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ @avayemalakut