ختم صلوات امروز به نیت: #شهید_محرم_ترک 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا

🌹🍃شهید محرم ترک در تهران اول دی سال ۵۷ در روستای قاضی آباد شهرستان ازنای لرستان در دامنه زیبای اشترانكوه فرزندی از خانواده ترك به دنیا آمدكه سال‌ها بعد به قول رهبر معظم انقلاب یكی از اولیای الهی شد. 🌹🍃نامش را محرم گذاشتند. از همان بچگی‌اش در بسیج محل فعالیت میكرد و علاقه بسیاری برای رفتن به مناطق جنگی داشت. بزرگترین آرزویش بود كه پاسدار باشد. و به آرزویش هم رسید. از فرماندهان توانمند بود كه از اوایل جنگ سوریه مسئولیت آموزش رزمندگان مدافع سوری را بر عهده داشت. 🌹🍃🍃در سازماندهی نیروهای مردمی برای انهدام نیروهای تكفیری داعشی نقش پر رنگی داشت.همراهان اش در بسیج او را از نظر اخلاقی و رفتاری، فردی بسیار با تقوا و هیئتی می دانستند.شهید محرم ترك در دی ماه ۱۳۹۰ با كوله‌باری پر از خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در راه دفاع از حرم به دیدار حق شتافت تا اولین نفر از خیل عاشقان شهادت باشد كه در راه دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (سلام الله) شربت شهادت را نوشیدند 🌹🍃  در سازماندهی نیروهای مردمی برای انهدام نیروهای تکفیری داعشی نقش پر رنگی داشت و در سال 90 بر اثر انفجار به شهادت رسید. جزو اولین کسانی قرار می گیرد که برای دفاع از حرم بانوی کربلا جانفشانی کرد تا به خیل شهدای کربلا بپیوندد.

یہ‌بنده‌خدایی‌‌میگفت : همہ‌ دارندمیگن‌شھدارفتن‌تامابمونیم ولی‌من‌میگم‌:شھدا؛ رفتن‌تاکہ‌مادنبالشون‌بریم‌..ｼ!' #آره‌جاموندیم💔'!

اعتراف‌سیدرضانریمانی‌به‌ رازمحبوبیت‌مداحی‌هایش #حجاب #امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای عضوکانالمون‌بشید👇 ╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯

✋سلام صاحب ما ، مهدی جان ❤️ در ابعاد این دلواپسی ها ، دلخوشیم که شما بر بی کسی های ما ناظرید ، برایمان دعا می کنید و در پناه امن حضورتان ، حفظمان می نمایید ... شکر خدا که شما را داریم ... #الللهم_عجل_لولیک_الفرج_

ختم صلوات امروز به نیت: #شهید_عباس_ابولیان 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا

🌹🍃 دهم مرداد ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش مهدی، آهنگر و جوشکار بود و مادرش، حسنجهان نام داشت. تا اول متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. به عنوان سربازژاندامری در جبهه حضور یافت. سی ام دی ۱۳۶۱، در کردستان بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.

#سلام_امام_زمانم 💚 چشم دیدار ندارم شده ام کورِ #گناه رو که رو نیست ولی تشنه‌دیدار توام آرزو بر من آلوده روا نیست ، ولی .. کاش یک روز ببینم که ز انصار توام #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_

🍃🌹ناصر قاسمي شهيدي از خيل عاشقان مکتب خونين کربلا بود که در سال ۱۳۳۷ در همدان متولد شد. کودکي‌اش مقارن بود با آغاز تحرک علني امام خميني(ره) در براندازي رﮊيم طاغوتي شاه، با پشت سر گذاشتن اين دوره مهياي فراگيري دانش و درس گرديد. از همان آغاز روح بلندش مملو از عشق به سالار شهيدان، حضرت حسين بن علي بود. و اين بود که در عين اشتغال به تحصيل علم، از مبارزه عليه طاغوت غافل نمي‌شد و همواره از هر فرصتي براي خدمت به اسلا م و انقلاب روح ا... استفاده مي‌کرد شهيد ناصرقاسمي در اين زمينه با شرکت در تظاهرات‌ها و حضور در هسته‌هاي مبارزاتي روحيه ظلم ستيزي خود را در افق گسترده انقلاب نماياند. بعد از به ثمر نشستن خون هزاران شهيد عاشق و تثبيت انقلاب محمدي(ص) و همچنين پايان تحصيلاتش در مقطع دبيرستان و اخذ ديپلم وبا فرمان امام خميني (ره) مبني بر تشکيل ارتش بيست ميليوني، وارد بسيج مستضعفين شد و پس از مدتي به‌خاطر لياقت و شجاعت و کارداني‌اش به‌عنوان مسئول بسيج همدان منصوب گرديد. او در اين مسئوليت خدمات ارزنده‌اي به نسل انقلابي و شيفتگان روحيه بسيجي نمود. و خود عليرغم مشغله فراوان کاري از جهاد در عرصه رزم غافل نبود و مدت زيادي از عمر پر برکتش را در رويارويي با دشمن سپري نمود. 🍃🌹 او در عمليات‌هاي فراواني شرکت نمود و در مناطق مختلفي به‌عنوان فرماندهي دلاور و مخلص حضور يافت. شهيد ناصر قاسمي نوري که مدت کوتاهي در عالم خاکي جهيد و تا ابد درخشان ماند، در سال ۱۳۶۵ در عمليات کربلاي۵ در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره برسينه‌اش به شهادت رسيد.

#سلام_امام_زمانم 💚 ای همه هستی فدای نام زیبای شما آسمان هرگز نبیند مثل و همتای شما کاش می شد کاسه چشمان ما روزی شود جایگاه اندکی خاک کف پای شما #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_

ختم صلوات امروز به نیت: #شهید_علی_اکبر_تیموری 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا

🍃🌹با شروع جنگ، او هم خواست برود. ولی به سن قانونی نرسیده‌‌ بود پانزده‌‌ساله که شد، به‌‌عنوان یک سفر دانش‌‌آموزی چهل‌‌روزه به غرب رفت. در حادثهای از روی تانکر آب افتاد ولی سالم ماند. با جهاد سازندگی همکاری میکرد و در مدرسه هم برای کمک به رزمنده‌‌های جبهه، تلاش میکرد. 🍃🌹به گفته خواهرش، آرام بود و ساکت. اگر غذایی را دوست نداشت، نمیخورد. خواهر او را میبرد و برایش غذای موردعلاقه‌‌اش را میآورد تا بخورد. میدانست علی‌‌اکبر حرفی نمیزند. دیپلم گرفت و هجده سالش که شد برای دوره آموزشی سربازی به زنجان رفت. بعد از دوره، تقسیم شد و در نوزدهم آبان هزاروسیصدوشصتوپنج از طرف لشکر ۱۶ زرهی قزوین به منطقه رفت. 🍃🌹علی‌‌اکبر در منطقه، دیده‌‌بر تانک بود. برای خنثی‌‌کردن مین هم میرفته است. 🍃🌹چند بار برای دیدن خانواده از سربازی به مرخصی آمد. در تشییع جنازه شهدای امیریه یا حتی روستاهای اطراف شرکت میکرد ولی با لباس سربازی بیرون نمیرفت تا خانواده شهدا یا اسرا او را نبینند. به گفته خودش، «نکند به یاد پسرشان بیفتند.» 🍃🌹در هر مرخصی به فامیل سر میزد و حال‌‌واحوالی میپرسید. در دوم بهمن هزاروسیصدوشصتوهفت، در جاده بیستون- باختران در حادثهای حین مأموریت به‌‌همراه یکی از هم‌‌رزمانش شهید شد