🍃🌹زندگینامه شهید اسفندیار مظلم🌹🍃
🍃🌹شهید اسفندیار مظلم در سال 1339 در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود و با بدنیا آمدنش پرتوی درخشانی در زندگی خانواده گسترد زیرا که اولین فرزند خانواده بود در دوران کودکیش همراه با استعدادهایی که از خود نشان می داد حاکی از آینده درخشان و پر ثمری برای او بود در سن 6 سالگی به دبستان رفت و تا سال سوم دبیرستان در سروستان گذراند به علت اینکه سال چهارم دبیرستان در سروستان نبود مجبور شد برای گرفتن دیپلم به شیراز برود شهید مظلم دوران مدرسه اش را در حالی که از شاگردان ممتاز و فعال بود به پایان رسانید در دوران مدرسه اش در اوقات بیکاری و تعطیلات تابستان علاوه بر اینکه کمک به خانواده می کرد به کارهای هنری می پرداخت چیزهای جدیدی از خودش اختراع می کرد و مورد تشویق همه قرار می گرفت از جمله کارهایش آن بود که یک جعبه کوچک سینمایی درست کرده بود که فیلم های گوناگونی بر روی دیوار نشان می داد و همچنین وسایل گوناگونی که خانواده لازم داشت خودش درست می کرد برای برادران و خواهران کوچکش اسباب بازی درست می کرد و نقاشی های گوناگون می کشید از جمله کارهای دیگری که در دوران مدرسه اش انجام می داد ورزش می کرد او خیلی به ورزش علاقه داشت در مدت زمانی که در شیراز بود هر عصر به باشگاه ورزشی می رفت در سن 20 سالگی در شرکت دولتی که در سروستان بود مشغول به کار شد و نقشه کشی و آسفالت جاده ها و راهها بر عهده او بود بعد از مدتی داوطلبانه همراه با دوستانش به سربازی رفت در اول هم دوست داشت که عضو سپاه شود ولی در آن زمان سپاه در سروستان رسمی نشده بود شهید مظلم تصمیم گرفت خدمت سربازیش را به پایان برساند بعد از بدست آوردن برگه پایان خدمت عضو سپاه شود حدود چند ماهی از سربازی شهید مظلم می گذشت که رژیم بعث عراق به جنوب کشورمان تجاوز کرد و جنگ ایران و عراق شروع شد شهید در آن زمان که در آبادان بود تا آنجا که می توانست به جنگ زدگان کمک می کرد و مقدار غذایی که از پادگان برای سربازها می گرفت دو برابر می گرفت نصفش را به جنگ زدگان می داد یکی از خاطرات شیرین او در دورانی که در آبادان بود می گفت که یک روز در خیابان های آبادان قدم می زدم یک پسر کوچک در حالی که بسته پفک در دست داشت جلو آمد و گفت تو سرباز امام خمینی هستی این پفک بگیر شهید مظلم نقل می کرد که من نمی گرفتم ولی چون اصرار مادرش را دیدم از او گرفتم و خاطرات زیاد دیگری که از خود بر جای گذاشت آری او انسانی بود که از یک لحظه از زندگیش برای فداکاری و کمک به هم وطنش دریغ نمی ورزید پست اصلی شهید مظلم در بهبهان بود و چون شغل اصلی او رانندگی بود تمام ماموریت هایش را در ماهشهر و آبادان و شادگان بر روی تانک های جنگی و یا ریو ارتشی انجام می داد بارها دوستانش به او گفته بودند که مظلم بیا در قسمت مخابرات کار به عهده بگیر اینجا از مناطق جنگی خیلی امن تر است ولی او هیچوقت به این حرف ها اعتنایی نداشت و می گفت اشکالی ندارد هر کاری انجام می دهم برای وطن است و دینم است اگر جان هم دهم کم است شهید مظلم ماه ها پشت سر هم می گذشت ولی او به مرخصی نمی آمد زمانی هم که به سروستان می آمد و می گفتیم وضع جبهه ها چگونه است او می گفت ما که در جبهه نیستیم در حالی که هر لحظه از زندگی اش در جبهه ها و جاده های جنوب می گذراند زمانی که دوستان شهید مظلم از جبهه می آمدند از فعالیت اسفندیار در جبهه سخن می گفتند هنوز هم که 6 سال از شهادتش می گذرد دوستانش بر سر آرامگاه شهید می آیند از ایثارگری او شجاعت شهید مظلم سخن می گویند بله او هیچوقت از خطراتی که او را شهید می کرد سخن نمی گفت همیشه در نامه هایی که می داد می گفت که من حالم خیلی خوب است هیچگونه ناراحتی ندارم زمانی که می گفتیم چرا به سروستان نمی آیی می گفت نامه می دهم بس است مثل اینکه خودم آمده ام شهید مظلم بارها به مادر و دوستانش گفته بود که من شهید می شوم آری زمین خون آلود آبادان ، شادگان ، دارخوئن ، ماهشهر همه گواه و شاهد رشادتها و فداکاری های بی شائبه شهید مظلم است او می توانست در ماه 5 روز به مرخصی بیاید می توانست دوران سربازیش رادر منطقه ای آرام و بی دغدغه به اتمام برساند ولی او هیچوقت به راحت طلبی فکر نمی کرد همیشه می گفت انسان هایی که خودشان را از جنگ و مسئولیت دور نگه می دارند به اینها نمی توان گفت انسان گفت دین ما و کشورمان احتیاج به کمک دارد مردم ما جان می دهند ولی ما با کمال آرامش زندگی کنیم او همیشه سخن من ایرانی ام آرمانم شهادت به لب داشت می گفت اگر من حتی دوران سربازیم تمام شود به سروستان نمی آیم همانجا می مانم سر انجام در12تیر ماه سال 1360 در حالی که شهید مظلم در راه انجام ماموریت بود در جبهه دارخوئن با اصابت تکه خمپاره به سرش به درجه اعلای شهادت رسید . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .🌹🍃
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
۱۴ روز تا عید غدیر
ذکر علی عباده
الحمدالله تا الان ۱۱۴/۰۰۰ مرتبه ذکر یاعلی اعلام شده است
در صورت حضور تعداد را اعلام نمایید
@shahid_ahmadali_nayeri
#فقط_حیدرامیرالمومنین_اسٺ
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
❗بسیجی اسکل نیست...
✅شهدا هیچوقت کتابی حرف نمیزدن هیچ وقت از روز اول نظر کرده نبودن
✅شهدا مثل من و تو حرف میزدن و شوخی میکردن ولی دلشون فرق داشت.
#شهید_حسن_عبدالله_زاده🕊🌷
#شهیدانه
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِيَاءِ...🤚✨
🌱سلام بر آن مولایی که از آدم تا خاتم به او چشم دوخته اند.
سلام بر او و بر روزی که همه فرستادگان خدا در انتظار رسیدنش هستند.
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
🤲🌱#اللهمعجللولیکالفرج
❤️#امام_زمان ارواحنا فداه
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_احمدعلی_کوچکی_زیولایی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گمشده در تاریخ
احمد متوسلیان فرمانده لشکر ۲۷ رسول الله(صلی الله علیه و آله) در جنگ هشت ساله ایران و عراق، در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ در مسیر طرابلس به بیروت به دست نیروهای حزب فالانژ لبنان به اسارت درآمد.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۳ روز تا عید غدیر
ذکر علی عباده
الحمدالله تا الان ۱۲۱/۵۰۰ مرتبه ذکر یاعلی اعلام شده است
در صورت حضور تعداد را اعلام نمایید
@shahid_ahmadali_nayeri
#فقط_حیدرامیرالمومنین_اسٺ
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
۱۴ تیر ماه #سالروز_شهادت #روحانی_مدافع_حرم #شهید_سیدهادی_علوی_نسب گرامی باد. 🥀
تاریخ ولادت: 1 فروردين 1359
تاریخ شهادت: 14 تير 1396
محل شهادت: سوریه - حلب
محل آرامگاه: خراسان رضوی - نیشابور - درود
#شهدای_روحانی
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣ #سلام_فرمانده ❣
📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که آینه مهربانی خدا هستی.
سلام بر تو و بر روزی که زمین و زمینیان را از محبت، سیراب خواهی کرد.
📚 صحیفه رضویه، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_بنامعلی_محمد_زاده
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃 شهید "بنامعلی محمدزاده" فرمانده گردان مقداد لشکر ۳۱ عاشورا در سال ۱۳۳۹ در اردبیل به دنیا آمد، تحصیلات متوسطه خود را در تهران به پایان رساند، مدارک نظامی را از دانشگاه امام حسین(ع) دریافت کرد و در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد.
🌹🍃 بنامعلی پس از حضور در جبهه غرب به سپاه اردبیل رفت و معاون عملیات سپاه شد؛ او در عملیات "والفجر مقدماتی" از ناحیه سینه مجروح شد، پس از بهبود در سالهای ۶۱ و ۶۲ در عملیاتهای "خیبر" و "بدر" بهعنوان فرمانده گردان دوش به دوش شهید "باکری" در دفاع از انقلاب اسلامی رشادتهای فراوان از خود به جا گذاشت.
🌹🍃 سال ۶۵ بود که بهعنوان مربی در دانشکده علوم و فنون نظامی دانشگاه امام حسین(ع) به آموزش تاکتیک پرداخت، او بعد از شهادت شهید باکری، از لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) مأموریت گرفت و فرماندهی گردان مقداد از لشکر ۳۱ عاشورا را پذیرفت.
🌹🍃 سرانجام در ۲۶ دی ماه ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه و در عملیات "کربلای ۵" بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش در قطعه ۵۳ بهشت زهرا(س) آرام گرفت.
🌹🍃 فرماندهای که نمیخواست در خانه سازمانی زندگی کند
"مستان دهی" مادر شهید بنامعلی محمدزاده میگوید: «منزلمان در جنوب تهران بود، پسرم در اردبیل به عنوان معاون عملیات سپاه فعالیت داشت، بعد از چندماه به تهران منتقل شد، در آن زمان بنامعلی به همراه همسر و فرزندانش با ما در یک خانه زندگی میکردند؛ یک روز پیش من آمد و خیلی ناراحت و مضطرب به نظر میرسید، به من گفت: «مادر حقوقی که به من دادند، خیلی زیاد است و علاوهبر آن قرار است به من خانه سازمانی بدهند، من نصف پول را گرفتم و خانه سازمانی را قبول نکردم، چون من که خانه دارم و پیش شما زندگی میکنم؛ لزومی ندارد از این امکانات استفاده کنم؛ اینها بیتالمال است و در این شرایط بحرانی من نمیتوانم از بیتالمال فقط برای خودم استفاده کنم و فردا باید جوابگو باشم». وقتی که رضایت خودم را از این کار پسرم گفتم او هم دست مرا بوسید، بغلم کرد و گفت: «مادر، برای من دعا کن که شرمنده امام و مردم نشوم و به وظیفه خود درست عمل کنم تا خداوند متعال از من خشنود باشد».
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۲ روز تا عید غدیر
ذکر علی عباده
الحمدالله تا الان ۱۲۶/۰۰۰ مرتبه ذکر یاعلی اعلام شده است
در صورت حضور تعداد را اعلام نمایید
@shahid_ahmadali_nayeri
#فقط_حیدرامیرالمومنین_اسٺ
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤚 ❣ #سلام_امام_زمانم ❣
#سلامایقراردلبیقرارم❤️
🌿دوباره صبح شد و طلوع دوباره ی زندگی از نو...
دست به سینه بذاریم و امروزمان را با سلام
به ولی نعمتمان آغاز کنیم
❤️🌱#امام_زمان (عج)
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_محمد_تاج_بخش
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شهید باکری شهردار ارومیه بود، یک شب سیل جاری شده بود و آقا مهدی میان گل و لای به مردم کمک میکرد.
پیرزن به مهدی گفت: این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یکم از غیرت و شرف شما یاد بگیره آقا مهدی سرشو بالا نکرد بگه من شهردارم. گفت مادر دعا کنید عاقبت به خیر بشه.
🌹@axneveshteshohada