🌹🍃 از زبان پسر شهید ⬇️
🌷 پدرم در نوارها تاکید کردند که من بچه هایم را سپردم به خدا و بعد اقوام و دوستانم، هوای بچه های من را داشته باشید. من باید بروم و ماندن برای من معنی ندارد. احساس میکنم یک مرد جنگی هستم و حضورم در جنگ واجب است. از آن جایی که خدا تا به حال رزق و روزی بچه های مرا داده است، از این به بعد هم خودش خواهد داد.
🌷 اطرافیان پدرم را با خصلت #بخشنده و #سخاوتمند_بودن، میشناختند و با داشتن این خصلت از شهرت خاص و عام برخوردار بود. همچنین شخصیت #شوخ_طبعی داشت اما در حین کار، خیلی جدی برخورد میکردند.
🌹🍃سردار ابوشهاب (معاون لشکر امام حسین (ع) :
شهید زرین در جبهه ها به ویژه در کردستان نقش بسزایی داشتند. در انجام کارهای بزرگ او #یک_گردان بود. همچنین در #بالا_بردن_روحیه به رزمندگان به خصوص در خلال عملیات که به دلایلی روحیه بچه ها بسیار پایین آمده بود، ایشان می آمد بین نیروها و با آن لبخند زیبایش در جایی مستقر میشد و چندین عراقی را شکار میکرد. یکدفعه میدیدیم که بچه ها شور و شعفی تازه پیدا میکردند و به سمت دشمن یورش می بردند. به واقع میتوان شهید زرین را #حبیب_ابن_مظاهر_زمان نامید.
🌹🍃 از زبان حاج حسین خرازی ⬇️
🌷 او #قبل از شروع جنگ تحمیلی در کردستان و در #گروه_ضربت خیلی خوب خود را نشان داد. #دیواندره شاهد دلاوریهای اوست.
🌷 من خودم بعد از عملیات #طریق_القدس نزدیک ایشان بودم، با یک بشاشیت و روحیه خیلی بالایی ایشان داشت کارش را انجام میداد. من دیدم که عراقی هایی که می آیند بروند دستشویی، ایشان هدفشان میگرفت و آنها به زمین میخوردند. زرین به من گفت : حسین ببین اینها چطور زمین میخورند و چطور ذلیلانه دارند فرار می کنند. در این موقع بود که جایی که او شلیک میکرد توسط عراقی ها کشف شد و یک تیر رها شد. کنار زرین ایستاده بودم که این تیر آمد و از کنار #گوش ایشان رد شد و لاله گوش زرین را سوراخ کرد. اما خم به ابرو نیاورد و کارش را با جدیت بیشتر ادامه دادند. در همان حین بود که گروهی از فیلم برداران آن جا بودند و بلافاصله از او عکس گرفتند و یک عکس از ایشان به یادگار هست که این نمایانگر کاری بود که ایشان داشت انجام میداد و خود گواه صادقی از فعالیت ها و تلاش و مبارزه ایشان است.