eitaa logo
آوای ققنوس
8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
566 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
دردي عظيم دردي‌ست با خويشتن نشستن در خويشتن شکستن 🍂 @avayeqoqnus
تو در ضمیر منی چگونه از تو گریزم که ناگزیر منی ❤️ @avayeqoqnus
ای مهربان تر از من با من در دست‌های تو آیا کدام رمز بشارت نهفته بود؟ کز من دریغ کردی تنها تویی مثل پرنده‌های بهاری در آفتاب مثل زلال قطره باران صبحدم مثل نسیم سرد سحر مثل سحر آب آواز مهربانی تو با من در کوچه باغ‌های محبت مثل شکوفه‌های سپید سیب ایثار سادگی است افسوس آیا چه کس تو را از مهربان شدن با من مایوس می‌کند؟ @avayeqoqnus
شب سردیست و من با دل سرد به خودم می‌گویم: خبری نیست، بخواب! باز هم خواب محبت دیدی! 🥀 @avayeqoqnus
. دردی عظیم دردی ست با خویشتن نشستن، در خویشتن شکستن ... 💔🥀 @avayeqoqnus
من صبورم اما آه ، اين بغض گران صبر چه می داند چيست.‌‌..🥀 @avayeqoqnus
°○●♡♡●○° و صبوری مرا کوه تحسین می‌کرد... @avayeqoqnus✨ ‎‎‎‌
. تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز … سال هاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم ومن اندیشه کنان٬ غرق این پندارم که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت 🌱 @avayeqoqnus
نقل شده که همسر "لاله خانم"، روی در ورودی سالن خانه‌شان با خط درشت نوشته بود: «حميد بيماری قلبی دارد؛ لطفا مراعات کنيد و بيرون از خانه سيگار بکشيد.» خود حميد مصدق هم می‌آمد بيرون سيگار می‌کشيد و می‌گفت: «به احترام لاله خانم است.» عاشقانه‌ای از جنسی دیگر... ♥️ ✨@avayeqoqnus
🌾 گل گندم خوب است گل خوبی زیباست ای دریغا كه همه مزرعه‌ی دل‌ها را علف هرزه‌ی كین پوشانده ست 🌾 هیچكس فكر نكرد كه در آبادی ویران شده دیگر نان نیست 🌾 و همه مردم شهر بانگ برداشته اند كه چرا سیمان نیست! 🌾 و كسی فكر نكرد كه چرا «ایمان» نیست!! 🌾 و زمانی شده است كه به غیر از «انسان» هیچ چیز ارزان نیست... 🥀 @avayeqoqnus
وای، باران؛ باران؛ شیشه پنجره را باران شست... از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ، من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ... می پرد مرغ نگاهم تا دور، وای، باران، باران، پر مرغان نگاهم را شست... @avayeqoqnus
باز کن پنجره را من تو را خواهم برد به سرِ رودِ خروشانِ حیات، آب این رود به سر چشمه نمی گردد باز؛ بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز . باز کن پنجره را صبح دمید... صبح بخیر و شادکامی 🌞🍀 روز پربرکتی داشته باشید رفقا 💐 @avayeqoqnus