🌹🍃 از کودکی باهوش بود. اهل نماز، مسجد و درس بود. در سن 16 سالگی تصمیم گرفت به جبهه برود و میگفت تا وقتی در کشور جنگ هست، من نمیتوانم با آرامش به مدرسه و کلاس درس بروم. حالا میروم و میجنگم و بعد از جنگ درس میخوانم.
🌹🍃 از زبان خواهر شهید ⬇️
برادرم در نامهای از جبهه برایمان نوشت: اگر میخواهی مشهور شوی #گمنام_باش واگر میخواهی گمنام باشی مشهور شو و من دوست دارم مشهور شوم... برادرم بدنش 25 سال مفقود بود.
🌹🍃 از زبان برادر شهید ⬇️
چند سال پیش یکی از مومنان در منطقه کاظم آباد کرمان به نام یزدی زاده رویایی را در خواب دید. مراسم تشییع و خاکسپاری شهدا را در تهران دیده بود که در آن شرکت داشته است و جلو میرود و میخواهد در خاکسپاری شهدا شخصا شرکت کند. وقتی وارد قبر میشود میبیند که قبر مثل یک اتاق، فراخ و بزرگ است. آنجا با شهیدی که در آن قبر است شروع به صحبت کردن میکند. به شهید میگوید همسر من مشکلی دارد از شما میخواهم کمک کنید حل شود. شهید هم به او میگوید من کمک میکنم به شرط آنکه بروی پیش خانوادهام و خبری بدهی. من حمید(حسین) فرزند اکبر هستم که خانوادهام در خانوک زندگی میکنند برو پیش خانوادهام بگو من جزو شهدایی هستم که در 21 رمضان در تهران به خاک سپرده شدند. بگو من شهید وسطی هستم.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI