eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
✨خاطرات شهدا✨ 🍁خیلی با هم ایاق بودیم. برادر کوچکم بود... ستون خانواده بود... هر چند مرگ پدر رو چند سال پیش پشت سر گذاشته بودیم، اما الحق که با مرگ برادرم کمرم شکست... سرو سامانم بهم ریخت... بی‌کَس شدم... 🌙به روایت برادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁دیدی چه خاکی به سرم شد! نون‌آور خونه‌ام رفت... نور دیدگانم رفت... چراغ خانه‌ام خاموش شد... پسر نازنینم رفت... من ماندم و غم بی‌کسی... من ماندم و یک بچه زبون بسته و یک عروس بی‌نوا... واویلا... واویلا... آخ خدا... دیدی چه داغی به دلم نشست... دیدی چه باری به قلبم افتاد... چه‌طور با این جای خالی سر کنم... 🌙به روایت مادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁توقعی از کسی نداریم. شهید دادیم. متعهد به انقلاب و خاک‌مانیم. به برادرم افتخار می‌کنم. 🍁شادمان به‌خاطر حفظ امنیت خاک و انقلابش جانش را داد. اگر اقوام نبودند نمی‌دانم چطور این داغ را تاب می‌آوردیم... 🍁بیچاره برادر نازنینم تازه بیست شب بود که خانه‌دار شده بود و می‌خواست زندگی کند کنارِ همسر و دختری که آرزویش را داشت و حالا همان دختر که امیدِ شادمان بود باید بی‌ناز پدر، بزرگ شود...🥀 🌙به روایت برادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁انگار قلبم از تنم کنده شده و جایش درد می‌کند، نمی‌دانم... نمی‌دانم چه بگویم... چیزی برای گفتن ندارم... 🌙به روایت همسر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁پسرم آدم صاف و صادقی بود. دروغ و دغل تو کارش نبود. آدم دست و پا خیری بود. تو محله احترام داشت. سرش توی سر‌ها بلند بود. به درد مردم می‌رسید. هر کس کارش گیر پیدا می‌کرد، سراغ او می‌رفت. کسی تو کارش نه نمی‌آورد. حرفش خریدار داشت. توی کار‌ها با او صلاح و مصلحت می‌کردند. همه او را می‌شناختند...🥀 🌙به روایت مادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁از دار دنیا همین برادر را داشتم، چه می‌دانستم به این زودی تنهایمان می‌گذارد... 🍁حالا من مانده‌ام با مادری که آرام نمی‌گیرد و زن برادر و برادرزاده‌ای که دست من امانت هستند. منتی نیست تا عمر دارم نوکریشان را می‌کنم اما بی سروسامانی مان را تسکینی نمی‌یابم. 🍁رهاشدگی، به حال خود، تنها ماندن را درمانی نمی‌بینم. درمانده‌ام. نمی‌دانم چیکار باید بکنم... 🥀 🌙به روایت برادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁خانه‌ای که حتی یک ماه را در آن سر نکرد مثل زندان شده که نفسم را می‌گیرد... یادم که می‌آید چقدر به پای این خانه زحمت کشید و با قرض و قوله سرپایش کرد و حالا باقی مانده خاطراتش گوشه گوشه این خانه یادمان می‌آید دلم را می‌سوزاند.... 🍁نای دیدن شیون مادرم را ندارم... کمرم شکسته و هر روز که می‌گذرد بیشتر حیران و سرگردان می‌شوم.... می‌خواهم باور کنم که شادمان نیست اما این‌ها را که می‌بینم غم بر غمم می‌نشیند..🥀 🌙به روایت برادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁چه کنیم، خدا هم برای ما این طور خواسته. راضیم به رضایش... حالا تنها درماندگی من، دیدن مادر و زن برادرم است که آشفته‌اند... نمی‌دانم چه کنم، تن به حرف نمی‌دهند... معلوم است که می‌ریزند توی خودشان... غم عالم روی دوشم سنگینی می‌کند... غصه ته دلم چسبیده... حکایت غریبی است برایم. تا به امروز انقدر خودم را بی‌پناه و بی‌امان ندیده بودم... دخترش را که می‌بینم می‌میرم و زنده می‌شوم... 🥀 🌙به روایت برادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨ 🍁از شما مردم و مسئولان چیزی نمی‌خواهم. ما تنهاییم. تحمل این رنج از توانمان خارج شده. فراموش شده‌ایم... 🍁داغ فرزندم با هیچ چیز تسکین نمی‌یابد. دلم از دنیا گرفته. ما با یک دنیا درد و غصه تنها مانده‌ایم... 🍁سیاهی شبمان تمامی ندارد... جگرگوشه‌ام از دستم رفت... هر نفسم با خون‎ دل بالا می‌آید و با اشک دیده پایین می‌رود... همه زندگیم رفت... 🍁باورم نمی‌شود که بعد شادمان زنده ماندم... ‌شادمان بخاطر حفظ امنیت خاک و سرزمین و ناموسش رفت و در جایی خدمت می‌کرد که جز آسمان صدایش به جایی نرسید... شما صدای شادمان شوید برای یادآوری وضعیت خانواده‌ها، فرزندان و همسران شادمان و دَه شادمان دیگر‌...🥀 🌙به روایت مادر شهید 🍃 💫 ✍️چاو به ره