eitaa logo
آوای جوانان
157 دنبال‌کننده
2هزار عکس
917 ویدیو
45 فایل
بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما خواهد داد.(انفال آیه۷۰) ارتباط با ادمین جهت ارسال سوژها، خبرها و مطالب @rmfd6292 @avayjavanan_admin لینک‌ دعوت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1068302372Cd483600109
مشاهده در ایتا
دانلود
کدام یک از دو مخزن ها سریعتر پر میشود؟ @avayjavananroosta
واکنش کاربران آمریکایی به خبر کرونا گرفتن ترامپ و همسرش: از این بنوش معجزه می‌کند! 🔹️ ترامپ زمانی که کرونا در حال شیوع بود از فواید احتمالی مواد ضد عفونی کننده در درمان کرونا گفت که مورد انتقاد شدید قرار گرفت و حتی چند نفر آمریکایی با خوردن این مواد راهی بیمارستان شدند. @avayjavananroosta
خواهر شهید ابراهیم هادی تعریف میکرد که: یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. ️طرف نمازخوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد... @avayjavananroosta
به جای علامت سوال چه عددی قرار می گیرد ؟! 🤔 @avayjavananroosta
♦️ادعای رسانه اسرائیلی: ترامپ به «آی‌سی‌یو» رفت رسانه اسرائیلی: 🔹ترامپ به بخش «آی‌سی‌یو» منتقل شده است. 🔹رئیس جمهور آمریکا قبل از انتقال به «بخش مراقبت‌های ویژه» بیمارستان نظامی والتر رید، قدرت را به صورت مکتوب به مایک پنس معاون خود واگذار کرده است/تسنیم @avayjavananroosta
🔻برای رضای خدا یا خودنمایی؟ 🔹می‌گویند عده‌ای مسجدی می‌ساختند. 🔸 بهلول سر رسید و پرسید: چه می‌کنید؟ 🔹گفتند: مسجد می‌سازیم. 🔸گفت: برای چه؟ 🔹 پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. 🔸بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. 🔹سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می‌کنی؟ 🔺بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته‌ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته‌ام، خدا که اشتباه نمی‌کند. @avayjavananroosta
روز ملی روستا و عشایر را خدمت همه روستاییان و عشایر روستای حسین آباد تبریک می گوییم @avayjavananroosta
📢 حسین تو را می خواند. خوب گوش کن. صدای پای جابر است؟ نه! قدری آرامتر، صدای پاهای خسته‌ی زینبِ حسین است که زائر اربعین شده؟ نه! شاید هم رباب، مادر شاهزاده‌ی حسین را می‌گویم، اوست که در پیِ شیوَن طفلش بازگشته تا شاید سیرابش کند؟ نه! 🔹 این طنین گام‌های خود توست! خوب گوش کن. کسی می‌گوید: بیا. تو خوب این صدا را میشناسی. صدای حسین را که هنوز از پس قرن‌ها بی‌وقفه فریاد میزند: بیا 🚶 و تو راه افتاده‌ای. خسته و شکسته، گاهی می‌نشینی، گاهی به آمدنت شک می‌کنی، اما راه افتاده‌ای و قافله سالار، حسین زمان، مهدی فاطمه است. 🔺 پس برخیز! احرام ببند تا شاید مَحرمِ غمِ حسین شوی و در اربعین حضرت ارباب برسی به خیمه امن امام زمان و آخرین قافله سالار از تبار حسین. @avayjavananroosta
کرونا به من یاد داد که وقتی کسی ازم میپرسه چه خبر؟ نگم سلامتی خبری نیست! سلامتی بهترین و مهمترین خبرهای دنیاست... @avayjavananroosta ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔆 امام صادق علیه‌السلام به سُدیر فرمود: آیا زیاد به زیارت حسین علیه‌السلام می‌روی؟ 🔸سدیر گفت: آقاجان راهم دور است، نمی‌توانم. 🔹 امام فرمود: در‌منزلت غسل کن، به بام خانه برو، به سوی قبر حسین علیه‌السلام اشاره کن و به او سلام بده، برایت زیارتش نوشته می‌شود. 📚وسایل الشیعه جلد ۱۴ صفحه ۵۷۸
💠 اعمال روز اربعین ❶ «زیارت امام حسین (علیه السلام) و زیارت اربعین» در این روز زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (علیه السلام) روایت ‌شده که فرمود: "علامت مؤمن پنج چیز است: ۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن ۲- و زیارت اربعین را انجام دادن ۳- و انگشتر بر دست راست کردن ۴- و جَبین (پیشانی) را در سجده بر خاک گذاشتن ۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است." ❷ «غسل اربعین و توبه» ❸ بعد از نماز صبح 100 مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم) ❹ 70 مرتبه تسبیحات اربعه ❺ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس 70 مرتبه استغفار ❻ غروب اربعین 40 مرتبه لا اله الا الله ❼ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام 📚 وسائل الشیعه‌ ج ۱۰، ص ۳۷۳
🔺 کلیپ جدید سایت رهبر انقلاب به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی 🔺امروز صبح ساعت ۱۰، پخش زنده قرائت زیارت اربعین به یاد حاج قاسم سلیمانی در حضور رهبر انقلاب از شبکه۱ و سایت
پدران و مادران بخوانند !👌 هرگز با كودك خود درددل نكنيد. او سنگ صبور شما نيست. او پناه شما نيست. او كودكى‌ست كه شما به دنيا دعوتش كرديد. اينكه از رنج هاى خود به او بگوييد فقط او را مضطرب ميكند. من به خاطر تو اين زندگى رو تحمل ميكنم! من به خاطر تو با مادر/پدرت زندگى ميكنم! من به خاطر تو فلان كار را ميكنم... آيا يك بار با خودتان فكر كرده ايد كودك با آن ظرفيت كمش دچار چه كابوس هايى مي‌شود؟ اينكه كودك مدام دلواپس والدينش باشد يك اختلال است، نه نشانه‌ى فرزند صالح بودنش. كودكى كه با حرف هاى والدينش مجاب مي‌شود كه بايد مراقب آنها باشد، يك آسيب ديده‌ است. @avayjavananroosta
علی مسجدیان از رزمندگان پر سابقه ی لشکر ۱۴ امام حسین(صلوات الله علیه) چنین روایت میکند:اواسط اردیبهشت ماه سال ۶۱،مرحله ی دوم عملیات (الی بیت المقدس)،حسین خرازی نشست ترک موتورم و گفت:(بریم یک سر به خط بزنیم).بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش میسوخت و چند بسیجی هم عرق ریزان و مضطرب،سعی میکردند با خاک و آب،شعله ها را مهار کنند.حسین آقا گفت:(اینا دارن چیکار میکنن؟وایسا بریم ببینیم چه خبره). هُرم آتش نمیگذاشت کسی بیشتر از دو-سه متر به نفربر نزدیک شود.از داخل شعله ها سر و صدای می آمد.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد.من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو-سه متری،میپاشیدیم روی آتش.جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت اصلا ضجه و ناله نمیزد و همین پدر ما را درآورده بود.بلند بلند فریاد میزد:(خدایا!الان پاهام داره میسوزه میخوام اونور ثابت قدمم کنی.خدایا! الان سینه ام داره میسوزه،این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا نمیرسه.خدایا! الان دستام سوخت،میخوام تو اون دنیا دستام رو طرف تو دراز کنم،نمیخوام دستام گناه کار باشه.خدایا!صورتم داره میسوزه،این سوزش برای امام زمان، برای ولایت ،اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت.) اگر به چشمان خودم ندیده بودم،امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی،چنین حرف هایی بزند.انگار خواب میدیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود،همان طور که ذره ذره کباب میشد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد میزد. آتش که به سرش رسید،گفت:(خدایا دیگه طاقت ندارم دیگه نمیتونم،دارم تموم میکنم.لااله الا الله،لااله الا الله،خدایا خودت شاهد باش،خودت شهادت بده آخ نگفتم). به این جا که رسید سرش با صدای تَقّی ترکید و تمام. آن لحظه که جمجمه اش ترکید،من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم.بقیه هم اوضاعشان بهم ریخت.یکی با کف دست به پیشانی اش میزد،یکی زانو زده و روی سرش میزد،یکی با صدای بلند گریه میکرد.سوختن آن بسیجی همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:(خدایا ما جواب اینارو چجوری بدیم؟ما فرمانده ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره،بگه جواب اینارو چی میدی ؟)حالش خیلی خراب بود.آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال میرفت.زیر بغلش رو گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.تمام مسیر را،پشت موتور ،سرش را گذاشت روی شانه ی من و آنقدر گریه کرد که پیراهن کُره ای و حتی زیرپوشم خیسِ اشک شد.دو ساعت بعد از همان مسیر برمیگشتیم،که دیدیم سه-چهار نفر دور یه چیزی حلقه زده و نشسته اند. حسین گفت:(وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن.یه چیزی بیاد وسطشون(خمپاره)،همه باهم تلف میشن.همون یکی بس نبود؟). نزدیکشان ترمز زدم.یکی شان بلند شد و گفت:(حسین آقا جمعش کردیما!).حسین گفت:(چی چی رو جمع کردین؟) طرف گفت:(همه ی هیکلش شد همین یه گونی). فهمیدیم،جنازه ی همان شهید را میگوید که دو ساعت قبل داخل نفربر سوخت.دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا میخواندند.حسین آقا از موتور پیاده شد و گفت:جا بدید ماهم بشینیم،با هم بخونیم.ان شاالله مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم. @avayjavananroosta
هدایت شده از خدیجه کبری (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین حسینی تسلیت باد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 هر هفته تا رسیدن سالروز شهادت سردار دلها با معرفی یکی از شهدای روستای حسین آباد باما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شهید محمد رضا حاجیان فرزند زنده یاد میرزا احمد پ.ب خدیجه کبری (س)
🔴عجیب‌ترین واردات به کشور در چندسال اخیر! 🔻 همین طور که می بینید همه اینها دارای فنآوری های پیچیده ای هستن که ما تو ایران نمی تونیم بسازیمشون بنابراین یکسری دوست و آشناهای دولت از روی خیرخواهی ارز دولتی گرفتن اینها رو وارد کردن! @avayjavananroosta
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه‌ای گفت یا آب است یا خاک است یا پروانه‌ای! گفتمش احوال عمرم را بگو این عمر چیست ؟ گفت یا برق است یا باد است یا افسانه‌ای! گفتمش اینها که می بینی چرا دل بسته اند؟ گفت یا خوابند یا مستند یا دیوانه‌ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟ گفت یا باغ است یا نار است یا ویرانه‌ای! ابوسعید ابوالخیر @avayjavananroosta
♦️وضعیت شیوع کرونا بسیار بد است دکتر مینو محرز عضو ستاد علمی مبارزه با کرونا: 🔹وضعیت شیوع کرونا بسیار بد است، به طوری که تخت خالی برای بستری مبتلایان جدید وجود ندارد. 🔹حتی ممکن است بیماران برای بستری در نوبت قرار گیرند. 🔹قدرت سرایت ویروس زیاد شده و همه یکدیگر را مبتلا می‌کنند. 🔹"می‌دانم همه مردم از این شرایط خسته شده‌اند، اما عملکردشان برای حفظ سلامتی‌ در دوران کرونا مهم است."/ایسنا @avayjavananroosta
سه تا دانشجو بودیم توی دانشگاهی در یکی از شهرهای کوچک قرار گذاشتیم همخونه بشیم. خونه های اجاره ای کم بودند و اغلب قیمتشون بالا . می خواستیم به دانشگاه نزدیک باشیم قیمتشم به بودجمون برسه.تا اینکه خونه ی پیر زنی را نشانمان دادند . نزدیک دانشگاه ،تمیزو از هر لحاظ عالی. فقط مونده بود اجاره بها!!! گفتند این پیرزن اول می خواد با شما صحبت کنه، رفتیم خونه اش و شرایطمون رو گفتیم پیرزن قبول کرد اجاره را طبق بودجمون بدیم که خیلی عالی بود.فقط یه شرط داشت که هممونو شوکه کرد. اون گفت که هرشب باید یکی از شماها برای منو به ببره در ضمن تا وقتی که اینجایید باید نمازاتون رو بخونید. واقعا عجب شرطی!! هممون مونده بودیم، من پسری بودم که همیشه دوستامو که نماز می خوندن مسخره می کردم، دوتا دوست دیگمم ندیده بودم نماز بخونن .اما شرایط خونه هم خیلی عالی بود. پس از کمی مشورت قبول کردیم. پیرزن گفت یه ترم اینجا باشین اگه شرطو اجرا کردین می تونین تا فارغ التحصیلی همینجا باشید. خلاصه وسایل خودمونو بردیم توی خونه ی پیرزن.شب اول قرار شد یکی از دوستام پیرزنو ببره تا مسجد که پهلوی خونه بود. پاشد رفت و پیرزنو همراهی کرد. نیم ساعت بعد اومد و گفت مجبور شدم برم مسجد نماز جماعت شرکت کنم. هممون خندیدیم. شب بعد من پیرزنو همراهی کردم با اینکه برام سخت بود رفتم صف آخر ایستادم و تا جایی که بلد بودم نماز جماعتو خوندم. برگشتنی پیرزن گفت شرط که یادتون نرفته، من صبحا ندیدم برای نماز بیدار بشید. به دوستام گفتم. از فردا ساعتمونو کوک کردیم صبح زود بیدار شدیم چراغو روشن کردیم و خوابیدیم. شب بعدی، بعد از مسجد پیر زن یک قابلمه غذای خوشمزه که درست کرده بود برامون آورد. واقعا عالی بود بعد چند روز غذای عالی. کم کم هر سه شب یکیمون میرفتیم نماز جماعت برامون جالب بود. بعد یک ماه که صبح پامیشدیمو چراغو روشن می کردیم کم کم وسوسه شدم نماز صبح بخونم من که بیدار می شدم شروع کردم به نماز صبح خوندن. بعد چند روز دوتا دوست دیگه هم نماز صبح خودشونو می خوندند. واقعا لذت بخش بود .لذتی که تا حالا تجربه نکرده بودم. تا آخر ترم هر سه تا با پیر زن به مسجد میرفتیم نماز جماعت .خودمم باورم نمی شد. نماز خون شده بودم😅 اصلا اون خونه حال و هوای خاصی داشت.هرسه تامون تغییر کرده بودیم.بعضی وقتا هم پیرزن از یکیمون خواهش می کرد یه سوره کوچک را بامعنی براش بخونیم. تازه با قرآن و معانی اون آشنا می شدم. چقدر عالی بود. بعد از چهار سال تازه فهمیدیم پیرزن تموم اون سوره ها را حفظ بوده! پیرزن ساده ای در یک شهر کوچک فقط با عملش و رفتارش هممونو تغییر داده بود. خدای بزرگ چقدر سپاسگزارم که چنین فردی را سر راهم گذاشتی. *خداجو با خداگو فرق دارد *حقیقت با هیاهو فرق دارد *خداجو را هوای سیم و زر نیست *بجز فکر خدا،فکر دگر نیست @avayjavananroosta
🔵🔵🔵 آزمایش واکسن کرونای ایرانی روی میمون/آزمایش انسانی تا ۳ هفته دیگر وزیر بهداشت با اشاره به پیشرفت‌های ایران در زمینه تولید واکسن کرونا، گفت: در مراحل مختلف کار را دنبال کرده‌ایم و آزمایش بر نمونه حیوانی تا میمون هم انجام شده و نتایج بسیار خوبی گرفتیم. 🔹 در ۲ تا ۳ هفته آینده کار آزمایش واکسن بر نمونه انسانی را آغاز خواهیم کرد. 🔹 تمام اقدامات ما در این زمینه منطبق بر استانداردهای بین‌المللی و پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت و سازمان غذا و دارو است. @avayjavananroosta