21-خودشناسی،افاضات و عنایات ربوبی در سیرمعنوی،مراتب ایمان و معرفت.amr
5.67M
21-خودشناسی:افاضات و عنایات ربوبی برای سالک طریق عبودیت و بندگی-مراتب ایمان و اسرار و معارف باطنی و وظایف عبودی مخصوص هر مرتبه ای
#من_کیستم؟
@avaymarefat
22-خودشناسی،محجوب نبودن بعضی انسان ها به حجاب های ظلمانی و نورانی درنزول به دنیا.amr
4.39M
22-خودشناسی:محجوب نبودن بعضی انسان ها به حجب ظلمانی و نورانی در سیر ورود به دنیا (بیاناتی درباره جلوه ای از عظمت معنوی حضرت زینب علیهاالسلام)
*مهم
#من_کیستم؟
@avaymarefat
23-خودشناسی،تفسیر بدیعی از آیات محکم و متشابه و تأویل.amr
4.76M
23-تفسیری بدیع از بحث محکم و متشابه و تاویل در قرآن و روایات و اشعار عرفا و ارتباط آن با خودشناسی و علت اصلی مخالفت با مباحث فلسفی و عرفانی
*مهم و جذاب
#من_کیستم؟
@avaymarefat
11-ادعیه و زیارات.amr
9.01M
11-مباحثی مهم درباره دعا و زیارت
#دعا
@avaymarefat
بسمه تعالی
▪️ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا.
🏴 شهادت دو سردار رشید اسلام، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس را خدمت حضرت ولی عصر ارواحنافداه و مقام معظم رهبری و عموم مؤمنین، بخصوص برادران ایمانیمان در عراق، تسلیت عرض میکنیم.
▪️به روح والای این دو شهید گرامی صلوات و فاتحهای هدیه مینماییم.
@nasery_ir
1_165607222.mp3
1.06M
✖️رویای عجیبِ چند روز پیش رهبر معظم انقلاب که حجت الاسلام عالی نقل می کنند!!
کسی که پرچم شیعه در دستش است، چگونه می تواند با امام زمان (عج) ارتباط نداشته باشد؟!
🗓 ۹۸/۱۰/۹ - سالگرد روز بصیرت
#وعده_ظهور
@avaymarefat
*کمپین میلیونی*
*نماز لیله الدفن شهید بزرگوار اسلام سردار حاج قاسم سلیمانی*
*امشب شب*
*نماز دو رکعتی*
*رکعت اول حمد و آیت الکرسی*
*رکعت دوم حمد و ده بار سوره قدر*
*بعد از سلام نماز را هدیه کنید به روح مرحوم حاج قاسم فرزند حسن (بگوئید وبعث ثوابها الی قبر قاسم ابن حسن)*
*لطفا در گروهها به اشتراک بگذارید تا به تمام ایران ارسال شود.*
*اجرتان با خداوند متعال*
❓طلبه شهیدمحمدحسین یوسف اللهی کیست که سردار سلیمانی وصیت کرد کنار او دفن شود؟
از هم رزمان شهید سلیمانی در دفاع مقدس که سال 1364 به شهادت رسید.
دو خاطره ازعارف بزرگوار شهید محمّدحسین یوسف الهی⬇️
🔹شهید یوسف الهی به من گفت:
در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت میشود بنویس
بعد خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه شب خوابم برد ( فقط ۲۵ دقیقه)
من برای این فاصلة زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم
وقتی شهید یوسف الهی آمد، بی مقدّمه به من خیره شد وگفت: شهادتت به تاخیر افتاد
با تعجّب به او را نگاه میکردم که گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟
اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود، در آن شب و در آنجا هیچ کس جز خدا همراه من نبود....
🔸با مجروح شدن پسرم محمّد حسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمیدانستم درکدام اتاق هست.
درحال عبور ازسالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا، وارد اتاق شدم، دیدم به خاطر مجروح شدن هردو چشمش بسته است.
بعداز کمی صحبت گفتم:مادر! چطور مراباچشمان بسته مرا دیدی؟!
امّا هرچه اصرار کردم، بحث راعوض کرد...
📚نخل های سوخته
🆔 @avaymarefat
🌷شهید یوسف اللهی کیست؟🌷
چرا شهید((💖سلیمانی💖)وصیت کردند کنار ایشان دفن شوند
🔸بخش اول = شهید محمدحسین یوسفالهی که بود که سردار سلیمانی گفت «دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید».
همرزمانش میگویند حسین از عرفای جبهه بود و زیبا ترین نماز شب را میخواند، ولی کسی او را نمی دید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد به مرحله یقین رسیده بود و پردههای حجاب را کنار زده بود.
سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید: یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود.
خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد. گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم. گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سختتر است. موفق میشویم!
ادامه در 👇👇👇
بخش دوم: حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
میدانستم که او بیحساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان و اطمینان دارد.
گفتم: یعنی چه از کجا میگویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم: کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب(س). دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟ با خنده جواب داد: تو چهکار داری. فقط بدان بی بی به گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم.
هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیاز هم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود.
همان طور که گفتم همیشه به حرفی که میزد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود. و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم.
☑️ @avaymarefat