🍃🌹شهید محمد کیهانی در بیستم آذر ماه سال ۱۳۵۷ همزمان با شب عاشورا، در خانواده مذهبی در اندیمشک دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در آن شهرستان سپری کرد و در سال ۱۳۷۴ به کسوت طلبگی درآمد. تحصیلات مقدماتی حوزوی را در مدرسه علمیه اصفهان طی کرد. محمد در مدت اقامتش در اصفهان در سال ۱۳۷۶ ازدواج کرد و جهت ادامه تحصیل در سال ۱۳۷۹ راهی حوزه علمیه قم شد و تا سال ۱۳۸۵ در آن شهر مقدس زندگی کرد؛ وی سپس به شهرستان اندیمشک بازگشت و همچنان تحصیلات حوزوی را ادامه داد.
🍃🌹شهید محمد کیهانی سال ۸۸ به همراه همسر و سه فرزندش به نام های کمیل، میثم و مقداد به اهواز مهاجرت نمود و پس از مدتی در معاونت فرهنگی شهرداری اهواز مشغول به کار شد. در سال ۹۴ جهت شرکت در جبهه های نبرد حق علیه باطل به سوریه شتافت و پس از ۶ دوره حضور در سوریه در تاریخ ۹ آبان ۱۳۹۵ در منطقه سه هزار واقع در جنوب غرب حلب به دست تک تیرانداز ملعون داعش از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل گشت.
🍃🌹خاطره ای از همسر شهید:
شهید کیهانی خیلی اهل عبادت و تهجد بود؛ از نکات سیره معنوی، محمد روزه سه ماه رجب، شعبان و رمضان بود. اول زندگی برای من عجیب بود که کسی بتواند سه ماه کامل را روزه بگیرد ولی در کنار محمد این مسئله برایم عادی شد. در ماه رمضان معمولاً تلاوت قرآن بعد از نماز صبح او ترک نمیشد. ماه مبارک رمضان که می رسید اذکار و عبادتش بیشتر می شد و از جمله موارد زیبای دیگر ایشان دائم الوضو بودنش بود به طوری که هیچ وقت من یاد ندارم که محمد بدون وضو بوده باشد.
خاطره ای از سید یاسین رضوی همرزم شهید
در طول یک سالی که ایشان در جبهه مقاومت بودند حتی نزدیکترین دوستانش از ملبس بودن ایشان به لباس مقدس روحانیت بی اطلاع بودند و این از نهایت اخلاص، تهذیب و خودسازی محمد حکایت داشت.
🍃🌹گوشه ای از وصیت نامه شهید
مردم عزیز و با شرافت ایران عزیز تا می توانید از ولایت فقیه مراقبت نمایید، همیشه گوش به فرمان رهبر با بصیرت خود امام خامنهای عزیز باشید.
همکارانم در شهرداری اهواز: خواهشمندم به دلیل آنکه شهرداری در بین ادارات بیشترین ارتباط را با مردم دارد مواظب رضایتمندی مردم عزیز باشند و قدر این فرصتی که خدا در اختیار آنان قرار داده برای خدمت رسانی را بدانند و با مرد م مهربان و خوش رفتار باشند و در راه اندازی کار آنان تعجیل نموده و مراقب شیطان باشند که خدایی نکرده آنها را آلوده نکند.
فرزندان عزیزم کمیل، مقداد، میثم: شما را به تقوای الهی توصیه می کنم، نسبت به امر به معروف و نهی از منکر و نماز اول وقت و حجاب به همسر و فرزندانتان دقت داشته و کوشا باشید.
🌹خبر شهادت حسین فهمیده
♦️صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه های خود اعلام می کند که نو جوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است . امام قدس سره در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر می کنند، جملات معروف خود را پیرامون او می فرمایند:
♦️رهبر ماآن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.
♦️به این ترتیب و با این کلمات ، حسین و فداکاری و شجاعت او جاودانه شد. بقایای پیکر شهید حسین فهمیده دربهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11، به خاک سپرده می شود.
🌹سالروز شهادت حسین فهمیده
🕊شادی روحش صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@axneveshteshohada
غرب از نداشتههایش قهرمان کاغذی برای نوجوانانش میسازد و ما از داشتههایی مثل #حسین_فهمیده نمیتوانیم قهرمان و اسطوره برای نوجوانانمان بسازیم!
جای تأسف دارد...
"علیرضا گرائی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@axneveshteshohada
🌹باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد
📌خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی بود و آخرین اسیری که آزاد شد و مدتی بعد به شهادت رسید!!!
🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم.
🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و
⚪️ قرآن را کامل حفظ کرده بود،
⚪️ زبان انگلیسی میدانست
⚪️ برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
🔸حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!
🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد. دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم.
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم. حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
🌹شادي روح شهید حسین لشگري صلوات.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
#سلام_امام_زمانم 💚
طلوع کن ای آفتاب عالم تاب
ای نوربخش روزهای تاریک زمین
ای آرام دلهای بیقرار
ای امام مهربان
طلوع کن و رخ بنما
تا این روزهای سخت
اندکی روی آرامش ببینیم
و قرار گیرد زمین و زمان
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌹🍃🌹🍃
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_ذاکر_حیدری
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🍃🌹سردار شهید ذاکر حیدری دهم آذرماه سال ۱۳۴۳ در روستای لله لو ورزقان و در یک خانواده مذهبی، متوسط و تلاشگر متولد شد. چند سالی از اوج دوران شیرین پیروزی انقلاب اسلامی و شکوهمند کشورمان نگذشته بود که مقارن با سال سوم نظریِ دوران تحصیلی وی، جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان شروع شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در کنار سایر بزرگان در فعالیتهای اجتماعی و عمومی که موردنیاز بود، شرکت میکرد.
🍃🌹در سال ۱۳۵۸ که حضرت امام (ره) دستور تشکیل بسیج را دادند ایشان نیز برحسب وظیفه و با توجه به نیاز تشکیل این سازمان ارزشمند در سال ۱۳۶۰ به عضویت بسیج درآمد و در کنار سایر بزرگان به ایفای وظیفه محوله پرداخت تا اینکه در سال ۱۳۶۱ به استخدام رسمی سپاه درآمد.
وی بعدها فرمانده عملیات توپخانه لشکر عاشورا شد. این شهید بزرگوار از همرزمان سرلشکر شهید احمد کاظمی که فرمانده وقت قرارگاه حمزه سیدالشهدا بود که به عنوان افسر تخصصی قرارگاه و همچنین مسئول عملیات گروه ۶۰ رسالت تا سال ۱۳۷۵ خدمت می کرد.
آخرین مسئولیت وی مسئول عملیات سپاه عاشورا بود که پس از بازنشستگی به عنوان مستشار نظامی برای کمک به جبهه مقاومت عازم سوریه شد .
🍃🌹صبحها با صدای الرحمن خواندن پدر بیدار میشدیم
دختر شهید :از مهم ترین ویژگیهای بابا یکی این بود که دائمالوضو بودند؛ هیچ وقت بدون وضو بیرون نمیرفتند. نماز اول وقت را هم ترک نمیکردند و هر سحر ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار میشدیم. هروز بعد از نماز صبح سوره الرحمن را قرائت میکرد. هنوز هم صدایش در گوشم هست…