هدایت شده از ندای سعادت
➖🔵تصدّقت شوم! برادر جان! 🔵➖
✔️ انسان نبايد از نافرمانى و غفلت و خلافِ مراقبه عمل كردن، نوميد از سير الى اللَّه گردد
✔️ زيرا اگر روى از آن سو برگيريم، به كجا مى توان روى كرد؟!
✔️ علاوه بر اين كه خودش مى داند كه ما ضعيفيم و سراپا جهل، به طبق ضعف و جهل مان با ما معامله مى كند.
✔️ اين همه كه در قرآن شريفش، داد از غفاريّت خود مى زند، براى چيست؟ مگر جز براى آن است كه آگاه به حال ما بوده كه از روى نادانى، مخالفت او خواهيم كرد.
✔️ همين بس كه خودش نام ما را به انسان تسميه فرموده، در مواقعى كه نافرمانى و جهلِ ما را متذكّر مى شود.
✔️ اگر خيال نااميدى براى انسان دست دهد، بايد بداند كه از شيطان است والّا با كريمان، كارها دشوار نيست؛ هر وقت آن لعين به سراغت آمد بگو:
🔘 آن قدر حلقه زنم بر در ميخانه ى دوست
🔘 تا كند صاحب ميخانه به رويم در باز
📚برگرفته از نامه آیة الله سعادت پرور ره به یکی از سالکان الی الله🌱
https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از پژوهشهای تاریخ اسلام
🏴 ٧ ذیالحجة، شهادت امام محمد باقر(علیه السلام)
بیشترین دوران امامت امام محمد باقر(علیه السلام) مصادف بود با خلافت هِشام بن عبدالملک اموی.
هِشام در سال ١٠٦ق که سال دوم خلافتش بود به حج رفت و امام باقر نیز همراه فرزندش امام صادق(علیهما السلام) در این سال به حج آمده بودند.
مَسلمة بن عبدالملک برادر هشام، امام صادق(علیه السلام) را دید که به مردمی که اطرافش بودند اینگونه میگوید:
«سپاس خدایی را که محمد را به حق به پیامبری برانگیخت، و ما را به او ارج و حرمت نهاد، ماییم برگزیدگان خالص خدا از بین خلقش و منتخبان او از بین بندگانش، و خلفای خدا. پس سعادتمند کسی است که از ما پیروی کند و تیرهبخت کسی است که با ما دشمنی ورزد و مخالفت نماید.»
یکی از همراهان هشام، نافع -غلام آزاد شدۀ عبدالله بن عمر- بود. او در حالیکه امام باقر(علیه السلام) در رکن کعبه بود و مردم بسیاری گرد ایشان آمده بودند به هشام گفت:
بروم از او مسائلی بپرسم که کسی نتواند پاسخ دهد مگر آنکه یا پیامبر باشد یا فرزند پیامبر یا وصی پیامبر!
هشام گفت: برو بلکه بتوانی خجالت زدهاش کنی!
مسائلی که نافع مطرح کرد همه را امام بی درنگ پاسخ و شرح داد و نافع ناگزیر به تصدیق جوابهای امام شد و در نهایت به اعلمیت و سزاوار بودن پیروی از امام اقرار کرد.
لذا هشام نتوانست به خواستهاش که تکذیب امام و از بین بردن محبوبیت مردمی ایشان بود برسد.
پس از اتمام مناسک حج و بازگشت هشام به دمشق، به فرماندار مدینه دستور داد که امام باقر را بهمراه امام صادق به دمشق روانه کند.
هنگام ورود امام به دمشق، هشام سه روز آنها را معطل کرد تا در روز چهارم، مقربان و محافظانش را حاضر و مسلح در دو طرف به صف ایستاند و دستور داد که هرگاه دیدید من محمد بن علی را توبیخ و سرزنش کردم بعد از سکوت من شما یکیکتان شروع کنید او را توبیخ و ملامتش کنید. و سپس اجازۀ ورود به امام داد.
هنگامی که امام باقر(علیه السلام) وارد شد سلامی عمومی به همۀ حاضران داد و نشست؛ بدون آنکه سلامی خاص و با عنوان خلافت به هشام دهد و بدون آنکه برای نشستن اذن بگیرد.
و همین موجب خشم و کینۀ بیشتر هشام شد و شروع کرد به سرزنش امام و گفت:
«ای محمد بن علی، تمامی ندارد که همیشه مردی از شما جامعۀ مسلمانان را دو نیم میکند و اختلاف میاندازد و مردم را بسوی خود میخواند و گمانِ باطل میبرد که اوست که امام است، از روی کم عقلی و علم کم!»
هنگامی که ساکت شد افراد حاضر یک یک شروع کردند به توبیخ امام، تا آخرین نفرشان.
پس از آنکه همگی ساکت شدند امام باقر(علیه السلام) برخاست و و فرمود:
«ای مردم، کجا میروید و کجا برده میشوید!؟ خدا به وسیلۀ ما اولینتان (انسان نخست) را هدایت کرد و ختم آخرینتان نیز به وسیلۀ ماست!، اگر حکومت فعلی در دست شماست حکومت آینده از آن ماست، و حکومتی بعد از حکومت ما نیست زیرا اهل عاقبت در قول خدای سبحان ﴿وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾(أعراف: ١٢٥، و قصص: ٨٣)، ماييم.
سپس هشام مصرانه امام را واداشت به مسابقۀ تیراندازی به سوی نشانهای که بر سر نیزهای نصب کرده بود و امام شروع کرد به تیراندازی؛ تیر اول به وسط هدف اصابت کرد و تیر دوم، تیر اول را تا سر آن شکافت و به وسط هدف رسید. و هیمنطور ادامه داد تا آنکه بعد از اصابت تیر نُهم، هشام نتوانست جلوی خود را بگیرد و با صدای بلند امام را تحسین کرد.
و پس از آن در ضمن صحبتهایی با امام باقر و در حالیکه امام صادق نیز در سمت راست امام باقر نشسته بود گفت: از روزی که یادم میآید هرگز مانند این تیراندازی ندیدهام! و گمان نکنم در زمین کسی باشد که بتواند اینچنین تیراندازی کند!
سپس از امام باقر پرسید: آیا جعفر هم مثل شما تیراندازی بلد است؟
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«ما آن تمام و کمالی که خدا در آیۀ ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً﴾(مائدة: ٣) بر پیامبرش نازل فرمود را از یکدیگر به ارث میبریم، و زمین خالی نمیشود از کسی که بصورت کامل انجام میدهد این اموری را که افراد دیگر غیر از ما از اتمامش ناتوانند.»
هشام با شنیدن این جواب، صورتش از شدت خشم سرخ و چشم راستش دگرگون و لوچمانند شد. پس مدت اندکی ساکت و خاموش گردید و چشمانش به زمین دوخته شد. سپس سرش را بلند کرد و پرسید:
«آیا ما و شما همگی فرزندان عبد مُناف نیستیم و نسَب ما و نسَب شما یکی نیست؟!...»
و در خلال پرسشها و پاسخهایی امام باقر(علیه السلام) برای هشام توضیح داد که اسرار الهی، علم و دیگر ویژگیهای پیامبر به امیرالمؤمنین منتقل شد و از ایشان به امام بعدی و به همین صورت ادامه دارد.
پس هشام مدتی طولانی نگاهش به زمین دوخته شد. سپس سرش را بلند کرد و به امام باقر(علیه السلام) گفت: حاجتت را بخواه.
1️⃣
(ادامه در صفحۀ بعد)
@Yusufi_Gharawi
(ادامه از صفحۀ قبل)
2️⃣
امام فرمود: اهل و عیالم را پشت سر
هدایت شده از پژوهشهای تاریخ اسلام
گذاشتم در حالیکه نگران بودند بخاطر این سفرَم!
هشام گفت: خدا نگرانیشان را با برگشتت نزد آنها اُنس دهد، اینجا نمان و همین امروز حرکت کن.
امام باقر و امام صادق برخاستند و هشام نیز برخاست، و هر دو امام با هشام معانقه و برایش دعا نمودند و خارج شدند.
پس از خروج از قصر هشام ماجرای مناظرۀ بین عالِم مسیحی و امام باقر(علیه السلام) رخ داد و هشام با افرادی که جهت کسب اطلاع فرستاده بود از چیرگیِ علمی امام و شور و همهمهای که میان مردم افتاده بود مطلع شد و پیکش را با هدیهای نزد امام فرستاد، و در عین حال دستور داد همان لحظه شهر را بسوی مدینه ترک کنند.
در مسیر طبیعی میان دمشق تا مدینه لازم بود امام در شهر مَدیَن توقفی داشته باشد تا برای خود و خادمانِ همراه و چارپایانشان آذوقه تهیه کنند.
اما هشام پیکی را به این شهر فرستاد که پیش از امام به آنجا رسید و به فرماندار آنجا ابلاغ کرد که:
«دو پسرِ ساحر ابوتراب، محمد بن علی و جعفر بن محمد که در تظاهرشان به اسلام دروغگو هستند، بر من وارد شدند و هنگامی که آنها را بسوی مدینه بازگرداندم آنها به قسّیسان و راهبان کافر مسیحی تمایل پیدا کردند، و همکیش بودنشان را برای آنها آشکار کردند و از اسلام بسوی مسیحیت خارج شدند و خود را به آنها نزدیک کردند! و من بخاطر خویشاوندیشان خوش نداشتم رسوا و عقوبتشان کنم و مایۀ عبرت دیگران قرارشان دهم! پس هرگاه این پیامم بدست رسید به مردم اعلام کن:
هرکه با آنها خرید و فروش کند یا دست بدهد یا به آنها سلام کند خونش هدر است! زیرا این دو از اسلام مرتد شده اند! و أمیرالمؤمنین(هشام) تصمیم گرفته است که این دو را به بدترین نحو به قتل رساند!»
این دستور هشام و افترائاتش باعث شد که دوازۀ شهر مَدین بر امام بسته شود و رفتار مردم با ایشان به مراتب بدتر از رفتارشان با یهود و نصارا باشد. تا آنکه امام باقر(علیه السلام) ناچار به ایستادن در جایگاه حضرت شعیب(علیه السلام) در خارج از شهر و اتمام حجت با مردم مَدین شد و در پی آن پیرمردی از اهل مدین آنها را از نزول عذاب الهی انذار داد.
امام و همراهانش فردای آن روز از آنجا حرکت کردند و به مسیرشان ادامه دادند. و پیرمرد ناصح و دلسوز نیز از سوی هشام عقوبت شد و معلوم نشد چه بر سرش آمد.
بهرحال کینه و حسادت هشام بن عبدالملک نسبت به امام محمدباقر(علیه السلام) ادامه یافت تا آنکه سرانجام ایشان را مسموم کرد و امام پس از تحمل سه روز مسمومیت از دنیا رفت.
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٧: ٥٧، ٥٩، ٦٢ - ٦٦، ٦٩ - ٧١، ٨٥.
از:
روضة الكافي: ١٠٣ - ١٠٥، ح٩٣؛
دلائل الإمامة در بحار الأنوار ٤٦: ٣٠٦، ب٧: «خروجه إلى الشام»، و ٣٠٧ - ٣١٣؛
اصول الكافي ١: ٤٧٢؛
مصباح كفعمي در بحار الأنوار ٤٦: ٢١٧.
@Yusufi_Gharawi
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
🔰 کشیشها و اسقف ها گریه میکردند؟
🔸️در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی، برزیل، مجلس بزرگی از کشیشها و اسقفهای کاتولیک تشکیل شده بود و از ما دعوت کرده بودند در این مجلس سخنرانی کنیم. همه به اصطلاح از رجال دینی بودند.
🔹️من درباره محبت و معرفت خدا صحبت کردم و به مناسبت، چند قسمت از دعای #عرفه را برایشان خواندم. دیدم این کشیشها و اسقفهای مسیحی از کنار چشمشان اشک جاری شده است.
🔹️آنها #امام_حسین (ع) را نمیشناختند، و اسلام را قبول نداشتند، اما آن قدر مضامین دعای عرفه بلند است که برای کسانی که اسلام را نمیشناسند هم چنین اثری را میتواند ببخشد. آن وقت حیف نیست که ما از مضامین این دعا بهرهمند نشویم و فقط به خواندن الفاظش اکتفا کنیم؟
۸۰/۱۲/۰۲
🌐 @mesbahyazdi_ir
📺 در یک سخنرانی زنده تلویزیونی
👈 رهبر انقلاب روز عید قربان با مردم صحبت میکنند
🔻 حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی فردا جمعه ۱۰ مرداد مصادف با عید سعید قربان، با ملت شریف ایران مستقیم سخن خواهند گفت.
🔺️ سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب ساعت ۱۱.۳۰ صبح از شبکههای رسانهی ملی و همچنین از پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR و حسابهای این پایگاه در شبکههای اجتماعی بهصورت زنده پخش خواهد شد.
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از استاد فیاض بخش
Eide Ghorban.mp3
8.15M
🔉 بشنوید| حضرت ابراهیم(ع) از همان اوان جوانی یک دلشورهای داشت...
👈 این فایل، بخشی از سخنرانی استاد فیاضبخش در مراسم عزاداری شب عاشورای سال ۹۸ است.
▫️ایشان در این سخنرانی به تشریح سیروسلوک توحیدی حضرت ابراهیم(ع) و طی امتحانات الهی میپردازند که حضرتش را به مقام منیع "امامت" نائل گرداند.
▫️در این میان، توسل ابراهیم(ع) به سیدالشهداء(ع) جایگاه ویژهای دارد و ماجرای ذبح اسماعیل(ع) به حادثه کربلا پیوند میخورد:
«وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» (صافات، ۱۰۷)
🔸به مناسبت عید سعید قربان، خلاصه این سخنرانی به حضورتان تقدیم شدهاست.
🔗 فایل صوتی کامل این سخنرانی را از این لینک دانلود فرمایید (بحث حضرت ابراهیم از دقیقه ۴۹ است):
https://www.jelveh.org/Files/Content/Media/3295-20190911080858898.mp3
☑️کانال استاد فیاض بخش
@Jelvehnooralavi
t-64.mp3
5.11M
🎙 شنیدنی
💠 آدمی که تزکیه نشود، به علم هم نمی رسد!
✍️ قطعه صوتی کوتاه و زیبا از آیت الله دستغیب (ره).
#تزکیهای
#تقوای
#یقظه
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ @avayemalakut
هدایت شده از پایگاه نمو
t-65.mp3
5.17M
🎙 شنیدنی
💠 در تربیت اسلام اول تزکیه است، بعد علم!
✍️ قطعه صوتی کوتاه و زیبا از امام خامنه ای.
#تزکیهای
#تقوای_عمومی
#اصلاح_اندیشه
🔗 لینک مطلب در پایگاه:
http://www.nomov.ir/fa/tazkiei/tagva-omuomi/eslah-andishe/ashenaei-masir/zarurat-tazkiye/t65
🌏 آدرس پایگاه:
🌐www.nomov.ir
📱 کانال «نُمو» در ایتا:
🆔 @nomov14
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #روزشمار_عید_غدیر
🎥 کلیپ صوتی فرمایشات حضرت آیتالله بهجت قدسسره : «پیوند ناگسستنی قرآن و عترت»
▫️▫️▫️
🔸کسانی که بگویند ما قرآن را میخواهیم، [اما] عترت را نمیخواهیم، [در واقع] قرآن را نخواستهاند. [چراکه همان] قرآن میگوید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا».
الیوم؛ به چه چیزی اختصاص دارد که سبب اکمال است؟!!
چه چیزی سبب است برای اینکه [امروز] اسلام دین مرضی خدا باشد؟!!
اسلام همیشه دین مرضی خدا بوده، پس [مقصود این است که] امروز [روز] تکمیل و اکمال این دین است، تمام رضای خدا در این دو است...
🔹 کانال رسمی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
💻 @bahjat_ir
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره جالب «آقاتهرانی» از یک استاد بیدین در آمریکا
🔹در این ویدئو حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی دانشآموخته دانشگاههای آمریکا، خاطره گفتوگوی خود با یکی از اساتیدش در آمریکا درباره امام علی را بیان میکند که در آستانه عیدسعید غدیر، دیدنی و شنیدنی است!
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews | خبرگزاری حوزه
12 مرداد 99.mp3
7.49M
🌼🌺🌼#درس_عشق/خطبه ی غدیر
🖌الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا
❇️دهه ی ولایت گرامی باد.
#روز_غدیر
#شور_و_نشاط_مؤمنین
#بیعت
📆12مرداد1399-نجف آباد- حوزه علمیه جامعة الامام المنتظر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🕋 @ostadayoobi
🌺🌺🌺 ولادت پر از خیر و برکت امام هادی (علیه السلام) را خدمت همه محبین اهل بیت(علیهم السلام) تبریک عرض می کنیم.
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ @avayemalakut
مداحی آنلاین - مژده بدید شب شادی شد - سید رضا نریمانی.mp3
9.27M
🌸 #میلاد_امام_هادی(ع)
💐مژده بدید شب شادی شد
💐ابن الرضا اَبَالهادی شد
🌺 #سید_رضا_نریمانی
🌿 #سرود
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ @avayemalakut
هدایت شده از الهادی
* #امام_هادی
💠 کرامت امام هادی علیه السلام
🔻متوکل عباسی، امام هادی را زندان کردند. در همان ایام بنا شد مردم نماز استسقاء بخوانند، مسلمانان رفتند نماز استسقاء خواندند اما باران نيامد.
🔸مسيحي ها گفتند يک فرصت هم به ما بدهيد، يکشنبه را براي مسيحي ها گذاشتند آنها رفتند نماز را خواندند و باران آمد. مسلمان ها خيلي مضطرب شدند، يکي دو هفته ي ديگر مسلمانان برای نماز رفتند اما باران نيامد. باز مسيحي ها رفتند دوباره باران آمد.
🔹متوکل خدمت امام هادی علیه السلام آمد گفت: آقا به داد دين جدت برس. حضرت فرمودند به يک شرط من قبول ميکنم. فرمودند به این شرط که هر چه زنداني داري آزاد کنی. متوکل گفت باشد و همه را آزاد کرد. بعد حضرت فرمودند بگو يک بار ديگر مسیحی ها برای نماز بیایند وقتی مسیحی ها به همراه کشيش خود آمدند و مشغول نماز شدند، ابرهاي سياه شروع کرد بالای سرشان جمع شد.
🔸حضرت فرمودند: دست این کشیش را باز کنید و نگه داريد. دستش را نگه داشتند، بعد حضرت جلو رفتند و تکه استخواني که در دستش مخفی کرده بود را برداشتند. بعد حضرت فرمودند که اين استخوان يک پيامبر است که باید پوشيده باشد زير آسمان که برده می شود رحمت خدا اقتضا مي کند که باران بیاید. این ها اين را پيدا کرده اند و از آن استفاده می کنند. بعد حضرت فرمودند اين استخوان را از او بگيريد. وقتی از او گرفتند حضرت به کشیش مسیحی فرمودند حالا برو دعا کن که دیگر بارانی نیامد.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #روزشمار_عیدغدیر
🌹 فضائل علی علیهالسلام شرق و غرب عالَم را پر کرده است 💐
▫️خلیل(خلیلبناحمد فراهیدی)، یک شخص عجیب و غریبی بوده است. در [بین] سنی و شیعه، مثل این ادیب پیدا نشده است، هیچ.
▫️[از او سؤال کردند:] مَا الدَليلُ عَلي أنّ عَليًّا إمامُ الكُل فِي الكُل؟ (دلیل بر اینکه [حضرت] علی علیهالسلام امام همگان در همه امور است چیست؟)
▫️قال: إفتِقارُ الكُل إليهِ فِي الكُل، وَ غِناهُ عَن الكُل فِي الكُل؛ (گفت: احتیاج همگان به او در همه امور، و بینیازی او از همگان در همه کارها.)
▫️میگوید: علیبنابیطالب، دوستانش فضائلش را از [روی] ترس مخفی کردند، و دشمنانش [فضائلش را] از [روی] حسد مخفی میکردند.
💥معذلک (بااینوجود) فضائلش، شرق و غرب [عالَم] را پر کرده است.
📚 درس خارج فقه، کتاب حج، ١٧ خرداد ١٣٨۴
*
▫️شاید روایتی هم [از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده] باشد به این [عبارت] که:
▫️أعْلَمُ بِطُرُقِ السَّماءِ مِنْ طُرُقِ الْأرضِ؛ (من به راههاى آسمان، داناتر از راههاى زمینم.)
▫️[و یا در روایتی دیگر:] لَو كُشِفَ الْغِطاء لَمْ أزْدَدْ يَقينًا. (اگر پردههای حجاب از جلوی چشمانم کنار روند، چیزی بر یقینم نسبت به پروردگار نمیافزاید).
💥اینها چیست؟! اینها شوخی است؟! تعارفات است؟!
📚درس خارج فقه، کتاب صلات، ٢٢ اسفند ١٣٧۵
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir