«کارهای سطحی: نیاز‌های غیرشناختی، به سبک کارهای تدارکاتی، اغلب در حالت غیرمتمرکز انجام می‌شود.» کار عمیق کاری غیرمعمول است که بسیاری از جنبه‌های محیط کسب و کار امروزی برخلاف آن عمل می‌کنند. افراد تمایل دارند در هر زمانی ساده‌ترین کار را انجام دهند و در دنیای امروزی، این تمایل به معنای برقراری ارتباط و تمرکز روی اینکه شما چقدر سریع می‌توانید به پیام‌ها پاسخ دهید است، نه به معنای ارزیابی کیفیت پاسخ‌گویی یا استفاده بهینه از زمان خود. در حال حاضر افراد تمایل دارند زمان کمتری را برای اولویت‌بندی وظایف و اطمینان از انجام مهم‌ترین آن‌ها اختصاص دهند. آنها فقط با شعار «اشتغال به عنوان ضامنی برای بهره‌وری» خود را نابود می‌کنند. این قابل درک است؛ شما می‌توانید سرعت انجام و تکمیل کار را اندازه‌گیری کنید، اما نمی‌توانید عمق کار را بسنجید. اندازه‌گیری کار علمی می‌تواند مبهم باشد. کسانی که به دنبال سنجش معیارها هستند ممکن است به عواملی، مانند سرعت، بی‌توجه باشند، در حالی که کارفرمایان می‌توانند آن را به راحتی بسنجند.

«بدون ساختار و تشکیلات، زمان به راحتی صرف ایمیل‌های به‌درد‌نخور، شبکه‌های اجتماعی و گشت و گذار در وب می‌شود.»

ادامه دارد... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

فرهنگ استفاده از اینترنت افراد معمولا در استفاده از اینترنت و اتصال به آن به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویا این کار برابر با یک کار واجب است. امروزه شرکت‌هایی که خدمات یا محصولاتی ارائه می‌دهند که هیچ ربطی به اینترنت هم ندارد، باز هم از مردم می‌خواهند که آنها را در فیسبوک دنبال و لایک کنند. شرکت‌ها، کارمندان را برای استفاده از توییتر و دیگر رسانه‌های اجتماعی ترغیب می‌کنند. این کار به جای ایجاد تمرکز که برای یک همکاری واقعی ضروری است، بیشتر موجب حواس‌پرتی می‌شود. استفاده از توییتر آنها را از کار دور می‌کند و این واقعیت تاسف‌بار است، زیرا کارهای عمیق بیش از کار سطحی برای جامعه و افرادی که آن کارها را انجام می‌دهند اهمیت دارد. ادامه دارد.... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

شما به چه چیزی توجه می‌کنید؟ بحث‌های مختلفی در مطالعات مفهومی وجود دارد که در مورد برتری‌های کار عمیق صحبت می‌کند. وینفرد گالاگر، نویسنده مطالب علمی، سال‌های زیادی را صرف مطالعه «چگونگی توجه به کیفیت زندگی» کرده است. او متوجه شد که

نحوه مدیریت تمرکز و توجه شما برای هدایت یک زندگی خوب، حتی از شرایط و موقعیت شما هم بسیار مهم‌تر است.

مغز، تجربه‌هایتان را با توجه به آنچه شما به آن توجه می‌کنید خلق می‌کند؛ نقطه‌ای که شما تمرکز می‌کنید و چگونگی روبرو شدن با آنها، احساسات و نتیجه‌گیری‌های شما را شکل می‌دهد تا به سطح عصب‌ها برسد.

جنبه‌های مثبت زندگی، «قشر پیشانی» را تقویت می‌کنند

تا بادامه‌های مغز را از واکنش شدید در پاسخ به «محرک‌های منفی» در کار عمیق مصون بدارد. در کار عمیق، شما روی موضوعاتی که اهمیت دارند متمرکز می‌شوید. این واقعیت به شکل مثبتی شخصیت شما را شکل می‌دهد. چالش کار عمیق و ماهیت ساختاری آن باعث ایجاد حالت روحی شناخته شده‌ای به عنوان «جریان» می‌شود و کار عمیق نتیجه تاثیر خود را می‌گذارد. ادامه دارد.... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

«برای موفقیت در کارهای عمیق، شما باید مغز خود را به گونه‌ای تقویت کنید تا در برابر محرک‌های حواس‌پرتی مقاومت کند.» چهار قانون زیر به شما کمک خواهد کرد که به انجام کارهای عمیق ترغیب شوید: ۱. عمیق کار کنید بخش عمده‌ای از زندگی خود را صرف کار عمیق کنید. حواس‌پرتی را حذف و سطح تمرکز خود را افزایش دهید. عامل بسیاری از حواس‌پرتی‌ها درونی است. نیازهای اساسی مانند غذا و... می‌تواند شما را منحرف کند. حواس‌پرتی‌های دیگر مربوط به تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی است، مانند تمایل به بررسی ایمیل یا تماشای تلویزیون. انجام مرتب کار عمیق به شما کمک می‌کند تمرکز خود را حفظ کنید. «کاری که عملکرد شما را بهینه می‌کند، کاری عمیق است.»

«آن‌هایی که از ذهنشان برای خلق ایده‌های با‌ارزش استفاده می‌کنند، به ندرت در عادت‌های کاری خود به صورت تصادفی عمل می‌کنند.»

سایر افراد متوجه می‌شوند که برای آن‌ها یک «فلسفه ریتمیک» بهترین عملکرد را دارد. آنها کارهای عمیق خود را در زمان معینی که هر روز تکرار می‌شود انجام می‌دهند. آنها یک «روش زنجیره‌ای» را در پیش می‌گیرند که در آن، هر روز یک قسمت جدید به کارهای عمیق خود اضافه می‌کنند. برای افرادی که توانایی مدیریت برنامه روزانه خود را ندارند یا افرادی که به راحتی به کار عمیق تغییر حالت می‌دهند، «فلسفه روزنامه نگاری» مفید است. این متفکران از هر گونه فرصت یا وقفه در برنامه‌های خود برای انجام کار عمیق در پروژه‌های اصلی خود استفاده می‌کنند. ادامه دارد... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

زمانی که شما روشی پیدا می‌کنید که برایتان مناسب است، انتخاب خود را به سمت ساخت عادت‌هایی که موجب تمرکز می‌شوند، ببرید. در مورد این‌که در چه زمان‌هایی شما کار عمیق خود را انجام می‌دهید و چه مدت می‌توانید تمرکز کنید، فکر کنید. در مورد این‌ که شما چگونه از کار خود حمایت می‌کنید، برنامه‌ریزی کنید. آیا باید غذا‌خوردن را در ابتدا قرار دهید؟ قدم زدن چطور؟ چگونه تمرکز خود را در حین کار حفظ می‌کنید و چگونه نتایج خود را اندازه‌گیری می‌کنید؟ آیا شما دسترسی به اینترنت را تا زمانی که کارتان به سرانجام برسد محدود می‌کنید یا تعداد کلماتی را که نوشته‌اید را می‌شمارید؟ انجام «قدم‌های بزرگ» کمک می‌کند تا تمرکزتان را تقویت کنید. جی کی رویلینگ برای تکمیل نوشتن آخرین کتاب هری پاتر، به هتلی رفت. بیل گیتس برای مطالعه و تمرکز مایکروسافت را رها کرده و به کلبه‌ای می‌رفت که نام آن را "تفکر هفتگی" گذاشته بود. زمانی که شما برنامه روزانه خود را طراحی کردید، هر دقیقه بایستی بخشی از یک ساختار باشد. در واقع، شما باید هر دقیقه از روز کاری خود را صرف انجام کاری کرده باشید. ادامه دارد.... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

۲. خستگی را بپذیرید در جامعه امروز، افراد دچار اعتیاد به حواس‌پرتی هستند. برای بدست آوردن تمرکزی که برای کار عمیق لازم است، شما باید این اعتیاد را ترک کنید. با این حال، بدون حواس پرتی، شما دچار خستگی می‌شوید. هنگام تلاش برای تمرکز شدید، شما به دنبال عاملی برای از بین بردن این خستگی می‌گردید. اما اگر مقابله با این خستگی را متوقف کرده و آن را به عنوان دلیلی برای تمرکز خود در نظر بگیرید، می‌توانید تمرکز طولانی‌مدت را به صورت یک عادت در بیاورید. عادتی که به دلیل مفید بودن، آنرا به صورت پیوسته انجام می‌دهید. ادامه دارد... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist📚

۳. شبکه‌های اجتماعی را ترک کنید! شبکه‌های اجتماعی سرگرم کننده هستند و شما را در ارتباط با دیگران نگه می‌دارند. این مزایا در مقایسه با هزینه‌هایی که آن‌ها به شما اعمال می‌کنند ناچیز است. زمانی که موضوع استفاده از ابزار‌های دسترسی به شبکه‌های اجتماعی می‌شود، مشخص کنید که عواملی که موجب موفقیت و شادی در زندگی حرفه‌ای و شخصی شما می‌شوند کدامند. از این ابزار فقط در صورتی استفاده کنید که مزایای بیشتری نسبت به معایب آن داشته باشد. این ایده به عنوان «قانون حیاتی محدود» یا «قانون ۸۰/۲۰» یا «اصل پارتو» معروف است. دو یا سه هدف اصلی در عرصه‌های شخصی و حرفه‌ای خود را در نظر بگیرید. نام دو تا سه فعالیت مهم را که به رسیدن به این اهداف کمک می‌کنند نام ببرید. حالا ابزارهای ارتباطی که استفاده می‌کنید را مرور کنید. تأثیر آنها را در دست‌یابی به اهداف خود بررسی کنید و از اینترنت برای اهداف حقیقی استفاده کنید، نه سرگرمی. «در محیط‌های کاری که در مورد تاثیر رفتارهای مختلف، بازخوردی روشنی وجود نداشته باشد، افراد به سمت کاری که در آن لحظه انجام آن‌ها راحت‌تر است تمایل خواهند داشت.» ادامه دارد... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

۴. از انجام کارهای سطحی دست بردارید کار سطحی مانع انجام کارهایی با ارزش عمیق می‌شود. کار عمیق، کاری خسته کننده است زیرا تمام انرژی شما را می‌گیرد. اکثر مردم حداکثر ۴ ساعت ظرفیت کار عمیق در روز را دارند. آنها باید تمرین کنند تا به آن سطح برسند اما افراد تازه‌کار می‌توانند با ۱ ساعت شروع کنند. «دقیقا در همان زمانی که انجام کارهای عمیق به شکل گسترده‌ای در اقتصاد ارزشمند شده‌ است، متاسفانه توانایی انجام آن به پدیده‌ای نادر تبدیل‌شده است.» بسیاری از مردم میزان زمان کاری خود را بیش از واقعیت و میزان تماشای تلویزیون را ناچیز می‌پندارند. هر دقیقه از روز کاری خود را به معنای واقعی کلمه برنامه‌ریزی کنید. فعالیت‌های مرتبط با هم را دسته‌بندی کنید. زمانی که از این برنامه استفاده می‌کنید، خواهید دید که تخمین زمان‌بندی شما اشتباه است؛ شما احتمالا متوجه فعالیت‌های جدیدی می‌شوید که میزان زمان اختصاص یافته به آن‌ها را ناچیز می‌دانستید. شما تعلیق را تجربه خواهید کرد. وقتی این اتفاقات رخ می‌دهند، یک برنامه جدید تنظیم کنید. با گذشت زمان، در برآورد میزان استفاده از زمان خود بهتر عمل خواهید کرد. پس از هر فعالیت، در مورد زمان‌های مربوط به شرایط خاص تصمیم‌گیری کنید. اگر اولین فعالیت به پایان رسید، تمرکز روی آن را ادامه دهید. اگر شما طبق زمانبندی کار را به اتمام رساندید، فعالیت دیگری را برنامه‌ریزی کنید. زمانی را به تشویق‌ خودتان اختصاص دهید. هدف، وفادار ماندن به یک برنامه نیست. هدف این است که شما از وقت خود به صورت هدفمند استفاده کنید. ادامه دارد... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

ابزارهای سنجش کارعمیق، عمق هر فعالیت را برآورد می‌کنند. ببینید چند ماه طول می‌کشد تا کارمند زرنگ جدید را برای تکمیل این کار پرورش دهید. زمانی که شما فهمیدید برای رسیدن به یک شغل چه مقدار تلاش نیاز دارید، کار خود را در یک طیف عمیق قرار دهید. خودتان را مجبور کنید تا به انتهای عمیق‌تر حرکت کنید. اعتبار کارهای سطحی را بسنجید. مشخص کنید چه مقدار وقت خود را صرف انجام کارهای سطحی می‌کنید. اکثر مردم نیاز دارند ۳۰ تا ۵۰ درصد از زمان خود را صرف کارهای سطحی کنند: شرکت در جلسات، پاسخ به ایمیل، پر کردن کاغذ و غیره. اگر کارهای سطحی تمام و یا بخش عمده‌ای از کار شما را تشکیل می‌دهد، برای کاغذ و غیره. اگر کارهای سطحی تمام و یا بخش عمده‌ای از کار شما را تشکیل می‌دهد، برای تغییر به کار عمیق برنامه‌ریزی کنید.

«عوامل اصلی که عامل موفقیت و شادی در زندگی شخصی و حرفه‌ایتان هستند راه مشخص کنید.»

برای افزایش حجم کار خود، از اصل «بهره‌وری از برنامه ثابت» استفاده کنید. اگر شما در یک دفتر کاری مرسوم کار می‌کنید، این به معنی آن است که کار شما در ساعت ۵:۳۰ عصر به پایان می‌رسد که این روش اعتقاد به اینکه شما باید برای ساعت‌های طولانی و آخر هفته‌ها کار کنید تا به موفقیت برسید را نقض می‌کند. در مورد کارهایی که شما آن‌ها را به عهده می‌گیرید و جلساتی که در آن شرکت می‌کنید گزینشی عمل کنید. کاری را انتخاب کنید که سرنوشت حرفه‌ای شما را شکل می‌دهد. ادامه دارد... #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

از زمان خود محافظت کنید. هرچه برقراری ارتباط با شما سخت‌تر باشد، می‌تواند زمان کار عمیق شما را حفاظت کند و از انجام کارهای سطحی خودداری می‌شود. از آنجا که ارسال ایمیل‌ها آسان است، مردم آن را به طور معمول انجام می‌دهند. بسیاری از گیرندگان، احساس مجبور بودن برای پاسخ دادن به آن ایمیل را دارند. این احساس را نداشته باشید. گزینشی به آن‌ها پاسخ دهید. افرادی را که با شما در ارتباطند مجبور کنید تا در هنگام ضرورت ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال، به جای ارائه یک آدرس ایمیل عمومی، از «فیلتر فرستنده» استفاده کنید: مقدمه‌ای کوتاه که از مکاتبه‌کننده می‌خواهد که در مواقع ویژه مربوط به فعالیت خاصی با شما ارتباط داشته باشند. هنگامی که به ایمیل پاسخ می دهید بیشتر دقت کنید. از سریع پاسخ دادن که به معنای بیان علاقه کلی یا موافقت باشد بپرهیزید. جزئیات را در نظر بگیرید. اگر کسی می‌خواهد با شما ملاقات داشته باشد، موافقت کنید. لیستی از زمان‌های خاصی را که در دسترس هستید لیست کنید و از فرد بخواهید که با یکی از آن‌ها موافقت کند. اگر درخواستی برای کمک به یک پروژه دریافت کرده‌اید، آن کمک را انجام داده و مرحله بعدی را مشخص کنید تا از تبادل ایمیل جلوگیری شود. به ایمیل های مبهم، قابل بحث و یادداشت‌هایی که شما علاقه‌ای به آن‌ها ندارید یا ایمیل‌هایی که پاسخ‌دادن یا ندادن به آن‌ها هیچ سود یا ضرری ندارند پاسخ ندهید. «پایان» «سبکتو» #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📖😋 @avinist

در سال‌های ابتدایی در آبردین و منچستر اولین تصمیمی که گرفتم پدید آوردن حس اعتماد و وفاداری در بازیکنان بود و این من بودم که باید این حس را به آن‌ها منتقل می‌کردم. این نقطه شروع برای انجام هر گونه کار مدیریتی است #زندگی‌نامه‌ی_من (الکس فرگوسن) #چند_خط_کتاب_نوشِ_جان_کن 📚☕️ @avinist

حتی سهمگین‌ترین طوفان هم می‌گذرد 🌪 پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز_نوربری #چند_خط_کتاب_نوش_جان_کن 😋📚 @avinist