eitaa logo
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
684 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تقویت هوش اجتماعی منتظران در مدرسه غدیر 🍃با مطالعه خطبه غدیر ملاحظه می‌شود که حضرت رسول صلوات الله علیه مطرح بودن نصب امام علی علیه السلام به عنوان امیر مؤمنان، در بسیاری از فرازهای این خطبه از حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن به میان می‌آورند حال آنکه این امام همام دو قرن بعد پا به عرصه هستی می‌گذارند. 🍃ولایت به معنای محبت صرف نیست بلکه بیشتر در معنای حاکمیت اجتماعی ائمه علیهم السلام مطرح می‌شود و متأسفانه بسیاری از ما در مقوله ولایت اهل‌بیت علیهم السلام و ولایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه به همین درجه محبت بسنده کرده‌ایم و پیداست که هنوز به درک آموزه‌های غدیر نائل نشده‌ و نتوانسته‌ایم آن‌ را در مورد امام زمان خود پیاده کنیم. 🍃 برای درک مبانی غدیر چه خوب است که سه متن مهم خطبه غدیر پیامبر صلوات الله علیه، خطبه غدیر امیرالمؤمنین‌ علیه السلام در روز غدیر و زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام را به‌عنوان درس‌نامه غدیر همراه با تفکر و مباحثه مطالعه کنیم چرا که این متون دریچه‌های مناسبی را به سوی دقت و توجه به رشد و درک خلقیات و بلوغ اجتماعی ایجاد می‌کند. 🍃 اگر منتظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به دنبال تقویت هوش اجتماعی خود است باید به درک بالایی از آموزه‌های غدیر و ارتباط آن با مهدویت دست بیابد. https://b2n.ir/molla35 🌍 https://eitaa.com/hasanmollaey 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از Aminikhaah_Media
سه دقیقه در قیامت 47.mp3
28.18M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه چهل و هفتم * کمال انسان به چیست؟ * رابطه ملکوتی اخلاص و حکمت * تقوا، اسم رمز عملیات * رعایت ارتباط با نامحرم، یکی از شاخصه‌های تقوا * جهاد بانوان * زن نامحرم کیست؟ * اتلاف انرژی با نگاه حرام * تولد صحیح در عالم برزخ * حریم و حدود چشم * چرا از عمل خود اثری نمی‌بینیم؟ * گریه رحمت، گریه شکایت * اعمال خیر بر بالین محتضر * پاسخ آیت‌الله بهجت (ره) ، آیا گریه بر اموات خاصیت دارد؟ 📅99/01/18 🔔 @Aminikhaah_Media
امام صادق علیه السلام کسی که مجردی را تزویج کند و امکان ازدواج او را فراهم نماید، از کسانی است که در قیامت خداوند به آنان نظر لطف می کند. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵ 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
✨"قرآن" را مادر تمام فلسفه های جهان یافتم✨ 🔻"امیلی فرانسویس سرا" نویسنده،پژوهشگر و روزنامه نگار کشور انگلیس در سن ۲۱ سالگی مسلمان و نامش را به "مریم" تغییر داد 🔻ماجرا از اونجایی شروع میشه که "امیلی" از روی لجاجت با یکی از دوستان مسلمانش و یافتن اشتباه در "قرآن" خواندن آن را آغاز می کنه 🔻《در فرایند مسلمان شدنم، قرآن برای من نقش محوری داشت، در ابتدا از روی لجاجت و دشمنی به قرآن نزدیک شدم، با این عنوان که به یکی از دوستان مسلمانم اثبات کنم اشتباه می‌کند ولی به مرور با علاقه و ذهن بازتری شروع به خواندن آن کردم. خواندن سوره حمد و تأثیر شگرفش بر من، مرا به خواندن بقیه قرآن ترغیب کرد در ابتدا سوره حمد را که خواندم و دیدم که مخاطبش همه نوع بشر است و همین از نظر روانی تأثیر شگرفی بر من گذاشت و باعث شد تا خواندن قرآن را ادامه دهم》 🌐منبع:https://www.allamericanmuslim.com/myriam-francois-cerrah.html 🌸 @hejabuni 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
‏صحبت هاى ‎ در برنامه ‎ فرياد محترمانه ‎ بود از ساخت سونا و ساختمان غيرقانونى مجمع،مفت نشينى حدادعادل در مدرسه فرهنگ و اختيار زمين ٤٠٠ميلياردى و تخلف مولاوردى و ابتكار در مركز مطالعات زنان،... بدبختى اينجاست كه همين افراد براى مردم ليست انتخابات ميبندند 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت هفتاد و نهم گفت: نفس البدله و نفس اللون لابسین، هی هم من حرس الخمینی، (لباس‌های یک شکل و یک رنگ به تن دارید او هم پاسدار خمینی است) بی تاب یک نگاه دیگر به آن دختر شده بودم. دلم می خواست می توانستم دوباره برگردم و بیشتر نگاه کنم اما هنوز صدای سیلی دکتر سعدون در گوشم زنگ می زد. پرسید: چرا آمدید جبهه؟ می خواهید با ما بجنگید؟ نمی توانستم به عربی صحبت کنم.صدا زدند: حامد، حامد، ... ترجم (ترجمه کن ) گفتم: ما در شهری که زندگی می کردیم از سیر شدیم. گفت: دیج المدینه چانت بحالت حرب ( آن شهر در حال جنگ بود) گفتم: شما وارد شهر ما شدید و ما را دزدید و به اینجا آوردید. مثل اینکه وجدانش درد گرفته باشد با عصبانیت همه را متفرق کرد و دستور داد ما را به سمت اتاق همان خواهری که حزس الخمینی (پاسدار ) بود هدایت کنند و با تاکید گفت:الحچی ممنوع! (صحبت کردن ممنوع!) هر چه به اتاق نزدیک تر می شدم چهره ی محو دختری که از فاصله ی پانصد متری دیده بودم واضح تر می شد. نمی‌دانستم او کیست؟ دختری بود با قامتی بلند بیست و شش تا بیست و هفت ساله، سفید رو با مانتو و شلوار خاکی هم رنگ و فرم لباس خودم. چشمانی روشن اما مضطرب داشت. هنوز در باز نشده بود که از پشت پنجره گفت: سلام هنوز جوابش را نداده بودیم که نگهبان با تحکم گفت: ممنوع گفتم: یعنی چه! سلام هم ممنوع است؟ در را باز کردند و ما سه دختر ایرانی در کنار هم قرار گرفتیم. محال است که سه خانم کنار هم باشند و حرف نزنند. فارغ از همه ی مقررات ممنوعه از هم پرس و جو کردیم. همه چیز را با اعتماد تمام به هم گفتیم. او خودش را اینطور معرفی کرد: من فاطمه ناهیدی، ماما هستم. بعد از اینکه درسم تمام شد به مناطق محروم رفتم چون احساس می کردم وجودم آنجا لازم تر است. در یکی از روستاهای اطراف بم بودم که خبر شروع جنگ را شنیدم. با شنیدن این خبر به تهران آمدم و همراه با دکتر صادقی که در بندرعباس با او آشنا شده بودم و آقای زندی و برادر جرگویی و دو نفر از امدادگران دیگر راهی جنوب شدیم. اول به جبهه ی غرب رفتیم اما سه روز بیشتر آنجا نماندیم چون به ما گفتند در جنوب بیشتر به ما نیاز دارند. به اندیمشک رفتیم. وقتی رسیدیم، نیروگاه برق را زده بودند و همه جا پر از دود بود. با دیدن آن وضعیت از گروه خواستم به دزفول برویم و شب را آنجا بگذرانیم. گروه موافق بودند اما کسی را به پایگاه وحدتی دزفول راه نمی‌دادند فقط نیروهای ارتش در آنجا بودند.زن ها و بچه ها را از شهر خارج کرده بودند... پایان قسمت هفتاد و نهم 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 معصوم و منزه از هر عیب وجود شریف حضرت مهدی علیه السلام از هر گناه و آلودگی، پاک و از هرگونه بدی، دور است؛ زیرا او حجت برگزیده ی خدا و راهبر و راهنمای همه مردمان است. 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا