هدایت شده از آوای ققنوس
.
دلم به بوی تو آغشته است
سپيده دمان
کلمات سرگردان برمیخيزند
و خواب آلوده دهان مرا میجويند
تا از تو سخن بگويم...
کجای جهان رفته ای ؟
نشان قدمهايت
چون دانِ پرندگان
همه سويی ريخته است...
باز نمیگردی ، میدانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی
به پاره يخی
بدل خواهد شد 🤍🥀
#شمس_لنگرودی
✨ @avayeqoqnus ✨
هدایت شده از آوای ققنوس
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت باران بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم
شوریده وار و پریشان
بر خزهها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بی تاب، بی قرار
دریایی جستن... 🥀🤍
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
.
در هر ایستگاهی که پیاده شوی
کنار توام
این قطار
مثل همیشه در کف دستم راه میرود...
#شمس_لنگرودی
✨ @avayeqoqnus ✨
آرام باش عزیز من ، آرام باش
حکایت دریاست زندگی...
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک، ترشح شادمانی...
گاهی هم فرو میرویم ،
چشمهایمان را میبندیم،
همه جا تاریکی است...
آرام باش عزیز من
آرام باش...
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلالو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف...
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری ،
طالع می شود... ❤️
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
به حرمت
نان و نمکى که با هم خوردیم،
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من!
میخواهم
این زخم،
تا همیشه تازه بماند… 🥀
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
و آفتاب
چشم گشوده به من
صبح بخیر میگوید...
صبح شنبه بخیر و سلامتی 🌞🪴
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
.
دلخوش نشسته ام که تو شاید گذر کنی
لعنت به شایدی که مهیّا نمی شود 🍁
#شمس_لنگرودی
✨ @avayeqoqnus ✨
تاریکی به رسم خود
آدم را محو میکند...
به رسم خود از یادت میبرد...
برای گذشتن از این تاریکی است
آتش بر تن کردهام امشب...
به سوی تو بال میزنم
به تو دل باختم...
سرباز تنها
به تفنگش پناه میبرد...
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
برای ستایش تو
همین کلمات روزمره کافیست...
همین که کجا می روی،
دلتنگم …
برای ستایش تو
همین گِل و سنگ کافیست،
تا از تو بتی بسازم...
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
.
می خواستم جهان را
به قوارهی رویاهایم در آورم
رویاهایم
به قوارهی دنیا در آمد...
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
.
بوی تو
بوی دستهای خداست
که گلهایش را کاشته،
به خانهی خود میرود...
بوی تو
بوی کفش تازه
در سن بلوغ است
وقتی که از مغازه قدم بیرون میگذاریم...
تو که پیش منی
آفتاب انگار شوخیاش گرفته
زیر پیرهنم میدود
ماه انگار شوخیاش گرفته
و همین الان است که بیاید پایین
با ما بازی کند...
تو که با منی
صبحانهی من لیوانی کهکشان شیری است؛
و تکههای تازه رعد و برق در بشقابم برق میزند...
دیگر بس است؛
بیا به همان روزها برگردیم
روزهایی که
به جای پرسه زدن در خیابانها
در اتاق خالیمان پر و بال میزدیم...
و هر وعده غذا
خندهای سیر
از ته دل بود...
بیا به همان روزها برگردیم
بیا
در ملافهی خوش عطری بپیچیم
و تا روز محال
از معرکه بیرون نیاییم!
فکر میکنم که فکر بدی نباشد...
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨